دلنوشته کاربران مجموعه دلنوشته گیس بریده | ملیکا نصیریان شکیب کاربر انجمن نگاه دانلود

[Melika Nasirian]

و بر لب پنجره ی احساس باری دیگر
می‌نشینم تا نظاره کنی ...
چطور اثر انگشتانت ، روی شیشه دلم را
بـ..وسـ..ـه باران می کنم :-).
#م ، Annabel​

 

[Melika Nasirian]

خاطره نیستی بازگویت کنم !
غم نیستی غصه ات را بخورم !
قلب نیستی بی تابی کنی !
تو عشقی و نجوا هایت هرگز ،
تکرار و یا تکراری نمی شوند !
#م ،Annabel​

 

[Melika Nasirian]

صدای جیغ می‌آید !!!
اما انگار ...
صدای قهقهه های بی رحم
سرنوشت هم می‌آید !
بگویید رهایش کنند و اینقدر بی رحمانه
تازیانه به جسم خسته اش
، هدیه نکنند !
# م ، Annabel​

 

[Melika Nasirian]

برو و در ها را هم پشت سرت ببند .
بگذار گاهی آدم ها هم ، همانطور که
تو با در های بسته مواجه شدی ؛
با در های بسته ی قلبت روبه رو شوند !
#م ، Annabel​

 

[Melika Nasirian]

قلبم درد می گیرد !
مثل آن کمری که ...
زیر ، کوله باری از خاطرات تو شکست !
انگار خاطرات هم ...
مثل غم وزن دارند !
#م ، Annabel​

 

[Melika Nasirian]

_ من که دوستش دارم ماله اون و نمی دونم !
_ منظورت حس اون بهته ؟!
_ منظورم حس اون بهشه !
# م ،Annabel​

 

[Melika Nasirian]

صبح بیدار می شوم
به امید اینکه
شب دیگر
بیدار
نشوم
و حال با خود می اندیشم ؛
چه زندگی بیهوده است و بیهوده در حال گذر !
#م ،Annabel​

 

[Melika Nasirian]

عطر نفس های شب در گوشم
زنگ می زند و می گوید :
صبحی هم در راه است ، پس آرام بخواب !
پوزخندی حواله اش می کنم
او هم مدام همین ها را درگوشم می خواند !
# م ،Annabel​

 

[Melika Nasirian]

 

[Melika Nasirian]

خسته ام از این چراغ قرمز های ممتدد
که همیشه سهم من بوده و هست
دیگر صبر ندارم
می خواهم از دور برگردان همین حوالی
باز گردم !
​