مبحث دارايي هاي ثابت در حسابداري

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 406
  • پاسخ ها 2
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
دارایی های ثابت:خرید واجاره(قسمت اول)



ماهیت وبهای تمام شده دارایی های ثابت
با وجود اینکه همه داراییها دارای برخی از ویژگیهای اصلی ومشترک هستند ولی داراییهای ثابت دارای خصوصیات اضافی می باشند که میتوان انها را به صورت زیر بیان کرد:.این داراییها نشان دهنده کالاهای فیزیکی هستند که شرکت انها را نگه میدارد تا فرایند تولید کالاهای دیگر یا ارائه خدمات به شرکت یا مشتریان تسهیل گردد.همه انها دارای عمر محدود هستند ودر پایان این دوره باید انها را کنار گذاشت یا انها را جایگزین کرد..ارزش این داراییهادرسایه تملک ویا حق مالکیت برای استفاده از انها به دست می اید ونه درسایه اعمال مفاد قراردادها..این داراییها از نظر ماهیت غیر پولی هستند.درسایه استفاده کردن از انها یا ارائه خدمت میتوان از وجود انها منافعی بدست اورد واین منافع از مجرای تبدیل انها به مقداری پول بدست نخواهد امد..به طور کلی خدملتی که از وجوداین داراییها ارائه میشود برای مدت زمانی بیش ازیک سال یا یک چرخه عملیاتی شرکت می باشد.تنها زمانی که شرکت یک قلم دارایی را به صورت نقد می خرد و آن را به مرحله ای میرساند که می تواند مورد استفاده قرار دهد بهای تمام شده اولیه آن به صورت مشخص و قطعی تعیین می شود. هنگامی که خرید یکجا انجام می شود ، احتمالأ کل قیمت مشخص باشد ، ولی برای سرشکن کردن کل قیمت بر روی اقلام دارائیهای خریداری شده نیاز به نوعی قضاوت حرفه ای دارد . معمولأ راه حل پیشنهادی این است که کل بهای تمام شده را بر اساس نسبت متعلق به ارزش برآوردی اقلام یا بر مبنای نسبت متعلق به ارزش دفتری ( متعلق به مالک پیشین ) بر روی اقلام دارایی خریداری شده سرشکن شود.هنگامی که شرکت ناگزیر شود دارایی غیرپولی را ازبین ببرد و هزینه منهدم کردن آنها را صرف آماده سازی مکان برای ساختمان جدید بنماید ، بهای تمام شده دارایی جدید شامل قیمت فروش دارایی قدیمی به اضافه هزینه تسطیح می شود. این دو نشان دهنده هزینه هایی هستند که اگر شرکت ساختمان جدید نمی ساخات ، به مصرف نمی رسیدند و می توان اساس فرض خود را بر این گذاشت که دست کم ارزش دارایی جدید به اندازه کل بهای تمام شده آن است ( که شامل قیمت فروش و هزینه خارج کردن دارایی های اسقاط شده پیشین یا تسطیح زمین ، منهای مالیات مربوطه می شود) و در غیر اینصورت ، ساختمان جدید ساخته نمی شد.به طور کلی بهای تمام شده اولیه باید شامل قیمت نقدی به اضافه هزینه حمل و نصب شود. تخفیفات نقدی و تجاری را باید از بهای تمام شده دارایی کم کرد.
