- عضویت
- 2020/05/25
- ارسالی ها
- 2,429
- امتیاز واکنش
- 4,523
- امتیاز
- 666
عثمانیها چگونه قسطنطنیه را اشغال کردند؟
سلطان محمد روسای لشکر را جمع کرده و اعلان کرد که در روز نهم خرداد،۲۹ مه/ ۱۴۵۳ م. از دریا و خشکی به شهر حمله خواهد کرد. او سپس به نیروهای خود وعده داد که همه غنائم جنگی و اسیران را به آنها خواهد بخشید و فقط شهر و اراضی و ساختمانها را برای خود نگاه خواهد داشت. افراد لشکری از این خبر به هیجان آمدند و فرماندهان ینیچری قول دادند که به زودی پیروزی را کسب کنند.
سلطان محمد برای افراد شجاعی که به بالای دیوارها برسند جوایز بزرگی در نظر گرفت و افراد ترسو را از مجازات سخت ترسانید. آنگاه ریشسفیدان و روحانیون سپاه؛ سربازان را به جهاد در راه خدا و بر افراشتن پرچم اسلام بر دیوارهای آن شهر مسیحی ترغیب کردند. شب پیش از حمله نیز خیمههای جنگی و کشتیهای ترکان روشن شدند و سلطان محمد از سپاه خود سان دید و آنها را به مبارزه و مقاومت تشویق کرد.
سپاهیان با صدای بلند به تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر پرداختند و به این وسیله نوید پیروزی فردا را به یکدیگر میدادند. اما اهالی شهر که از پشت دیوارهای شهر این فریادهای شادی را میشنیدند میدانستند که این صداها در واقع اعلان پایان قطعی کار است. اگرچه خلیل پاشا آنچنان که فرانزا، وزیر امپراتور نوشته است، اخبار ارتش عثمانی را به یونانیها میرساند و آنها را به پایداری تشویق میکرد، اما یأس و وحشت همه مردم و نیروهای مدافع را گرفته بود.
در عین حال، شخص امپراتور فردی شجاع و فداکار بود. او زنان خانواده خود را بر یک کشتی ونیزی سوار کرد تا بهدست دشمن نیفتند. او نهتنها توصیه مشاوران مبنی بر ترک شهر را نپذیرفت، بلکه خود را به دیوار شهر رسانید و ضمن روحیه دادن به سربازانش دفاع از شهر را شخصا به عهده گرفت.
براساس آنچه مورخان مسیحی نوشتهاند، امپراتور کنستانتین یازدهم شامگاه ۲۸ می، تمامی شخصیتهای برجسته و سیـاس*ـی و نظامی را در کاخ خود جمع کرد و ضمن امید دادن؛ از آنان خواست تا در برابر دشمن مقاومت کنند. حاضران در انتهای جلسه یکدیگر را در آغـ*ـوش گرفتند و گریستند. آخرین مراسم عشایربانی نیز در همان شب در کلیسای ایاصوفیا برگزار شد و ظاهرا امپراتور و برخی از نزدیکانش هم در آن شرکت کردند.
گروهی از نیروهای بیزانس خندقی عمیق در داخل شهر ساختند و دیوار بزرگی در پشت دروازه رومانوس مقدس - که توپها آنرا ویران کرده بود - بنا نهادند. امپراتور و ژوستینیانی و بقیه نیروهای ویژه در پشت همان دیوار برای محافظت از دروازه قرار گرفتند. افسران جنوائی در پشت دروازههای ادرنه قرار داشتند و «کاردینال ایزیدور» نماینده اعزامی پاپ نیز قرار بود از دیوارهایی که از پشت کاخ امپراتور تا آبهای بسفر کشیده شده بود محافظت کند.
فاتح قسطنطنیه
دفاع از بندر را دریاسالار «نوتاراس» به عهده گرفت و بقیه افراد نیز در کاخ و دیگر نقاط حساس قرار داشتند. در آن شرایط، تعداد نفرات نیز همانگونه که پیشتر گفته شد، از ۹ هزار نفر تجـ*ـاوز نمیکرد که حداکثر ۶ هزار آنها یونانی و بقیه بیگانه بودند. در واقع از میان دوازده مرکز دفاعی، ۱۰ نقطه در دست افسران بیگانه جنوائی، ونیزی، آلمانی، روسی، اسپانیایی و دیگران بود و فقط دو نقطه در دست یونانیهای بیزانسی بود.
