داستان عصام کو؟

آنیساااااااااا

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/30
ارسالی ها
3,720
امتیاز واکنش
65,400
امتیاز
1,075
سن
27

عصام کو؟



جیغ جیغو از سوراخ تپه اش آمد بیرون. دو زانو نشست روی زمین و با دست های پشمالویش این طرف را گشت، آن طرف را گشت.
141166626466244216225242632082183312324381.jpg




چشم های جیغ جیغو ضعیف بود. خوب نمی دید. یک دفعه از خوش حالی جیغ کشید: پیدا کردم. عصام رو پیدا کردم.

عصا که یک مار دراز خاکی بود، فیشی کرد و گفت: فیش، نیش می زنم نیش. چی داری می گی واسه خودت؟ ولم کن بذار برم و خزید و رفت.

جیغ جیغو با پوزه درازش بو کشید. یک دفعه با خوش حالی جیغ کشید: آخ جون عصام رو پیدا کردم. و دم الاغ راکه مثل سیخ شده بود کشید.


الاغ عر عری کرد و گفت: چی چی رو عصام رو پیدا کردم، دمم رو ول کن. و یک جفتک جانانه ای پراند.

جیغ جیغو چند متر پرت شد آن طرف و افتاد، روی عصایش . با دم نرم و نازکش روی عصا کشید.

با خوش حال جیغ کشید: خود خودشه. این دیگه عصامه. ارث بابامه.

بعد عصایش را برداشت و عصا عصا را افتاد رفت عروسی دختر خاله اش.

 
بالا