- عضویت
- 2016/07/11
- ارسالی ها
- 4,853
- امتیاز واکنش
- 14,480
- امتیاز
- 791
سکههای بهدستآمده از بلخ و پیرامون آن نشان میدهند که نخستین ساز جدایی از بدنه فرمانروایی اسکندریان را خود یونانیان نواختهاند، که خود به سبب فاصله بسیار زیاد اینان از یونان مسئلهای شگفتانگیز باقی خواهد ماند. در اینجا نمیتوان از فرمانروایی یا پادشاهی نسبتاً طولانی یونانی – بلخی، بااینکه با سلوکیه درگیر بود، به سبب یونانی بودن، صرفنظر کرد. این پادشاهی را که در مهی غلیظ از ناآگاهی گمشده است، نمیتوان بهآسانی رها کرد. اگر تاریخ پادشاهی بلخ برجایمانده بود بیتردید تاریخ باستانی خراسان بزرگ و درنتیجه افغانستان بهمراتب شفافتر میبود. مورخان غربی معمولاً میخواهند با تکیهبر وجود ۱۲ شهری که اسکندر در این پیرامون ساخته بود و با تکیهبر حضور مزدوران یونانی در این منطقه پادشاهی بلخ را یک پادشاهی یونانی تمامعیار جلوه دهند.
درحالیکه ما نمیتوانیم چنین برداشتی را داشته باشیم. زیرا از سویی همانطور که پیشازاین نیز اشارهکردهایم، شهرهایی که به نام اسکندریه در زمان اسکندر در مدتزمانی کوتاه و در گیرودار دعوا و مرافعه در این منطقه ساختهشدهاند اغلب چیزی جز پادگان یا ساخلوهای نظامی موقت نبودهاند و از سوی دیگر در سرزمین چنین دوری از مقدونیه و یونان نمیتوان انتظار داشت که یونانیان زیادی برای پاسداری از حکومتی تمامعیار یونانی حضورداشته بوده باشند. بیشتر یونانیانی هم که، اسکندر در این دیار اسکان داده بود بهمرور، اگر به میهن خود بازنگشته بودند، در رویدادهای گوناگون کشتهشده بودند. این در حالی است که میدانیم که مردم بومی(شاید پرنی ها) اسکندریه مرو را، که تصادفاً اسکندریه مهمی بوده است، ویران کرده بودهاند. بنابراین ما برخلاف مورخان غربی، بیاینکه وجود پادشاهی یونانی بلخ را انکار کنیم، بیشتر میل داریم که این پادشاهی را با حکومتی مانند حکومت سلجوقی یا ایلخانی مقایسه کنیم که در آن تنها فرمانروا بیگانه بوده است و دیگر عوامل حکومت در دست مردم بومی قرار داشته است.
مسجد سبز در بلخ
درحالیکه ما نمیتوانیم چنین برداشتی را داشته باشیم. زیرا از سویی همانطور که پیشازاین نیز اشارهکردهایم، شهرهایی که به نام اسکندریه در زمان اسکندر در مدتزمانی کوتاه و در گیرودار دعوا و مرافعه در این منطقه ساختهشدهاند اغلب چیزی جز پادگان یا ساخلوهای نظامی موقت نبودهاند و از سوی دیگر در سرزمین چنین دوری از مقدونیه و یونان نمیتوان انتظار داشت که یونانیان زیادی برای پاسداری از حکومتی تمامعیار یونانی حضورداشته بوده باشند. بیشتر یونانیانی هم که، اسکندر در این دیار اسکان داده بود بهمرور، اگر به میهن خود بازنگشته بودند، در رویدادهای گوناگون کشتهشده بودند. این در حالی است که میدانیم که مردم بومی(شاید پرنی ها) اسکندریه مرو را، که تصادفاً اسکندریه مهمی بوده است، ویران کرده بودهاند. بنابراین ما برخلاف مورخان غربی، بیاینکه وجود پادشاهی یونانی بلخ را انکار کنیم، بیشتر میل داریم که این پادشاهی را با حکومتی مانند حکومت سلجوقی یا ایلخانی مقایسه کنیم که در آن تنها فرمانروا بیگانه بوده است و دیگر عوامل حکومت در دست مردم بومی قرار داشته است.
مسجد سبز در بلخ