در روز ۲۸ مه، عثمانیها آخرین اقدامات خود را برای تهیه تجهیزات جنگی انجام دادند. هزار نردبان برای یورش از روی دیوارها تهیه شد، کشتیها این نردبانها را تا نزدیک دیواره جنوبی و شرقی حمل کردند و بقیه ناوچهها هم، در یک دایره بزرگ در سواحل خارجی شهر صف کشیدند. نیروها در مراکز حساس قرار گرفتند و توپها را تا لبه خندق بزرگ در پشت دیوارها جلو آوردند.
بالاخره زمان موعود فرا رسید. ساعتی پس از نیمهشب شنبه ۲۹ مه۱۴۵۳ م، ترکان عثمانی از خشکی و دریا به شهر قسطنطنیه حمله کردند. توپها با شدت تمام از خشکی و از داخل کشتیها به شهر شلیک شد. حمله اساسی متوجه باریکه دروازه رومانوس مقدس بود که در پشت آن امپراتور و همراهانش بیشترین دفاع و مقاومت را انجام میدادند. صدای توپها، کوبیدن طبلها، فریاد سپاهیان و ناله مجروحین با هم مخلوط شده بود.
توپها و تیرهای بیزانسیها نیز از بالای دیوارهای شهر به سوی سپاهیان عثمانی شلیک میشد. آتش یونانی هم به طرف کشتیها پرتاب میشد. خندق بزرگ، از اجساد مهاجمان پر شده بود و نردبانهای نیروبر در هم شکسته بود و بسیاری از کشتیها در آتش میسوختند، ولی سپاهیان عثمانی همچنان میجنگیدند. با یک فرمان، نیروهای جدیدی وارد عمل شدند و از روی اجساد کشتههای خندق گذشتند.
ده هزار نفر از ینیچری در حالیکه سلطان محمد در پشتسر آنها بود، به دروازه یورش بردند. ژوستینیانی که یکی از وزنههای اصلی دفاع شهر بود، از طرف بازو و پا زخم شدیدی برداشت. او با اجازه امپراتور برای درمان زخمها یا حفظ جان خود میدان را ترک کرد. بسیاری از افسران و سربازان لاتینی به تبعیت از او دست از جنگ کشیدند.
سلطان محمد روسای لشکر را جمع کرده و اعلان کرد که در روز نهم خرداد،۲۹ مه/ ۱۴۵۳ م. از دریا و خشکی به شهر حمله خواهد کرد. او سپس به نیروهای خود وعده داد که همه غنائم جنگی و اسیران را به آنها خواهد بخشید و فقط شهر و اراضی و ساختمانها را برای خود نگاه خواهد داشت. افراد لشکری از این خبر به هیجان آمدند و فرماندهان ینیچری قول دادند که به زودی پیروزی را کسب کنند.
سلطان محمد برای افراد شجاعی که به بالای دیوارها برسند جوایز بزرگی در نظر گرفت و افراد ترسو را از مجازات سخت ترسانید. آنگاه ریشسفیدان و روحانیون سپاه؛ سربازان را به جهاد در راه خدا و بر افراشتن پرچم اسلام بر دیوارهای آن شهر مسیحی ترغیب کردند. شب پیش از حمله نیز خیمههای جنگی و کشتیهای ترکان روشن شدند و سلطان محمد از سپاه خود سان دید و آنها را به مبارزه و مقاومت تشویق کرد.
سپاهیان با صدای بلند به تهلیل (لا اله الا الله) و تکبیر پرداختند و به این وسیله نوید پیروزی فردا را به یکدیگر میدادند. اما اهالی شهر که از پشت دیوارهای شهر این فریادهای شادی را میشنیدند میدانستند که این صداها در واقع اعلان پایان قطعی کار است. اگرچه خلیل پاشا آنچنان که فرانزا، وزیر امپراتور نوشته است، اخبار ارتش عثمانی را به یونانیها میرساند و آنها را به پایداری تشویق میکرد، اما یأس و وحشت همه مردم و نیروهای مدافع را گرفته بود.
در عین حال، شخص امپراتور فردی شجاع و فداکار بود. او زنان خانواده خود را بر یک کشتی ونیزی سوار کرد تا بهدست دشمن نیفتند. او نهتنها توصیه مشاوران مبنی بر ترک شهر را نپذیرفت، بلکه خود را به دیوار شهر رسانید و ضمن روحیه دادن به سربازانش دفاع از شهر را شخصا به عهده گرفت.
