DENIRA
کاربر نگاه دانلود
سلام !
همونطور كه هممون مي دونيم نويسندگي در اكثر مواقع يك صفت ارثي و استعدادي خدادادي تلقي ميشه ! ولي آيا جدا همينجوريه ؟!
خب اگه يه آدمي به نويسندگي علاقه داشته باشه و تمام تلاششو براي اين كه بهش برسه بكنه و در طرف ديگه كسي اين استعداد رو داشته باشه و تنها استفاده اش از اين استعداد انشاي كلاس دوم دبيرستان باشه تكليف چيه ؟
بله ! نميشه از اين قضيه كه نويسندگي ميتونه يه استعداد باشه گذشت ولي در عين حال نويسندگي و رمان نويسي يك صفت اكتسابي هم هست . حالا براي اينكه اين كه بتونيم نوشتن خودمونو پرورش بديم چي كار بايد بكنيم ؟ اين جا قراره به اين سوالات جواب داده بشه ! نميشه يه روزه يه رمان يا داستان نوشت و بلافاصله اونو پيش يه ناشر برد و انتظار داشت كه مورد توجه مردم قرار بگيره ( اصلا اگه ناشره تو دفترش راهمون بده !!!) براي رسيدن به اين هدف بايد با يك برنامه ريزي درست و طي يك روش يادگيري خودمونو به يك نويسنده ي خوب تبديل كنيم . بنابر اين اولين قدم چيه ؟
اولين قدم : تخيل !
وقتي راجعب تخيل حرف مي زنيم منظورمون فكر كردن به دفتر ناشر يا نوشتن يه فيلم نامه ي جديد از جنگ ستارگان نيست ! بلكه مهم ترين چيز توي افزايش تخيل تغيير زاويه ي ديد هستش يا به عبارت ديگه ؛ دگرگونه نگاه كردن . همه مي تونن يه نوشته بنويسن كه توش از مادرشون تقدير بكنن و يا يه نامه ي افسرده به عشقشون بنويسن كه توش ميگن اين آخر زندگي من است ! ولي مهم ترين چيز اينه كه وقتي اين نوشته ها توسط هزار نفر نوشته ميشه ؛ 999 نفر نوشته هاشون دقيقا شبيه همه ! همه از همون زاويه به اين موضوع نگاه مي كنن . بنابر اين يك نويسنده ي خوب كسيه كه از يه زاويه ي جديد و با استفاده از تخيلش ، يك موضوع قديمي رو تبديل به يه موضوع خاص بكنه .
حالا از كجا بايد اين تخيلمونو افزايش بديم ؟ جواب يك كار خيلي ساده و قشنگه كه نويسندگان زيادي تا حالا با اين روش خودشونو معروف كردن ! و اين روش چيزي نيست جز نوشتن داستان كوتاه براي تركيب ها ! بله ! تركيب ها !مثلا تركيب "بند انگشتي " يا مثلا " پول كثيف " ! شما با اين تركيب ها مي تونيد زاويه ي ديد خودتونو كاملا تغيير بدين ! مثلا به جاي اينكه راجعب اين كه پول حرام كثيفه بنويسيد ميتونه راجعب يه دختري بنويسه كه سوار تاكسي شده بوده و وقتي راننده مي خواسته باقي پولشو پس بده قبل از اينكه اونو به دختر بده روش عطسه كنه !!!! يا در مورد بند انگشتي مي تونيد از زاويه ي ديد يك انگشتانه نگاه كنيد ! فكر كنم فهميديد چي ميگم ! از تخيلتون استفاده كنيد !
و حالا چرا از داستان كوتاه يا حتي داستانك در اين كار استفاده مي كنيم ؟ به سه دليل : 1_ مي تونيد سريع تر پايانشو بنويسيد بنابر اين در نوشتن پايان ماهر تر ميشيد و بايد به اين هم اشاره كنم كه خيلي ها هستن كه داستان هاي فوق العاده اي نوشتن ولي وقتي داستانشونو به پايان رسوندن پايانشون افتضاح بوده ! 2_ مي تونيد راحت تر ويرايشش كنيد ! 3_وقت زيادي روش نمي گذاريد و راحت تر مي تونيد بنويسيد !
