Alone Girl
کاربر نگاه دانلود
- عضویت
- 2013/12/16
- ارسالی ها
- 953
- امتیاز واکنش
- 96
- امتیاز
- 0
گروه حوادث: فوتبالیست قدیمی و همسرش سحرگاه دیروز وقتی برای اجرای حکم قصاص قاتل پسرشان پای چوبه دار قرار گرفتند، در آخرین لحظات او را بخشیدند.
سحرگاه سهشنبه جوانی که حدود 7سال پیش فرزند یک فوتبالیست قدیمی در مازندران را در یک درگیری به قتل رسانده بود، برای اجرای حکم قصاص به محل اجرای حکم که مقابل دادسرای شهرستان نور مازندران بود، منتقل شد. پیش از این حکم قصاص او در دیوانعالی کشور تأییده شده و قرار بود وی به دار مجازات آویخته شود.
در محل اجرای حکم افراد زیادی جمع شده بودند و وقتی طناب دار به گردن قاتل جوان افتاد و حکم صادره از سوی دادگاه از بلندگو پخش شد، همه فریاد میزدند و از اولیای دم درخواست گذشت داشتند. چیزی به اجرای حکم نمانده بود و در همین هنگام پدر و مادر مقتول به سمت قاتل پسرشان رفتند و در اقدامی انسان دوستانه طناب را از گردن وی باز کردند و او را بخشیدند. با این اقدام آنها، عامل جنایت که باورش نمیشد در آخرین لحظات به زندگی برگردد با گریه به پای پدر و مادر مقتول افتاد و از آنها بهخاطر گذشت از قصاص تشکر کرد.
اینکه چطور خانواده مقتول تصمیم به گذشت گرفتند، عبدالغنی حسینزاده، پدر مقتول که خود مربی فوتبال و صاحب یک مدرسه فوتبال است در گفتوگو با همشهری گفت: پسرم عبدالله 30آبان 86در شهرستان رویان نور به قتل رسید. در آن زمان 18سال بیشتر نداشت و با دوستش به چهارشنبه بازار رفته بود. در آنجا عامل جنایت به پسرم تنه زده که بر سر این موضوع بین آنها درگیری پیش آمد. عامل جنایت ناگهان با چاقویی که همراه داشت دست به قتل پسرم زد و فراری شد.
مأموران همان روز قاتل را دستگیر کردند و او به جنایت اعتراف کرد. مرگ ناگهانی پسرم برای من و مادرش باورکردنی نبود. من و همسرم پیش از عبدالله، پسر 11ساله دیگرمان را در سال 82از دست داده بودیم و قاتل عبدالله در مرگ پسر دیگرمان هم نقش داشت. آن روز پسر کوچکمان در حال دوچرخه سواری بود که قاتل عبدالله درحالیکه ترک موتور دوستش سوار بود با پسر کوچکم تصادف کردند و باعث مرگش شدند. برای همین سخت بود گذشتن از جرم کسی که در مرگ یکی از بچهها نقش داشت و پسر دیگرم را هم با چاقو به قتل رسانده بود.
وی افزود: پرونده قتل عبدالله 6سال طول کشید تا به مرحله اجرای حکم قصاص رسید. در این مدت بارها خانواده مقتول نزد ما آمدند و درخواست بخشش کردند. من و همسرم برای پسر از دست رفتهمان آرزوهای بزرگی داشتیم. او ورزشکار بود و برنامههای زیادی در سر داشت. به اینها که فکر میکردیم تحت هیچ شرایطی نمیتوانستیم گذشت کنیم. برای همین اصرار به اجرای مجازات داشتیم. این فوتبالیست قدیمی ادامه داد: درحالیکه اصلا به بخشش فکر نمیکردیم، یک هفته قبل همسرم خواب پسرم عبدالله و برادرش را دید.
عبدالله به برادرش میگفت که به مادر بگو از قصاص گذشت کند و به فکر انتقام نباشد. همین خواب ما را دگرگون کرد و آنجا بود که ما بزرگترین و سختترین تصمیم زندگیمان را گرفتیم. وی افزود: بعد از اینکه دوشنبهشب گزارشی از اجرای حکم قاتل پسرمان در برنامه تلویزیونی 90پخش شد علی دایی، امیر قلعهنویی و عادل فردوسی پور با من تماس گرفتند و خواستند تا از قصاص گذشت کنیم. به آنها گفتم که همهچیز سحرگاه سهشنبه مشخص خواهد شد.
وقتی به محل اجرای حکم رفتیم مردم فریاد میزدند: «عمو عبدالغنی گذشت ؛گذشت.» عامل جنایت نیز گریه میکرد و با التماس به من و همسرم میگفت که به پدر و مادرش رحم کنیم و بهخاطر آنها از گناهش بگذریم. وقتی طناب به گردن متهم افتاد من و همسرم تصمیم گرفتیم تصمیممان را عملی کنیم. برای همین طناب را باز کردیم و به او فرصت زندگی دادیم. امیدواریم که او توبه کرده و از این به بعد زندگی جدید و سالمی را برای خودش انتخاب کند. وقتی ما قاتل پسرمان را بخشیدیم، مردم محبت زیادی به من و همسرم کردند.بنابراین گزارش، بعد از بخشش اولیای دم، جوان نجات یافته به زندان انتقال یافت تا با انجام مراحل قانونی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
سحرگاه سهشنبه جوانی که حدود 7سال پیش فرزند یک فوتبالیست قدیمی در مازندران را در یک درگیری به قتل رسانده بود، برای اجرای حکم قصاص به محل اجرای حکم که مقابل دادسرای شهرستان نور مازندران بود، منتقل شد. پیش از این حکم قصاص او در دیوانعالی کشور تأییده شده و قرار بود وی به دار مجازات آویخته شود.