براساس آنچه مورخان مسیحی نوشتهاند، امپراتور کنستانتین یازدهم شامگاه ۲۸ می، تمامی شخصیتهای برجسته و سیـاس*ـی و نظامی را در کاخ خود جمع کرد و ضمن امید دادن؛ از آنان خواست تا در برابر دشمن مقاومت کنند. حاضران در انتهای جلسه یکدیگر را در آغـ*ـوش گرفتند و گریستند. آخرین مراسم عشایربانی نیز در همان شب در کلیسای ایاصوفیا برگزار شد و ظاهرا امپراتور و برخی از نزدیکانش هم در آن شرکت کردند.
گروهی از نیروهای بیزانس خندقی عمیق در داخل شهر ساختند و دیوار بزرگی در پشت دروازه رومانوس مقدس - که توپها آنرا ویران کرده بود - بنا نهادند. امپراتور و ژوستینیانی و بقیه نیروهای ویژه در پشت همان دیوار برای محافظت از دروازه قرار گرفتند. افسران جنوائی در پشت دروازههای ادرنه قرار داشتند و «کاردینال ایزیدور» نماینده اعزامی پاپ نیز قرار بود از دیوارهایی که از پشت کاخ امپراتور تا آبهای بسفر کشیده شده بود محافظت کند.
فاتح قسطنطنیه
دفاع از بندر را دریاسالار «نوتاراس» به عهده گرفت و بقیه افراد نیز در کاخ و دیگر نقاط حساس قرار داشتند. در آن شرایط، تعداد نفرات نیز همانگونه که پیشتر گفته شد، از ۹ هزار نفر تجـ*ـاوز نمیکرد که حداکثر ۶ هزار آنها یونانی و بقیه بیگانه بودند. در واقع از میان دوازده مرکز دفاعی، ۱۰ نقطه در دست افسران بیگانه جنوائی، ونیزی، آلمانی، روسی، اسپانیایی و دیگران بود و فقط دو نقطه در دست یونانیهای بیزانسی بود.
در روز ۲۸ مه، عثمانیها آخرین اقدامات خود را برای تهیه تجهیزات جنگی انجام دادند. هزار نردبان برای یورش از روی دیوارها تهیه شد، کشتیها این نردبانها را تا نزدیک دیواره جنوبی و شرقی حمل کردند و بقیه ناوچهها هم، در یک دایره بزرگ در سواحل خارجی شهر صف کشیدند. نیروها در مراکز حساس قرار گرفتند و توپها را تا لبه خندق بزرگ در پشت دیوارها جلو آوردند.
بالاخره زمان موعود فرا رسید. ساعتی پس از نیمهشب شنبه ۲۹ مه۱۴۵۳ م، ترکان عثمانی از خشکی و دریا به شهر قسطنطنیه حمله کردند. توپها با شدت تمام از خشکی و از داخل کشتیها به شهر شلیک شد. حمله اساسی متوجه باریکه دروازه رومانوس مقدس بود که در پشت آن امپراتور و همراهانش بیشترین دفاع و مقاومت را انجام میدادند. صدای توپها، کوبیدن طبلها، فریاد سپاهیان و ناله مجروحین با هم مخلوط شده بود.
توپها و تیرهای بیزانسیها نیز از بالای دیوارهای شهر به سوی سپاهیان عثمانی شلیک میشد. آتش یونانی هم به طرف کشتیها پرتاب میشد. خندق بزرگ، از اجساد مهاجمان پر شده بود و نردبانهای نیروبر در هم شکسته بود و بسیاری از کشتیها در آتش میسوختند، ولی سپاهیان عثمانی همچنان میجنگیدند. با یک فرمان، نیروهای جدیدی وارد عمل شدند و از روی اجساد کشتههای خندق گذشتند.
ده هزار نفر از ینیچری در حالیکه سلطان محمد در پشتسر آنها بود، به دروازه یورش بردند. ژوستینیانی که یکی از وزنههای اصلی دفاع شهر بود، از طرف بازو و پا زخم شدیدی برداشت. او با اجازه امپراتور برای درمان زخمها یا حفظ جان خود میدان را ترک کرد. بسیاری از افسران و سربازان لاتینی به تبعیت از او دست از جنگ کشیدند.