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    دارایی های ثابت:خرید واجاره(قسمت دوم)

    مبادله داراییهای غیر پولی

    هیئت اصول حسابداری در بیانیه 29مقرر کرد که به طور کلی یک دارایی غیر پولی که درازای یک دارایی غیر پولی بدست میاید باید بر مبنای دارایی داده شده ثبت شود .این عدد معرف ارزش دارایی غیر پولی است که به صورت نقد خریداری شود .در مورد دارایی غیر پولی درازای سهام شرکت نیز همین قاعده رعایت میشود.یعنی دارایی راباید بر مبنای ارزش بازار سهام داده شده(درازای دارایی)ثبت شود.ولی در مورد نقل انتقالات یک طرفه یا زمانی که ارزش بازار دارایی داده شده را نتوان دریک محدوده معقول تعیین کرد باید ارزش دارایی غیر پولی دریافت شده رابه عنوان مبنایی برای تعیین ارزش دارایی خریداری شده مورد استفاده قرار داد.در مورد دارایی اهدائی باید حسابی به نام حساب سرمایه اهدایی (ونه سود انباشته)را بستانکار کرد زیرا در این رویداد مالی چیزی به نام سود وجود ندارد. ارزش بازارعبارت است از مبلغی که شرکت در ازای ان میتوانست یک قلم دارایی مشابه(از نظر عمر مفید باقیمانده و شرایط موجود )خریداری کند. ارزش مبادله برابر است با فروش یک قلم دارایی ویا با پول ان خرید دارایی دیگر. در مورد بیانیه شماره 29 هیأت اصول حسابداری دو مورد استثناء وجود دارد. یک مورد استثناء مربوط به حالتی است که برای دارایی داده شده و دارایی دریافت شده ( برای هیچیک ) ارزش بازار وجود ندارد و این مبلغ را نمی توان در یک محدوده معقول هم تعیین کرد. در این مورد ، اساس فرض بر این پایه قرار می گیرد که دارایی دریافتی را باید به مبلغی برابر با ارزش دفتری دارایی داده شده ، ثبت کرد.ولی ارزش دفتری دارایی داده شده باعث می شود که اشتباه رخ داده در تعیین ارزش دارایی ادامه یابد و این اشتباه در مورد تعیین ارزش دارایی دیگری اعمال شود. اگر چه هیچ روش برآورد مقادیر نمی تواند مطلوب یا آرمانی باشد ، ولی برآورد ارزش بازار یک دارایی برمبنای شواهد موجود بسی بهتر از این است که هیچگونه برآوردی انجام نشود. دومین مورد استثناء مربوط به مبادله دارائیهایی می شود که منجر به فرآیند کسب سود نگردد. مبادله دارائیهایی که شرکت برای فروش نگه داری می کند یک نمونه از این مبادله می باشد نوع دیگر عبارت است از مبادله دارائیهای غیر پولی و مولد از همان نوعی که کار مشابهی انجام می دهند. در مورد این نوع مبادله ها ، اگر ارزش بازار دارایی داده شده ، از ارزش دفتری کمتر باشد ، باید دارایی دریافت شده را برمبنای ارزش بازار ثبت کرد ویک زیان گزارش نمود. ولی اگر ارزش بازار دارایی از ارزش دفتری آن بیشتر باشد ، بیانیه شماره 29 هیأت اصول حسابداری مقرر می کند که باید دارایی دریافت شده را برمبنای ارزش دفتری انتقال یافته یا مجموع مابه ازای پولی و ارزش دفتری داده شده ثبت کرد. در مورد این رویداد مالی چیزی از بابت سود غیرعملیاتی ثبت نخواهد شد. بهره ساختمان سازی به وسیله شرکت برای استفاده ازان در مورد دارایی هایی که شرکت برای استفاده خود می سازد این پرسش مطرح است که ایا بهره مربوط به وجوهی که طی دوره ساخت واماده سازی دارایی مورد نظر سرمایه گذاری میشود به حساب دارایی منظور شود یا خیر .چهار دیدگاه ارائه شده است. انها از این قرارند: هیچ بهره ای رابه حساب دارایی منظور نکنید . فقط بهره ای که در واقع برای هدف خاصی گرفته شده است به حساب دارایی منظور کنید . .همه بهره وام را (بدون به هدف گرفتن وام )به حساب دارایی منظور کنید . .بدون وجه به اینکه ایا وجوه از طریق گرفتن وام ویا از طریق منابع متعلق به شرکت (حقوق صاحبان سهام )امین شده است یا خیر همه بهره رابه حساب دارایی منظور کنید .
