دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته دفتر دلتنگی | Lightning᭄ کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع Firelight̸
  • بازدیدها 1,205
  • پاسخ ها 21
  • تاریخ شروع

Firelight̸

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/10/07
ارسالی ها
1,273
امتیاز واکنش
47,038
امتیاز
1,040
سن
21
سخت دلتنگم و مردم میگویند دیوانه شده.
بگذار هر چه می‌خواهند بگویند.
مردم این شهر برای کلاغ های آسمان نیز حرف در می آورند
 
  • پیشنهادات
  • Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    این روزها هر وقت به تو فکر میکنم بغض میکنم و آسمان هم ابری می شود
    انگار آسمان اینجا هم دلش برای تو تنگ شده
    بغض میکنم، ابری می شود
    وای به حال وقتی بگریم
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    در رویاهایم
    تو راحس میکنم
    دستانت را
    و آغـ*ـوش پر محبتت را
    دوست ندارم تا از خوابم بیدار شوم
    مگر اینکه
    در واقعیت نیز تو را بتوانم حس کنم
    همان دستان
    و همان آغـ*ـوش پر محبت را
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    دلتنگی این روزها، جنسش با بقیه دلتنگی ها متفاوت است
    این روزها دلتنگ کسانی ام که روزی ادعای حمایت و پشتیبانی از من را داشتند.
    اما...
    امان از وقتی که همه چیز ادعـــا باشد...
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    چه می توان گفت؟
    حرفی برای گفتن نمی ماند وقتی که
    کسی را که بیشتر از هر کس به او اعتماد داشتی و چند سال برای او سـ*ـینه سپر کردی، از پشت خنجر که نه، شمشیر در قلبت فرو می کند.
    این موقع چه می توان گفت
    به جز سکوتی که حرف های بسیاری در خود گنجانده...
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    خوابت را دیدم
    در خواب از هر لحظه به من نزدیکتر بودی
    دستانم را محکم گرفته بودی و دوباره با آن لحن زیبای همیشگی ات گفتی:تا وقتی من هستم از هیچ چیز نترس.
    کاش خواب می ماندم....
    اینجا بدون تو خیلی ترسناک است...
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    بعضی اوقات آنقدر حالت بد است که هیچ نمیتوانی بگویی
    فقط سکوت میکنی و به نقطه ای خیره میشوی و با خود میگویی
    کاش زودتر تمام شود......
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    روزها از پی هم میروند و زمان دوری بیشترمیشود
    و من دچار فراموشی شده ام
    فراموش کردم که تورا چگونه فراموش کنم
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    روزها از پی هم میروند
    و من...
    در آستانه ی هفده سالگی
    تولدی که هیچکس آن را یادش نیست را
    در تنهایی
    به خود تبریک خواهم گفت





    چقدر یک انسان میتواند تنها باشد؟؟؟؟
     

    Firelight̸

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/07
    ارسالی ها
    1,273
    امتیاز واکنش
    47,038
    امتیاز
    1,040
    سن
    21
    یک امروز افکار منفی را کنار گذاشتم
    به پاس زادروزم
    به پاس عمری که خدا به من عطا نمود
    یک سال گذشت و یکسال بزرگتر شدم
    چه کسی میگوید سن یک عدد است؟
    سن که بیشتر شود انتظار ها از تو بیشتر میشود
    میخواهم امسال بهترین باشم
    تا سال دیگر بدون پشیمانی
    هجده سالگی ام را جشن بگیرم:)
     

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    35
    بازدیدها
    1,525
    Zhinous_Sh
    Z
    بالا