در محل اجرای حکم افراد زیادی جمع شده بودند و وقتی طناب دار به گردن قاتل جوان افتاد و حکم صادره از سوی دادگاه از بلندگو پخش شد، همه فریاد میزدند و از اولیای دم درخواست گذشت داشتند. چیزی به اجرای حکم نمانده بود و در همین هنگام پدر و مادر مقتول به سمت قاتل پسرشان رفتند و در اقدامی انسان دوستانه طناب را از گردن وی باز کردند و او را بخشیدند. با این اقدام آنها، عامل جنایت که باورش نمیشد در آخرین لحظات به زندگی برگردد با گریه به پای پدر و مادر مقتول افتاد و از آنها بهخاطر گذشت از قصاص تشکر کرد.
اینکه چطور خانواده مقتول تصمیم به گذشت گرفتند، عبدالغنی حسینزاده، پدر مقتول که خود مربی فوتبال و صاحب یک مدرسه فوتبال است در گفتوگو با همشهری گفت: پسرم عبدالله 30آبان 86در شهرستان رویان نور به قتل رسید. در آن زمان 18سال بیشتر نداشت و با دوستش به چهارشنبه بازار رفته بود. در آنجا عامل جنایت به پسرم تنه زده که بر سر این موضوع بین آنها درگیری پیش آمد. عامل جنایت ناگهان با چاقویی که همراه داشت دست به قتل پسرم زد و فراری شد.
مأموران همان روز قاتل را دستگیر کردند و او به جنایت اعتراف کرد. مرگ ناگهانی پسرم برای من و مادرش باورکردنی نبود. من و همسرم پیش از عبدالله، پسر 11ساله دیگرمان را در سال 82از دست داده بودیم و قاتل عبدالله در مرگ پسر دیگرمان هم نقش داشت. آن روز پسر کوچکمان در حال دوچرخه سواری بود که قاتل عبدالله درحالیکه ترک موتور دوستش سوار بود با پسر کوچکم تصادف کردند و باعث مرگش شدند. برای همین سخت بود گذشتن از جرم کسی که در مرگ یکی از بچهها نقش داشت و پسر دیگرم را هم با چاقو به قتل رسانده بود.
وی افزود: پرونده قتل عبدالله 6سال طول کشید تا به مرحله اجرای حکم قصاص رسید. در این مدت بارها خانواده مقتول نزد ما آمدند و درخواست بخشش کردند. من و همسرم برای پسر از دست رفتهمان آرزوهای بزرگی داشتیم. او ورزشکار بود و برنامههای زیادی در سر داشت. به اینها که فکر میکردیم تحت هیچ شرایطی نمیتوانستیم گذشت کنیم. برای همین اصرار به اجرای مجازات داشتیم. این فوتبالیست قدیمی ادامه داد: درحالیکه اصلا به بخشش فکر نمیکردیم، یک هفته قبل همسرم خواب پسرم عبدالله و برادرش را دید.
عبدالله به برادرش میگفت که به مادر بگو از قصاص گذشت کند و به فکر انتقام نباشد. همین خواب ما را دگرگون کرد و آنجا بود که ما بزرگترین و سختترین تصمیم زندگیمان را گرفتیم. وی افزود: بعد از اینکه دوشنبهشب گزارشی از اجرای حکم قاتل پسرمان در برنامه تلویزیونی 90پخش شد علی دایی، امیر قلعهنویی و عادل فردوسی پور با من تماس گرفتند و خواستند تا از قصاص گذشت کنیم. به آنها گفتم که همهچیز سحرگاه سهشنبه مشخص خواهد شد.
وقتی به محل اجرای حکم رفتیم مردم فریاد میزدند: «عمو عبدالغنی گذشت ؛گذشت.» عامل جنایت نیز گریه میکرد و با التماس به من و همسرم میگفت که به پدر و مادرش رحم کنیم و بهخاطر آنها از گناهش بگذریم. وقتی طناب به گردن متهم افتاد من و همسرم تصمیم گرفتیم تصمیممان را عملی کنیم. برای همین طناب را باز کردیم و به او فرصت زندگی دادیم. امیدواریم که او توبه کرده و از این به بعد زندگی جدید و سالمی را برای خودش انتخاب کند. وقتی ما قاتل پسرمان را بخشیدیم، مردم محبت زیادی به من و همسرم کردند.بنابراین گزارش، بعد از بخشش اولیای دم، جوان نجات یافته به زندان انتقال یافت تا با انجام مراحل قانونی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
