دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته "دو‌خطی!" | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن نگاه دانلود

[Noushin_salmanvand]

به نام خُدا
نام دلنوشته: دو خطی!
ژانر: اجتماعی_تراژدی
نویسنده: نوشین سلمانوندی
خلاصه:
به سانِ انبوهی اندوه، در میان رخنه‌های درد و سوزِ نفسی تلخ، سخت محزونم!

 

[الهه.م]

کاربر گرامی!
ضمن تشکر از انتخاب تالار ادبیات برای فعالیت، لطفا قبل از ایجاد تاپیک و ارسال پست،
قوانین کلی تالار ادبیات - انجمن نگاه دانلود و قوانین ساب آثار و ادبیات نوشتاری | انجمن نگاه دانلود - انجمن نگاه دانلود را مطالعه فرمایید.
برای ایجاد موضوع جدید در ساب ادبیات نوشتاری، موارد زیر را رعایت کنید:
- عنوان تاپیک نباید تکراری و مشابه باشد.
- حجم پست‌ها نباید کم باشد.
- پست اسپم و تکراری نباید در تاپیک وجود داشته باشد.
- سبک و ژانر و توضیح محتوا را در پست آغازین تاپیک ذکر کنید.
تاپیک دلنوشته‌ی شما تایید شد
درصورت بروز هرگونه سوال و مشکل، با مدیریت تالار درارتباط باشید. ​

 

[Noushin_salmanvand]

من از سرایِ واژه‌ها آمده‌ام!
از میانِ بغرنج دو خطی‌هایِ اذهان دلم زاده شدم و خیزاب تو را چون مجنونی دوره‌گرد؛
بر سرِ نیِ ذوق دلم زده‌ام.

 

[Noushin_salmanvand]

تلهف دارد، لوم خوردن از رعیت شبی که لونگِ ننگش نقش بیندازد بر پیکر اندوهناکم!

 

[Noushin_salmanvand]

به فزع می‌افتد شب، و منهوک می‌شود نگاهِ مهتاب به روی واژه‌های تر شده از خیال ابهام آمیزم!

مهتاب

 

[Noushin_salmanvand]

نگاهت، به استنباطِ آفاقی دگر می‌کشاندم!
آن چِنانی می‌شوم که جزء مستغرقیت در روحت، چاره‌ا‌ی دگر ‌نجویم.

مهتاب

 

[Noushin_salmanvand]

خوف، پژواکی می‌شود در استخوان‌های پوسیده‌ی تنم.
ببوس مرا... تا غسلم دهی و نجاتِ زندگی‌ام ‌شوی!

مهتاب

 

[Noushin_salmanvand]

خط می‌خورم، آنگاهی که مرگ، بدزدد روحم را و لاشه‌ام را بین کلاغ‌های پاییزی رها کند!

مهتاب

 

[Noushin_salmanvand]

خطِ نگاهت، بارقه‌ای زد به صحرای ضمیرم؛ تو نبودی و بسی شعله زدم در وهم وجودت!

مهتاب

 

[Noushin_salmanvand]

در صحرگاهی که پرستوهای شمالی، بر پیکر غرب به خوابِ مرگ رفته‌اند؛ من از ملامتی خردسال، آبستن می‌شوم.

مهتاب