- عضویت
- 2016/09/21
- ارسالی ها
- 4,447
- امتیاز واکنش
- 35,494
- امتیاز
- 856
به گفته يكي از اساتيد:عشق واقعي فقط خداست و بقيه عشق ها (عشق به جنس مخالف) همش هوسه. پشت كتاب آخرين راز شاد زيستن هم نوشته بود : شخصي به همسرش مي گويد من عاشق تو هستم و بدون تو نمي توانم زندگي كنم؛ اما اين عشق نيست اين گرسنگي است، شما نمي تواني در آن واحد هم كسي را دوست بداريد، هم بي تابانه نيازمندش باشيد؛ عاشق واقعي كسي است كه معشوق خود را آزاد مي گذارد تا خودش باشد؛ در عشق اجباري نيست عشق يعني امكان انتخاب به معشوق دادن؛ براي آنكه كسي يا چيزي را بدست آوري رهايش كن. همه ميگویند زن و شوهر زندگي عاشقانه اي با هم داشته باشن، اما اين دو طرز تفكر كه باهم در تضادن!
عشق بر دو گونه است : حقيقي و مجازي
الف) عشق هاى مجازى
در اين گونه عشق، موضوع عشق ورزي همان صفات ظاهري و كمالات مشهود و محسوس محبوب است؛ يعني كمالات ظاهري محبوب، موجب جذب عاشق مي شود.
عشق مجازي خود دو گونه است :
1. عشق حيواني؛ كه در آن عاشق تنها از روي هـ*ـوس معشوق خود را مي خواهد و به جنبه هاي جنسي او نظر دارد (كه عشق كاذب و دروغين هم گفته مي شود، عشق كاذب و دروغين، داراى منشأ جنسى است). در اين عشق، عاشق به صورت ظاهرى معشوق و رنگ و روى او متوجه است. اين نوع عشق - كه به جفا، نام عشق بر آن نهاده اند - موجب تسلط نفس اماره و تقويت آن و حكومت خلق و خوی جنـ*ـسی انسان بر قوه عاقله و در نتيجه خاموش شدن نور عقل مى شود (شرح الاشارات و التنبيهات، نمط نهم، فصل هفتم و هشتم).
2. عشق پاك؛ در اين عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولي چون ظاهر، نماد باطن است و نشان از ذات الهي دارد، خود زمينه ساز عشق حقيقي مي شود و مانند پلي عاشق را به سوي عشق حقيقي رهنمون مي گردد.
ب) عشق حقيقى و الهى
عشق حقيقى، عبارت است از قرار گرفتن موجودى كمالجو در مسير جاذبه كمال مطلق، يعنى خداوند متعال، پروردگارى كه جميل مطلق، بىنياز، يگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است كه همه رو به سوى او دارند و او را مى طلبند (احياء علوم الدين، غزالى، ج 4، ص 283 - 279).
عشق مجازى خود عشق اصلى و اصيلي نيست و از روى تسامح به آن عشق اطلاق مى شود. پيروان عرفان اصیل و حقیقی، جهان هستى را (از جمله انسان را) مظهر و نشان حضرت حق دانسته، و عشق به مظاهر خداوند سبحان را عشق مجازى در طول عشق به ذات پروردگار مى دانند. به قول سعدى :
به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست / عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست.
عشق بر دو گونه است : حقيقي و مجازي
الف) عشق هاى مجازى
در اين گونه عشق، موضوع عشق ورزي همان صفات ظاهري و كمالات مشهود و محسوس محبوب است؛ يعني كمالات ظاهري محبوب، موجب جذب عاشق مي شود.
عشق مجازي خود دو گونه است :
1. عشق حيواني؛ كه در آن عاشق تنها از روي هـ*ـوس معشوق خود را مي خواهد و به جنبه هاي جنسي او نظر دارد (كه عشق كاذب و دروغين هم گفته مي شود، عشق كاذب و دروغين، داراى منشأ جنسى است). در اين عشق، عاشق به صورت ظاهرى معشوق و رنگ و روى او متوجه است. اين نوع عشق - كه به جفا، نام عشق بر آن نهاده اند - موجب تسلط نفس اماره و تقويت آن و حكومت خلق و خوی جنـ*ـسی انسان بر قوه عاقله و در نتيجه خاموش شدن نور عقل مى شود (شرح الاشارات و التنبيهات، نمط نهم، فصل هفتم و هشتم).
2. عشق پاك؛ در اين عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولي چون ظاهر، نماد باطن است و نشان از ذات الهي دارد، خود زمينه ساز عشق حقيقي مي شود و مانند پلي عاشق را به سوي عشق حقيقي رهنمون مي گردد.
ب) عشق حقيقى و الهى
عشق حقيقى، عبارت است از قرار گرفتن موجودى كمالجو در مسير جاذبه كمال مطلق، يعنى خداوند متعال، پروردگارى كه جميل مطلق، بىنياز، يگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است كه همه رو به سوى او دارند و او را مى طلبند (احياء علوم الدين، غزالى، ج 4، ص 283 - 279).
عشق مجازى خود عشق اصلى و اصيلي نيست و از روى تسامح به آن عشق اطلاق مى شود. پيروان عرفان اصیل و حقیقی، جهان هستى را (از جمله انسان را) مظهر و نشان حضرت حق دانسته، و عشق به مظاهر خداوند سبحان را عشق مجازى در طول عشق به ذات پروردگار مى دانند. به قول سعدى :
به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست / عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست.
دانلود رمان های عاشقانه