همونطور كه هممون مي دونيم نويسندگي در اكثر مواقع يك صفت ارثي و استعدادي خدادادي تلقي ميشه ! ولي آيا جدا همينجوريه ؟!
خب اگه يه آدمي به نويسندگي علاقه داشته باشه و تمام تلاششو براي اين كه بهش برسه بكنه و در طرف ديگه كسي اين استعداد رو داشته باشه و تنها استفاده اش از اين استعداد انشاي كلاس دوم دبيرستان باشه تكليف چيه ؟
بله ! نميشه از اين قضيه كه نويسندگي ميتونه يه استعداد باشه گذشت ولي در عين حال نويسندگي و رمان نويسي يك صفت اكتسابي هم هست . حالا براي اينكه اين كه بتونيم نوشتن خودمونو پرورش بديم چي كار بايد بكنيم ؟ اين جا قراره به اين سوالات جواب داده بشه ! نميشه يه روزه يه رمان يا داستان نوشت و بلافاصله اونو پيش يه ناشر برد و انتظار داشت كه مورد توجه مردم قرار بگيره ( اصلا اگه ناشره تو دفترش راهمون بده !!!) براي رسيدن به اين هدف بايد با يك برنامه ريزي درست و طي يك روش يادگيري خودمونو به يك نويسنده ي خوب تبديل كنيم . بنابر اين اولين قدم چيه ؟
اولين قدم : تخيل !
وقتي راجعب تخيل حرف مي زنيم منظورمون فكر كردن به دفتر ناشر يا نوشتن يه فيلم نامه ي جديد از جنگ ستارگان نيست ! بلكه مهم ترين چيز توي افزايش تخيل تغيير زاويه ي ديد هستش يا به عبارت ديگه ؛ دگرگونه نگاه كردن . همه مي تونن يه نوشته بنويسن كه توش از مادرشون تقدير بكنن و يا يه نامه ي افسرده به عشقشون بنويسن كه توش ميگن اين آخر زندگي من است ! ولي مهم ترين چيز اينه كه وقتي اين نوشته ها توسط هزار نفر نوشته ميشه ؛ 999 نفر نوشته هاشون دقيقا شبيه همه ! همه از همون زاويه به اين موضوع نگاه مي كنن . بنابر اين يك نويسنده ي خوب كسيه كه از يه زاويه ي جديد و با استفاده از تخيلش ، يك موضوع قديمي رو تبديل به يه موضوع خاص بكنه .
حالا از كجا بايد اين تخيلمونو افزايش بديم ؟ جواب يك كار خيلي ساده و قشنگه كه نويسندگان زيادي تا حالا با اين روش خودشونو معروف كردن ! و اين روش چيزي نيست جز نوشتن داستان كوتاه براي تركيب ها ! بله ! تركيب ها !مثلا تركيب "بند انگشتي " يا مثلا " پول كثيف " ! شما با اين تركيب ها مي تونيد زاويه ي ديد خودتونو كاملا تغيير بدين ! مثلا به جاي اينكه راجعب اين كه پول حرام كثيفه بنويسيد ميتونه راجعب يه دختري بنويسه كه سوار تاكسي شده بوده و وقتي راننده مي خواسته باقي پولشو پس بده قبل از اينكه اونو به دختر بده روش عطسه كنه !!!! يا در مورد بند انگشتي مي تونيد از زاويه ي ديد يك انگشتانه نگاه كنيد ! فكر كنم فهميديد چي ميگم ! از تخيلتون استفاده كنيد !
و حالا چرا از داستان كوتاه يا حتي داستانك در اين كار استفاده مي كنيم ؟ به سه دليل : 1_ مي تونيد سريع تر پايانشو بنويسيد بنابر اين در نوشتن پايان ماهر تر ميشيد و بايد به اين هم اشاره كنم كه خيلي ها هستن كه داستان هاي فوق العاده اي نوشتن ولي وقتي داستانشونو به پايان رسوندن پايانشون افتضاح بوده ! 2_ مي تونيد راحت تر ويرايشش كنيد ! 3_وقت زيادي روش نمي گذاريد و راحت تر مي تونيد بنويسيد !
آخرین ویرایش:
