- عضویت
- 2018/11/16
- ارسالی ها
- 4,075
- امتیاز واکنش
- 70,793
- امتیاز
- 1,076
- سن
- 21
انتظار میرود ماه عسل یکی از شادترین لحظاتی باشد که تازه عروس و داماد تجربه میکنند. متاسفانه در مورد زوجهای زیر، ماه عسل پایان رابـ ـطه شان بوده است. در این ازدواج ها، یکی از عروس و داماد به این نتیجه میرسند که تنهایی شادتر خواهند بود. البته میتوانستند طلاق هم بگیرند، اما ظاهرا هنوز سرشار از احساسات گرم و عاشقانه بودند و تصمیم گرفتند همسرشان را به جای طلاق بکشند.
ساچین میشرا
ساچین میشرا مجبور شده بود همسر اول خود را طلاق دهد. او یک سال بعد تصمیم به ازدواج مجدد گرفت. با این حال نتوانسته بود همسر اول خود را فراموش کند. ساچین اغلب با او صحبت میکرد و برایش هدیه میخرید. این رابـ ـطه ازدواج جدیدش را تحت تاثیر قرار داده و باعث میشد مدام با هم بحث کنند.
ساچین بعد از دو ماه تصمیم گرفت همسر جدیدش، کاناک را به ماه عسل ببرد. او و کاناک یک شب قبل از اینکه به کوه بروند، در هتل ماندند. آنها شروع به بحث درباره همسر اول ساچین کردند که ساچین به کاناک حمله کرد. او با یک سنگ تیز به سرش ضربه زد، یک چنگال در بدنش فرو کرد و او را از صخره پرت کرد. سپس به ایستگاه پلیس رفت و به آنها گفت: همسرش هنگام شنا در رودخانه غرق شده است. پلیس غواصان خود را به رودخانه فرستاد که بعد از دو ساعت دست خالی بازگشتند. افسران ویدئوی ضبط شده این منطقه را دیدند، اما هیچ ردی از کاناک نیافتند. آنها تصمیم گرفتند دوباره ساچین را بازجویی کنند که این بار او به قتل اعتراف کرد.
آرور مارتین
آرور مارتین و پیتر اشمیت در سال ۱۹۹۱ در کوهنوری با هم آشنا شدند. این زوج به سرعت از هم خوششان آمد و با هم بیشتر دیدار کردند. اما سال بعد اشمیت با اورسولا دیشامپ ازدواج کرد. این ازدواج به سرعت تلخ شد و اورسولا قبول کرد با پلیس درباره بیمه ای که شامل اشمیت هم می شد صحبت کند.
اشمیت همسرش را راضی کرد با هم به رانندگی بروند و سپس ماشین را به سمت کانال راند، ولی قبل از اینکه خودرو در آب بیفتد از آن بیرون پرید. اورسولا سعی کرد از خودرو بیرون بیاید، اما اشمیت سرش را زیر آب نگه داشت تا غرق شود. مسئولین به این ماجرا مظنون شدند، اما نتوانستند شواهد کافی پیدا کند. اشمیت تنها به سه سال آزادی مشروط محکوم شد. بعدها مشخص شد که او ۵۰۰ هزار دلار از بیمه عمر دریافت کرده است.
چند سال بعد نامزد قدیمی اشمیت، آرور مارتین با مارک ون بیرز آشنا شد. آنها ازدواج کردند و به ماه عسل رفتند. ون بیرز در حال رانندگی متوجه فردی در کنار جاده شد و کنار کشید. اشمیت و سه تن از دوستانش ون بیرز را تا حد مرگ زدند. آخرین گفته بیرز این بود: «لطفا به همسرم صدمه نزنید.» آنها ون بیرز را داخل ماشین انداختند و آن را از صخره پایین انداختند. آنها مارتین را کنار جاده پیاده کردند و او با پلیس تماس گرفت. او به پلیس گفت: چند ثانیه قبل از سقوط خودرو از ماشین بیرون پریده است. خانواده ون بیرز از این حرف بسیار ناراحت شدند و وقتی آرور اصرار کرد که ون بیرز سوخته به او مشکوک شدند.
مارتین ۸۰۰۰۰۰ دلار از بیمه دریافت کرد. سپس با اشمیت به فلوریدا رفتند و به خوشگذرانی پرداختند. مارتین به دوستشان لی ماربرگر گفت که او و اشمیت مرتکب قتل شده اند. اشمیت روز بعد با ماربرگر تماس گرفت و او را تهدید کرد که به کسی چیزی نگوید. اما ماربرگر با پلیس تماس گرفت. پلیس هر دوی آنها را دستگیر کرد. مارتین به ۱۵ سال و اشمیت به ۲۰ سال حبس محکوم شدند. مارتین بعد از شش سال و اشمیت بعد از هفت سال آزاد شدند و رابـ ـطه خود را از سر گرفتند.
ویدیالاکشمی
خانواده ویدیالاکشمی مانع ازدواج او با دوست دوران کودکیش، آناند بودند. در عوض او را تشویق میکردند با آنانتارامان، یکی از بستگان قدیمیشان ازدواج کند که بسیار ثروتمند بود. او حس کرد نمیتواند این ازدواج را رد کند و پیشنهادشان را پذیرفت. آناند از او خواست با هم فرار کنند. اما ویدیالاکشمی نگران بود مادرش سکته کند. آنها تصمیم گرفتند آنانتارامان را بکشند تا بتوانند با هم باشند.
ویدیالاکشمی برنامه ماه عسلشان را با همه جزئیات ریخت و آن را در اختیار آناند گذاشت. آناند و دوستش آنها را در ماه عسل تعقیب کردند. ویدیالاکشمی هر لحظه به آناند پیام میداد. آنانتارامان همسرش را برای قایق سواری روی دریاچه برد و سپس روی زمین دراز کشیدند تا عکس بگیرند. آناند و دوستش از پشت به آنها نزدیک شدند و آنانتارامان را با بند دوربینش خفه کردند. ویدیالاکشمی که شاهد بی جان شدن شوهرش بود گردنبند سنگینش را به یکی از قاتلان داد. او منتظر ماند آنها دور شوند و سپس جیغ زنان به سمت دیگر رفت و به روستاییان گفت که کسی گردنبندش را دزدیده و شوهرش را کشته است.
آناند و دوستش به سمت یک خودرو رفتند و از راننده خواستند آنها را به هتل برساند. آنها به زبان خارجی درباره قتل حرف میزدند که راننده آن را فهمید. راننده آنها را تا اتاقشان تعقیب کرد و در اتاق را از پشت قفل کرد و با پلیس تماس گرفت. افسران از آنها بازجویی کرده و به قتل اعتراف کردند. هر سه آنها محکوم به حبس ابد شدند.