قدیمی ترین قانون مدون جهان ازکجا آمده است؟

  • شروع کننده موضوع Elka Shine
  • بازدیدها 252
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

Elka Shine

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/07/11
ارسالی ها
4,853
امتیاز واکنش
14,480
امتیاز
791
با آنكه در آن زمان از دموكراسي خبري نبود و حكومت مطلقه اي بر اساس تامين منافع زمينداران و اشراف بزرگ و بازرگانان برقرار بوذ،قوانين نسبت به عموم طبقات بشدت اجرا مي شد.
سلطه قانونبزرگي كه حمورابي واضع آن بود،مدت 15 قرن دوام يافت.تا سال 1901 م حقوقدانان الواح دوازده گانه رومي را قديميترين قوانين مدون مي شمردند،ولي پس از آنكه در آغاز قرن بيستم يلادي دومورگان در كنار رود فرات در شوش قديم به كشف ستون سنگي بزرگي كه حاوي قوانين حمورابي است توفيق يافت،معلوم شد كه در حدود 18 قرن قبل از ميلاد حمورابي پادشاه بزرگ بابل قانون نامه اي مشتمل به 282 ماده از خود به يادگار گذاشته است كه از شاهكارهاي حقوقي دنياي كهن به شمار ميرود.
با گذشت زمان قانونگذاران به جاي كيفرهاي ديني و فوق طبيعي كيفرهاي دنيوي قرار دادند.از خشونت مجازاتها كاستند و بعضي از كيفرهاي بدني را به غرامت مالي بدل كردند.تا قبل از حمورابي قضات همان كاهنان بودند ولي از زمان حمورابي به بعد،محكمه هاي غير ديني تشكيل شد كه در مقابل دولت مسئول بود.
مجازات در انتداي امر بر اصل قصاص قرار داشت يعني اگر كسي دندان مرد آزاد شريفي را مي شكست يا چشم اورا كور ميكرد يا اندامي از اورا عيبناك ميكرد همان گزند را به وي مي رسانيدند.هرگاه خانه اي فرو ميريخت و مالك كشته ميشد معمار يا سازنده آن محكوم به مرگ بود؛و اگر در نتيجه ويراني ،پسر صاحب خانه ميمرد پسر معمار يا سازنده آن را ميكشتند.اگر كسي دختري را ميزد و مي كشت به خودش كاري نداشتند بلكه دخترش را به قتل مي رساندند.رفته رفته اين كيفرهاي غيبي از ميان رفت و به جاي كيفر جسمي ،فديه و غرامت مالي ميگرفتند.با گذشت زمان ،تنها كيفري كه قانون آن را جايز مي شمرد همان تاوان و ديه بود،مثلا تاوان كور كردن چشم مرد عادي شصت نقره بود و اين مجازات بر حسب شخصيت طرفين فرق مي كرد.اگر شخصي از طبقه اشراف جرمي را مرتكب مي شد،مجازاتش شديدتر از مجازاتي بود كه براي همين جرم در حق يكي از مردم عادي روا مي داشتند.
كتك زدن را با اخذ مبلغي جريمه كيفر مي دادند ولي اگر كسي پدر خود را مي زد دستش را مي بريدند و اگر جراحي در ضمن عمل جراحي ،سبب مرگ بيمار يا كور شدن چشم او ميشد انگشتانش را قطع مي كردند.برخي از گناهان را با كشتن كيفر ميدادند.هتك ناموس ،بچه دزدي ، راهزني ، دزدي با شكستن در خانه ، زناي با محارم ،پناه دادن بنده گريخته ، و سبب قتل شوهر شدن زني ،براي آنكه شوهر ديگري انتخاب كند ، و داخل شدن زن كاهنه اي در ميخانه و پشت كردن به دشمن در ميدان جنگ و سوء استفاده از مقام اداري و اهمال كردن زن در كارخانه داري ،پس از رسيدگي ،با مرگ كيفر داده شده است.
در آن دوره دولت تا حدودي ميزان و نرخ اجناس و دستمزد جراح ، بنا ،خياط ، خشت زن ، سنگتراش ،چوپان و كارگر را معين كرده بود.
مطابق قانون ، ميراث مرد به فرزندانش مي رسيدو همسر مرد حقي نداشت! زن بيوه كابين و جهيز خود را مي گرفت و تا زنده بود بانوي خانه به شمار مي رفت.مالكيت خصوصي در اشيا منقول و غير منقول در قانون نامه حمورابي به رسميت شناخته شده بود.كاهنان مقام سر دفتريرا داشتند و نويسندگان مزدوري بودند كه از وصيتنامه تا شعر و غزل همه چيز را مي نوشتند.
وكيل دعوا وجود نداشت،هر كس شخصا دعواي خودرا در محكمه طرح مي كرد.قانون گفته بود كه اگر شخص ديگري را متهم به گناهي كند كه كيفر آن مرگ است و از عهده اثبات آن برنيايد خود وي محكوم به مرگ خواهد شد.
در آن زمان نيز قضات رشوه گير وجود داشتند.در شهر بابل محكمه استينافي كه داوران شاهي در آن داوري مي كردند،وجود داشت و متداعيان مي توانستند از خود شاه تميز بخواهند.
ويل دورانت مي گويد :آيا كدام شهرجديد امروز است كه در آن،حسن اداره به اندازه اي رسيده باشد كه تاوان جرمي را كه بسبب اهمال پيش آمده بپردازذ؟آيا براستي قانون از زمان حمورابي به اين طرف ترقي كرده يا فقط افزونتر و پيچيده تر شده است؟
 

برخی موضوعات مشابه

بالا