اخبار تئاتر و نمایش صدای دادگاه خویشتن

  • شروع کننده موضوع Behtina
  • بازدیدها 216
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
«من شاه ریچارد بودم» به روایت محمد عاقبتی

صدای دادگاه خویشتن

[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
124841_1824188100_320_213.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
در این اجرا، مخاطب با استفاده منطقی و حساب‌شده از تکنولوژی در زمینه کارگردانی نمایش مواجه می‌شود. عاقبتی در مقام کارگردان در نمایش خود بدون بهره‌برداری غیر منطقی از عناصر تکمیلی نمایش مانند ویدئو پروجکشن و امکانات تصویری و مجازی پرده‌ سبز، فضای بسیار قابل باور و جذابی را برای مخاطب خود تدارک دیده است که پخش زنده محاکمه شاه با استفاده از این تکنولوژی یکی از موارد فوق است و بسیار هوشیارانه و خلاقانه نشان می‌دهد.
[/BCOLOR]

مسعود موسوی
با آشنایی قبلی که با مشخصات و ویژگی‌های تماشاخانه دا داشتم از شنیدن و خواندن این خبر که محمد عاقبتی به‌عنوان یکی از کارگردانان مطرح و معاصر کشور در جشنواره سی‌و‌چهارم سالن فوق را برای اجرای خود انتخاب کرده است تعجب کردم اما در همان آغاز اجرا و شناختن فضای نمایش و موقعیت مطروحه در آن، به این نتیجه رسیدم که گویا عاقبتی، خود تمام هزینه‌ها را تقبل کرده و کل سالن اجرای تماشاخانه را به عنوان دکوری منطقی، زیبا و کاربردی برای نمایش خودساخته است که این مسأله از هوش بالای او در انتخاب محل اجرا حکایت می‌کند.
عاقبتی به عنوان کارگردان با بهره‌برداری بهینه و بسیار کارآمد از سالن نمایشی دا این بار متنی از کیوان سررشته را به عنوان نویسنده دست‌مایه تجربه نمایشی جدید خود قرار داده و با استفاده از بازیگرانی همچون افشین هاشمی تلاش کرده است تا تلنگری محکم و اساسی به مخاطبان خود به عنوان اشرف مخلوقات از یک سو و عضوی از جامعه جهانی از دیگر سو بزند، انسانی که از بدو خلقت تا دنیای معاصر همواره دو راه خیر و شر را در پیش داشته و حضور در هر کدام از این دو راه، کارنامه نهایی او را در پایان زندگی و مرگ او رقم زده است.
در نمایش «من شاه ریچارد بودم» با فردی نمادین طرف هستیم. فردی که از یک سو انسانی است با قدرت انتخاب بین خوب و بد و از سوی دیگر نمادی از قدرت‌طلبان و فرصت‌طلبانی که حاضرند برای رسیدن به قدرت و ماندن بر این مسند دست به هر جنایتی بزنند. شخصیت نمادین عاقبتی گاه مظلوم بودن انسان و تن دادن او به پستی و خواری را بررسی می‌کند و گاه اعتراض، جنبش و زنده بودن را به عنوان بهترین راه ارائه می‌دهد.
124835_2483996056_1000_667.jpg

نمایش «من شاه ریچارد بودم» به سادگی و البته بسیار موجز، با تغییر لباس شاه نمادین و زندانی شدن او در یک سلول انفرادی آغاز می‌شود، شاهی که به‌جای خدمت به مردم خود، مردم‌ستیزی را سرلوحه روش و منش خود قرار داده و حال این برنامه خبر ساعت 10 است که محاکمه شاه ریچارد را به صورت آنلاین با زیرنویس عربی و ترجمه هم‌زمان انگلیسی برای مخاطبان خود پخش می‌کند.
شاه مخلوع در قفسی تحت عنوان سلول توسط ریاست دادگاه به خاطر اعمالش به چالش کشیده می‌شود و او در این چالش، در عین محاکمه شدن، محاکمه‌کنندگان خود را در مسیری که انتخاب کرده مقصر می‌شناسد. او حاضر به پذیرفتن حکم دادگاه نیست و به این ترتیب چالش فوق ادامه پیدا می‌کند و سرانجام شخصیت اصلی نمایش این بار نه به عنوان شاه ریچارد بلکه به عنوان محصولی از درگیری دو جناح قدرت‌طلب، تنها راه گریز برای رسیدن به دنیایی آزاد و سرشار از عدالت را همانا جدا شدن انسان از ظالمان گذشته و حال و حرکت به سوی جهانی اصیل برگرفته از ذات واقعی، ارزشی و معنوی خود انسان می‌داند. ذاتی که راهبر واقعی او برای رسیدن به تعالی در دنیایی سرشار از وسوسه‌های شیطانی است.
در این اجرا، مخاطب با استفاده منطقی و حساب‌شده از تکنولوژی در زمینه کارگردانی نمایش مواجه می‌شود. عاقبتی در مقام کارگردان در نمایش خود بدون بهره‌برداری غیر منطقی از عناصر تکمیلی نمایش مانند ویدئو پروجکشن و امکانات تصویری و مجازی پرده‌ سبز، فضای بسیار قابل باور و جذابی را برای مخاطب خود تدارک دیده است که پخش زنده محاکمه شاه با استفاده از این تکنولوژی یکی از موارد فوق است و بسیار هوشیارانه و خلاقانه نشان می‌دهد. در جریان محاکمه شاه ریچارد نمادین، تماشاگر از سوی او گاه به عنوان اعضا هیأت‌منصفه و بار دیگر به عنوان شاهدی بر یک مرور تاریخی از قدرت‌طلبی انسان امروزی به مشارکت دعوت می‌شود و با کنجکاوی هر چه تمام‌تر نمایش را دنبال می‌کند که ترفندی کاربردی و موفق است.
124842_3184270080_1000_667.jpg

در این اجرا همچنین در فواصل اتفاقاتی که برای شاه ریچارد در نمایش پیش می‌آید برش‌های تصویری و مستندگونه از بهار عربی، تظاهرات در برخی کشورهای اروپایی و آسیایی در حمایت و مخالفت با محاکمه شاه نمادین و حرکت به‌سوی اعتراضاتی مردمی، با جذابیت خاصی نمایش را پیش می‌برد که در نهایت شاه ریچارد در برابر شکنجه‌های مختلفی که در مورد او اعمال می‌شود تسلیم شده و با پس‌زمینه‌ای از پرده سبز که به صورت مجازی او را در سالنی بسیار مجلل و در کمال آرامش نشان می‌دهد، متنی دیکته شده و دستوری را در برابر دوربین می‌خواند و از همگان به خاطر اشتباهات خود بر مسند قدرت، طلب بخشش می‌کند، ملتی که فرصتی طلایی را به او داده بودند تا خود را در بین مردم و در تاریخ جاودانه کند.
افشین هاشمی نیز در این نمایش در مقام تنها بازیگر اصلی با درک کامل و همه‌جانبه از خواسته‌های کارگردان، نویسنده و توجه دقیق به ویژگی‌های اصلی شخصیت نمایشی توانسته است به خوبی به تمام ایده‌های خلاقانه کارگردان از اجرای نمایش خود جامه عمل بپوشاند و بر امتیازهای مثبت اجرا بیفزاید. جمله آخرین او به عنوان شخصیت نمایشی در این اجرا می‌تواند پایان‌بخش این مکتوب باشد که: هیچ هیاهویی نمی‌تواند صدای دادگاه «خویشتن» را خاموش کند.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا