دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته چونین گفت نسترن | دینه دار کاربر انجمن نگاه دانلود

[دینه دار]

به نظرت پاک ترین بدن دنیا مال کیه؟
حتما داری به تمام مادران سرزمینت فکر می کنی. اما به نظر من این طور نیست.
پاک ترین بدن دنیا مال یه مردیه که از زندان فرار کرده.
نمی دونم الان زنده است یا نه اما می دونم که به مدت چندین سال به خاطر آزادی توی جنگل مخفی شد و فقط از میوه های درختان تغذیه کرد.
بدنی که همش با میوه تغذیه شده باشه و روحی که به خاطر آزادی سال هارو به تنهایی و در خطر سپری کرده به نظر من پاک ترینه.


* همش نیاز نیست به همه چیز از نظر عاطفی و شاعرانه نگاه کنیم. دید باز هم لازمه!

چونین گفت نسترن

 

[دینه دار]

در کف دستم برای امتحان فردا تقلب نوشتم و به حمام رفتم. امان از این مغز من که وقت مشغولی سخت نامرد می شود.

 

[دینه دار]

شلوار آدیداس پوشیدم و گفتم می دوم. گفت خسته می شوی. فکر کردم می خواهد به این بهانه مانع پروازم شود.
گفتم نمی شوم. در گوشم هندزفری گذاشتم و دویدم. با همان شلوار خانگی آدیداس و مانتوی پنج سال پیش و کفش مدرسه.
همان تیپ ساده ای که دوستش داشتم. دویدم و جای مردمِ اطرافم به آهنگِ در گوشم دل سپردم.
بازگشتم. گفت خسته شدی؟ گفتم نشدم. خسته شده بودم!

 

[دینه دار]

در حال پرستش اسطوره ای است
کسی که از قهرمان ها بدش می آمد
از همه چیز فراری است این روزها
از هر چه می ترسید سرش می آمد
زمزمه می کند آن چیز را
که هرگز نباید بگوید
می گردد دنبال آن چیز که
انتظار ندارند بجوید
زندگی همین است ای دوست
تصمیم گیری برای دیگران
عذاب و تخلف شکستن تابو
خفگی در جمع دوستان

 

[دینه دار]

زاینده رود برای این همه فقر و فشار جاری در ایران
خون گریه کرد و تبدیل به خون شد.
پس کجاست آن موسی که برای تبلیغ دینش نیل را رها کرد و این بار زاینده رود را هدف گرفت؟

 

[دینه دار]

یه دقیقه همه چیزو فراموش می کنی و مثل دیوونه ها به همه چی می خندی.
دقیقه بعد یه بمب منفجر میشه. تو می مونیو سی دقیقه سکوت.
احساس می کنم بازیچه دست دقیقه ها شدم. چه آسون از بی خبری من از آینده سواستفاده می کنن.

 

[دینه دار]

دریا.. ساحل.. صحرا یا هر چه که هستی و هر چه که نام داری. فقط بدان به خاطر شجاعتت دوستت دارم.
برای زنانی که حتی تو را و اهدافت را نمی شناسند تحقیر شدی. به خاطرشان آزادی را فریاد کشیدی اما توسط یک بیگانه ساکت شدی.
در برابرش ایستادی و فیلم گریه ات پخش شد. آخرش هم چون تنها بودی تسلیمت کردند. گوشه همان مکان روی زمین نشستی و با چهره محزونت نگاهشان کردی.
لیاقت نشستن تو بر صندلی و اعتراضت نسبت به ستم را نداشتند. هر چه بگویی حق داری بانو.
این دنیا همیشه بلندگوی صدای معترضان را خاموش کرده است، اما هرگز نمی تواند آتششان را خاموش کند.

 

[دینه دار]

جاهای دیگه، وقتی اوضاع خطری می شه مردم بی اراده شروع می کنن به فرار کردن.

حالا تو ایران، اوضاع که خطری بشه وایمیستیم نگاه می کنیم چه خبره.

اگه تیراندازی بشه وایمیستیم ببینیم تیرانداز کیه که حتما بعدا ازش انتقام بگیریم. آخه خیلی رگ غیرت ایرانی داریم.
باید حتما انتقام مردمی که خونشون ریخته شده رو بگیریم. یا شایدم وایمیستیم که تیر بخوریم و عکس قیافه مون تو اخبار پخش شه. یا شایدم تو اینستا!
دعوا هم که میشه یه دلیل واسه تموم نکردن دعوا همین جمعیتِ که جمع می شن و مثل خاله زنک ها نگاه می کنن.
شاید یکی ازینا بخواد کوتاه بیاد و جلوی شما خاله زنک ها غرورش اجازه نمی ده. اصلا تا خودتون با دستای خودتون نکشینشون ول نمی کنین.
انگار رینگیه که سرش شرط بستین و باید یه نفر بمیره. حالا قبلا می ایستادین که اگه دعوا بالا گرفت برین به قولی دست بگیرین و جداشون کنین.
حالا که می ایستین و برای کانال های تلگرامتون فیلم می گیرین.

آقا... خانم، به پیر.. به پیغمبر اگه اینجور موقع ها دمتو بذاری رو کولت در ری هم برای خودت بهتره و هم برای بقیه.
چه اون ماموری که می خواد آتیشو خاموش کنه و چه اون مردی که می خواد دوست زخمیشو از بین جمعیت بیرون بکشه.

داداش من، آبجیِ من... به فکر جون خودت باش. فرصت گزارش گرفتن برای شبکه های دیگه رو واگذار کن به یکی دیگه.
التماست می کنم ما رو داغدار مرگت نکنی.

 

[دینه دار]

خیلی وقتِ که دیگه ایرانو نمی شناسم.. اما با این حال اگه نباشه هیچ وقت نمی خوام تن منم باشه.
گرچه که دیگه مطمئن نیستم همه سر به سر تن به کشتن می دیم تا کشورو به دشمن ندیم. دیگه این شعرو باور ندارم.

اگه فردوسی الان اینجا بود یا به مسخره می خندید یا می زد زیر گریه. خداروشکر که اهل می و باده نبود، وگرنه...

 

[دینه دار]

قبلا به خاطر اختلاف سر علاقه به یه تیم فوتبال به هم فحش می دادیم. حالا واسه اختلاف سر جهت های سیـاس*ـی.
در هر صورت ما ایرانی ها با اون گذشته با شکوهمون این روزا به هرکی که باهامون نا هماهنگ باشه فحش می دیم.
حق داریم، وقتی دلت پر باشه.. اعصابت خورد باشه و نتونی کاری کنی بی اختیار دهنت باز میشه برای چرت و پرت گفتن.