دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته قلم تلخ | sima -t کاربر انجمن نگاه دانلود

[sima -t]

قلبم

بی امان

می کوبد

دکتر

تشخیص

استرس ناشی از اعصاب ضعیفم را داد

تو چه می گویی ؟

او

دارویی تجویز کرد ...!!

من کمی قهوه ای نگاهت را در خواست دارم

که غرق شوم در طنین شان

:)

 

[sima -t]

دست و دلم به هیچ کاری نمی رود

نه که نخواهم

حال هوایش نیست

تجویز مردمان بی خیال اطرافم که نا آگاهانه ادعای آگاه بودن را درمی آورند

کمی

نقاشی

سکوت

موسیقی

طبیعت

بود :)

نقاشی ؟ از من با این حال آشوب بعید است:)

سکوت ؟؟ من این زمانه پر از سکوت ام :)

موسیقی ؟؟؟ تپش قلبش را خواستارم :) امکان پذیر است ؟!!

طبیعت ؟؟؟؟ هوای لطیفش را بی او نمی خواهم :)

 

[sima -t]

بغض

کرده ام

و

کنجی نشسته ام

مرا با کسی کاری نیست

پس چرا

بی خیال ام نمی شوید !؟!

 

[sima -t]

پر شده ام از تهی
دلم تو را طلب میکند
و
من جلوی دهانش را میگیرم :)

 

[sima -t]

اندوه تو آخر جان مرا میگیرد
نیازی به خط و نشان کشیدن نیست ...!!

 

[sima -t]

پرسیدند
به چه چیزت دل دادم ؟
خود به جواب این سوال واقف نبودم ...!
فقط عقل ام قدرت به نمایش کشید
و
گفت : دل به چه خوش کرده بودم ...!؟!
همین
جمله ساده
دل خونم را
خونین تر کرد :)

 

[sima -t]

دلم جنس بودنی میخواهد
که ماندنی باشد
دروغ ، نیرنگ
هـ*ـوس ، خطا
از پشت خنجر زدن
بی هوا پشت خالی کردن را درون خود جای ندهد :)
می شود ؟
اجازه دارم !

 

[sima -t]

دوست داشتنت غلط نبود !
فقط کمی زیاد روی به حساب می آمد

 

[sima -t]

بی انصاف
آخر مگر من چ کردم با تو!!
که اینگونه تقاص میگیری ...

 

[sima -t]

میدونی درد کجاست !؟!
دقیقا همونجا که وسط
مرور خاطرات
هی میگردی ببینی چی شد که به اینجا رسیدی
هی میگردی
هی میگردی
تهش به هیچی نمیرسی !
تلخند که میشینه رو لبات
بغضت میشکنه
اشکت جاری میشه
دقیقا همونجا میرسی به اوج درد ...!!