فرهنگ عام

  • شروع کننده موضوع Mårzï¥ē
  • بازدیدها 245
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Mårzï¥ē

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/18
ارسالی ها
10,419
امتیاز واکنش
37,579
امتیاز
1,051
محل سکونت
TehRan
فرهنگ عام

فرهنگ عام را می‌توان به نشانه میراث اجتماعی بشر تلقی نمود و بهمین دلیل مجموعه ویژگیهای اساسی فرهنگ انسانی که جامعه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
انسانی را با اجتماعات حیوانی از هم متمایز می‌نماید بعنوان عناصر فرهنگ عام محاسبه کنیم : تکلم و تفکر یا اندیشه ورزی , ابزار سازی و خصوصاً اجتماعی زیستن که با نهاد های اجتماعی,سازمانها و تشکیلات سیـاس*ـی و فرهنگی و اقتصادیمشخص می‌گردد, از جمله عناصر اصلی سازنده فرهنگ بشری اند که در تمام جوامع اعم از جوامع تطور یافته و جوامع تطور نیافته وجود دارند. در تمام جوامع بشری از دواج،دریاها در کنار یکدیگر حضور فیزیکی داشته باشند ولی نتیجه‌ای اجتماعی از این گردهم آئی حاصل نمی‌گردد . بعبارت دیگر زندگی اجتماعی به مفهوم واقعی که تنها در بین انسانها مشاهده می‌شود ,بصورت انواع سازمانها و نهادها و تشکیلات اجتماعی , اقتصادی ,سیـاس*ـی , فرهنگی متجلی می‌گردد که در میان حیوانات بچشم نمی‌خورد البته رفتار اجتماعی گونه زنبوران عسل با مورچگان , لانه سازی و نظم موجود در حرکات آنها را نمی‌توان جز به اعمال غریزی که طی هزاره‌ها هیچ گونه تغییری در آنها بوجود نیامده توجیه و تبیین نمود.

بهمین جهت برای فرهنگ انسانی که مشترک بین کلیه جوامع بیشتری است ویژگیهای را می‌توان , بر شمرد که هیچیک را در میان حیوانات نمی‌توان مشاهده نمود:

  • فرهنگ عامل توحید بخش ارزشهای اجتماعی است .
  • فرهنگ نظم بخش رفتار انسانها و کنترل کننده غرایز است .
  • فرهنگ متمایز کننده جوامع از یکدیگر است .
  • فرهنگ آموختنی است . انتقال فرهنگ در مرحله اول بوسیله خانواده و شبکه خویشاوندی و سپس بواسطه منابع دیگر مثل سازمانها و محافل بیرون از خانواده , موسسات آموزشی , وسایل ارتباط جمعی و گروههای اجتماعی , از جامعه به فرد صورت می‌گیرد.
  • فرهنگ حاصل تجربیات و بشری است که طی قرون و اعصار و طی نسلهای متمادی , فراهم آمده و پیچیده تر گردیده است.
  • ابعاد مادی و معنوی فرهنگ پیوسته در حال تغییرات تدریجی است که در مجموع و در طی قرون و اعصار بصورت تحولاتی که دوره‌های مختلف تاریخی بشری را از هم متمایز متجلی می‌گردد.
بنابراین می‌توان به بیان این حقیقت پرداخت که جوامع انسانی دارای فرهنگ بوده و اصطلاحاتی نظیر اقوام بی فرهنگ و یا بی تمدن بر خلاف آنچه رایج و شایع است اعتبار و ارزش علمی نداشته و تنها می‌توان آنها را بعنوان غلط های مصطلحی محسوب نمود .
 
بالا