جام جم،همین موضوع کافی بود تا درگیری خیابانی به جنایت ختم شود. یازدهم مرداد ۹۲ مأموران کلانتری ۱۳۸ جنت آباد در جریان درگیری دو پسر جوان قرار گرفتند. با حضور مأموران در محل حادثه مشخص شد وقتی پسری بیست و دو ساله در مقابل خانه شان متوجه سارقان خودروی سمندش شده است با آنها درگیر شده که همین موضوع باعث چاقوکشی و در نهایت قتل این پسر جوان شده بود.
با دستور قاضی کشیک ویژه قتل پرونده با فرضیه «سرقت منجر به جنایت» در اختیار کارآگاهان قرار گرفت. تحقیقات نشان می داد همزمان با وقوع جنایت، یک دستگاه خودروی سوزوکی در زمان حادثه با سرعت از محل متواری شده است. با شناسایی مالک خودروی سوزوکی، کارآگاهان او را دستگیر کردند. تا این که راز هولناک این جنایت برملا شد. اعترافات این متهم نشان می داد قتل فقط به دلیل یک سوءتفاهم رخ داده و تا قبل از آن انگیزه ای برای جنایت وجود نداشته است. متهم به کارآگاهان گفت: «منطقه جنت آباد را نمی شناسم و شب حادثه به طور اتفاقی در کوچه هایش گم شده بودم. برای پرسیدن نشانی، خودرویم را در کنار خیابان پارک کرده و پیاده شدم. با تلفن همراهم مشغول صحبت با یکی از دوستانم به نام «صمد» بودم که او را با لهجه محلی «سمند» صدا می کنیم. ناگهان پسر جوانی که تصور می کرد من در رابـ ـطه با سرقت خودروی سمند او که در مقابل خانه شان پارک شده بود، صحبت می کنم با من درگیری لفظی پیدا کرد که به درگیری فیزیکی ختم شد. قصد کشتنش را نداشتم اما عصبانی بودم و به همین دلیل با چاقویی که در جیب داشتم، ضربه ای به مقتول زدم و از محل متواری شدم. این متهم پس از محاکمه در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به خاطر درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد و در صورتی که نتواند رضایت اولیای دم را کسب کند به زودی به خاطر یک لحظه عصبانیت پای چوبه دار می رود.