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    دارایی های ثابت:خرید واجاره(قسمت سوم)

    نخستین دیدگاه براساس این تفسیر قرار دارد که آن بهره هزینه ساخت نیست، بلکه نوعی هزینه تأمین مالی می باشد از آنجا که معمولأ این هزینه ها را در دوره ای که به مصرف می رسند به حساب هزینه دوره بدهکار میکنند، بنابراین ، تصور بر این است که اگر این اقلام به دوره های بعد منتقل شوند باعث خواهند شد که سود دوره ( در زمان ساخت دارایی ) بیش از مقدار واقعی گزارش شود و اگر طی این دوره هیچ منبع دیگری برای سود وجود نداشته باشد، انتقال این وجوه به اوره های بعد باعث می شود که شرکت نتواند یک زیان واقعی گزارش نماید.
    دیدگاه دوم براساس این فرض قراردارد که بهره بخشی از هزینه تولید است ، ولی فقط مبلغی که در واقع نشان دهنده هزینه های پرداخت شده است. فرض بر این است که منظور کردن هزینه برای وجوهی که مالکان ارائه می کنند منجر به سود تحقق نیافته می شود و نیز ارزش دارایی ها به بیش از بهای تمام شده آنها می رسد. در دیدگاه سوم فرض می شود که تمام مبلغ سرمایه گذاری شده از محل وام تهیه شده است و تنها محدودیتی که اعمال می شود این است که کل بهره ای که به حساب سرمایه منظور می شود نباید به بیش از کل هزینه بهره ای برسد که طی دوره تعلق گرفته است. چهارمین دیدگاه براساس این فرض قراردارد که از دیدگاه اقتصادی بهره نشان دهنده یک هزینه است . از دیدگاه منطقی این روش بهتر است. کل بهای تمام شده دارایی عبارت است از ارزش کالا و خدمات داده شده در ازای این دارایی . سربار دارایی هایی که شرکت برای استفاده خود می سازد هنگامی که شرکت دارایی های ثابت را برای استفاده خود می سازد کل بهای تمام شده اندکی متفاوت از ارزش دارایی های ساخته شده است .معملا هزینه دستمزد و مواد اولیه رابه صورت مستقیم به حساب دارایی ساخته شده منظور میکند .مشکل اصلی درارتباط باسرشکن کردن هزینه سربار مشترک بر روی دارایی ساخته شده وتولیدات عادی شرکت مطرح میشود. برای حل این مسئله چهار راه پیشناد شده است: .منظور نکردن هیچ سرباری به حساب دارایی ثابت . منظور کردن سربار اضافی (تفاضلی). .منظور کردن سربار به مبلغی برابر با مبلغی که محصول تولید نشده(به خاطر ساخت وسیله ) تخصیص می یافت. .منظور کردن درصدی از سربار به دارایی ساخته شده بر مبنای روشی که معمولا این سربار بر روی تولیدات عادی سرشکن می شود. دیدگاه نخست بر پایه این فرض قراردارد که اصولا سربار یک هزینه ثابت است و فقط به حساب عملیات عادی دوره جاری منظور می شود و اینکه تخصیص سربار به دارایی های ثابت باعث می شود که سود خالص دوره جاری بیش از مقدار واقعی شود و سرانجام اینکه تخصیص سربار به دارایی های ثابت باعث می شود که سود خالص دوره جاری به بیش از مقدار واقعی برسد. دیدگاه دوم برپایه این فرض قرار دارد که تخصیص سربار ثابت باعث می شود که در دوره جاری به سبب ساختن یک دارایی ثابت ، سود بیشتری گزارش شود. یعنی ،اگر سربار به حساب عملیات جاری منظور( بدهکار) نمی شد، سود خالص دوره جاری کمتر می شد. دیدگاه سوم به صورت ظاهر معقول می نماید . باقی مانده سربار که به محصولات جاری تخصیص می یابد