دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته قلم تلخ | sima -t کاربر انجمن نگاه دانلود

sima -t

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/07/08
ارسالی ها
65
امتیاز واکنش
2,611
امتیاز
396
سن
21
محل سکونت
شهر قلم
به تازگی مرا نگریسته ای ؟؟؟
دیده ای طلایی هایم را که برایشان جان میدادی
دیده ای ؟؟؟
نقره ای شده اند ...(:
گویا دگر دوست ندارند
هویت اصلی خود را نشان چشمانی غیر دهند
گویا حتی دگر
تو را نیز نمی خواهند
که به تماشایشان بنشینی
دستان حمایت گرت نوازش وار در پیچ تابشان برقصد ...!؟
 
  • پیشنهادات
  • sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    من خواهانم
    خواهان فرصتی دوباره
    می شود ؟
    بیایی بمانی؟؟
    چشم ببندی بر ان همه تلخی
    می شود ؟
    بیایی بمانی ؟؟
    بسازی
    با من
    با منی که
    بر دست باد داده ام
    " کاخ ارزو هایمان را "
    می شود ؟
    بیایی
    بپذری مرا با ان همه اشتباه
    می شود ؟
    بازگردی !
    می شود شروعی جدید داشته باشیم ؟؟
    می شود دلدار من ؟
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    راست می گویند زنان حسوداند
    به راستی من حسود ام
    حسادتی عمیق
    حتی
    به نسیمی که نوازش وار
    موهایت را هدف گرفته است (:
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    عزیز ترینم
    خواسته ای دارم
    می شود اجابت اش کنی ؟
    خواسته ی فراخی نیست
    فقط خواهانم که بعد از من مراقب خودب باشی همین و بس
    تو مراقب خودت باش
    من تکه های شکسته وجودم را از نو بند میزنم
    تو مواظب خودت باش
    من جگر سوخته ام را درمان میکنم
    تو مواظب خودت باش
    من ....
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    دلبر جان
    حال که رفته ای
    ارامی ؟
    خوشحالی؟
    لبخند زینت همیشگی لبانت شده است ؟
    نیمه ات را
    یافته ای؟
    بوده کسی که بیشتر از من بخواهدتت؟
    بیشتر از من غرق عطر گیسوانت شود؟ بیشتر از من محبت نثارت کند ؟
    بیشتر از من فرو رود در عسل نگاهت ؟
    بوده دلبر جان ...؟!؟
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    میدانی
    حال که با دقت به گذشته مان مینگرم
    میبینم اشتباه از سمت و سوی تو نبوده
    من بیهوده به تو خورده گرفتم
    مبادا دلگیر باشی ازمن جانانم !؟!
    اشتباه از من بود
    که بی حساب دوستت داشتم !
    اشتباه از من بود
    که بی بهانه با بهانه خریدار ناز ات میشدم ولی مگر ناز برای زن نیست ؟
    آه از من ...
    که بی هیچ تصوری تعلق ات را نسبت به خودم احساس میکردم
    مگر جز غرورت و نگاه سهمناک ات تحفه دیگری برایم پیشکش کرده بودی جانان ؟
    آه از من ،آه از این احساسات رنگی ، آه... (:
     
    آخرین ویرایش:

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    میدانی

    حال که به پیشینه مان فکر میکنم

    میبینم

    هیچ خواهان برگشت به آن نیستم

    درسی که تو به من آموختی

    هیچ عالمی

    نمی توانست با هیچ مثال و فرمولی

    بیاموزد

    گاه حتی زمانی که

    به تو

    به خیال تو

    به خاطرات تو

    مینگرم

    در پس چشمانم جدای از تنفر ، اندوه

    چاشنی از تقدیر نیز هست ...

    محال خنده داری ست نه ؟؟ (:
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    مگر تو خود
    خواهان این علاقه نبودی ؟
    مگر تو خود
    اصرار به وابستگی ننموده بودی ؟
    حال تو خود به من بگو
    حال که دوستت میدارم
    حال که جانم وصل جان ات است
    هوای رفتن به سرت زده ...
    من چه کنم ؟؟
    تو خود به من بگو
    من درد دل ام را آرام کنم
    یا
    غرور زخمی شده ام را
    جدال بین عقل و احساس را
    بگو
    تو خود به من بگو
    چه کنم ....؟
     

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    برایت مشخص کرده بودم
    مرز میان خطوط قرمز رابـ ـطه مان را
    از آنان که رد شدی
    گله ای مکن برای اتمام این رابـ ـطه سوخته
    تو
    چهارچوب شکنی
    بپذیر
    گله مکن
    گله حق من است
     
    آخرین ویرایش:

    sima -t

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/08
    ارسالی ها
    65
    امتیاز واکنش
    2,611
    امتیاز
    396
    سن
    21
    محل سکونت
    شهر قلم
    آمدی
    دلم را هوایی کردی
    قلب ام را تسخیر کردی
    منطق ام را به اطاعت از خودت در آوردی
    و بعد
    با بی رحمی تمام میانه آرزوها
    رویاهایم
    مرا از خودت راندی ...
     

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    35
    بازدیدها
    1,530
    Zhinous_Sh
    Z
    بالا