متفاوت از مقداری نمی شود که اگر ساختمان ساخته نمی شد ، تخصیص می یافت و چنین به نظر می رسد که این عدد نشان دهنده ظرفیتی است که شرکت می توانست از وجود دارایی مزبور ( تحت شرایط عادی ) به دست آورد . دیدگاه چهارم می تواند روش مناسبی برای سیستم هزینه یابی کامل باشد. اگر سربار تخصیص یافته به دارایی ساخته شده نشان دهنده ارزش خدماتی است که در واقع مورد استفاده قرارگرفته اند ، در آن صورت منظور کردن ارزش اقلام ورودی ( خدماتی که در واقع مورد استفاده قرار گرفته اند ) به حساب هزینه سرمایه معقول خواهد بود زیرا آن نشان دهنده ارزش اقلام ورودی منافعی است که درآینده به دست می آیند. اجاره کردن دارایی های ثابت گاهی داریی های ثابت را برای دوره های کوتاه مدت از یک روز تا یک سال برای مدت زمان بیشتری به افراد یا واحد های تجاری دیگر اجاره می دهند. درچنین مواردی هزینه های نگهداری دارایی را می پذیرد وهزینه های جاری مربوط به این دارایی را مانند مالیات وبیمه قبول می کند .این هزینه های تکراری وجاری راهزینه های اجرایی می نامند.گذشته ازاین موجر باید طی عمر مفید دارایی به صورت مستمر قراردادهای جدیدی برای اجاره ببندد. ازاین رو درامد حاصل از اجاره بخشی از درامد عملیاتی موجر می باشد.هزینه های مربوط به نگهداری دارایی مالیات وبیمه ونیز استهلاک دارایی های مورد اجاره را باید به عنوان هزینه های عملیاتی منظور کرد .در صورتهای مالی باید دارایی های ثابت اجاره داده شده را همانند دارایی های ثابتی گزارش کرد که شرکت برای تولی یا ارائه خدمت به مشتریان از انها استفاده میکند .از دیدگاه مستاجر اجاره کردن دارایی باعث میشود که چیزی به نام هزینه اجاره به وجود می اید که شرکت هنگام اجاره بها دریافت یا هنگام دریافتخدمات مربوطه ثبت وگزارش میکنند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار که در مورد مقررات گزارش کردن دارائیهای اجاره ای انتقاد شدید می کرد در هیأت استانداردهای حسابداری مالی فشار زیاد آورد تا در این مقررات تجدید نظرکنند. نتیجه کار استاندار شماره 13 بود. هیأت استانداردهای حسابداری مالی در این استاندارد شاخصهایی را تعیین کرد که بر اساس آنها فرد می تواند قضاوت کند که قرارداد اجاره مشابه خرید است تا بر آن اساس شرکت موجر رویداد مالی را به صورت فروش قسطی ثبت کند یا خیر. هیأت مزبور چندین استدلال کرد که ست کم باید یکی از شرایط زیر وجود داشته باشد : در پایان قرارداد اجاره با گنجاندن ، بندی در قرارداد اجاره ( و دان اختیار خرید به مستاجر) باید سند مالکیت را به مستاجر منتقل شود. مفاد قرارداد اجاره به گونه ای است که دست کم شامل 75% عمر مفید دارایی می شود، مگر اینکه قرارداد اجاره با 25% عمر مفید باقی مانده دارایی آغاز شود. در آغاز قرارداد اجاره، ارزش فعلی اجاره های دریافتنی ، بدان گونه که در زیر تعریف می شود ، برابر با بیش از 90% ارزش بازار دارایی مورداجاره برای موجر باشد و باید معافیت مالیاتی موجر را هم از این عدد کم کرد. در مورد شاخص شماره 2 اگر قرارداد اجاره به گونه ای آغاز شود که فقط 25% عمر مفید دارایی باقی مانده باشد ، نمی توان از این شاخص استفاده کرد.
     
    بالا