دلنوشته کاربران مجموعه دل‌نوشته «شــــیار» | PARLA کاربر انجمن نگاه دانلود

[*PArlA]

سلام دوستان
حالتون خوبه؟
امیدوارم همیشه خوب باشید.
امروز خواستم بیام و دل‌نوشته‌های دوران نوجوونیم رو براتون بذارم.
خوشحال میشم چیزی ارسال نکنید(در عوض لایک فراموش نشه).
اگر خوشتون اومد...پیگیری موضوع رو بزنید.
(:
و در آخر...

کودکی‌ام همیشه با این جمله گذشت
چی میشد بزرگ میشدم؟
اما حال...
میگویم...
چه میشد زندگی همراه من بزرگ نمیشد؟


ویراستار:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

​

 

[*PArlA]

زندگی مانند رودخانه‌ای است که در حال گذر است. گاه می‌ایستد و گاه می‌رود. گاه به شفافی آینه است و گاه... چون آب و گل کدر. گاه از زندگی‌مان می‌گذریم تا بخار شود، در دل آسمان برود، ابر گردد، بغض کند، ببارد.
و اما ما... همانند سنگ‌ریزه‌هایی هستیم که بر کف رود زندگی‌مان می‌غلطند، گاه زیبا و رنگی، گاه زشت و خاکستری. گاه کوچک و گاه بزرگ. گاه به همراه گذر زندگی‌مان می‌رویم تا رفتن دیگران را حس نکنیم و یا گاه می‌ایستیم و پُلی می‌شویم... برای عبور دیگران.
گاه در مسیر زندگی از برخورد با یکدیگر خرد شده و کوچک می‌شویم.
گاه همراهانمان به نرمی گلبرگ‌ها هستند و گاه... از جنس شیشه.
اما پایانش چیست؟
دوراهی کجاست؟
به کجا می‌رود؟
قطعاً یکی دریاست
و دیگری...مرداب!
اگر بمانی
خرد نشوی
حرکت نکنی
شیشه هارا ذوب نکنی
سر انجامت... مرداب است.

​

 

[*PArlA]

تو چه مغناطیس داری؟
حواسم را هرکجا که پرت می‌کنم
باز سمت تو می‌افتد!

​

 

[*PArlA]

خدایا...
مگر نه این‌که شکستن مال شیشه است،
خرد شدن مال برگ‌های پاییزی؟
پس...
چرا من هم شکستم و هم خرد شدم؟

*پاری*​

 

[*PArlA]

همه می‌گویند زیباترین صدا، ریتم ضربان قلب معشوق است؛
اما من می‌گویم
برترین نوا... صدای چیریک‌چیریک استخوان‌هایت زیر فشار بازوانش است...!
زیباترین صدا... تیک‌تاک ثانیه‌هایی است که از بودن با اون می‌گذرد!
دل‌انگیزترین صدا... تق‌تق سنگ‌ریزه‌هایی است که قبل از برخورد با شیشه‌ی اتاقت، دستان او را بوسیده‌اند!
برترین صدا... صدای قدم‌های عشق است!

*پاری*​

 

[*PArlA]

زندگی‌ام پر از کاش‌هایی است که پایانی ندارند.
کاش می‌شد انگشتت را جلوی ثانیه‌شمار ساعت بگذاری... زمان متوقف شود!
کاش می‌شد دفتر زندگی‌ات سیمی بود... برگه‌های باطله را می‌کندی و دور می‌انداختی!
کاش...
آدم عاشق حوا نمی‌شد.
*پاری*​

 

[*PArlA]

دلم شکسته
نمی‌دانم چسب کجاست!
بچسبانمش؟
نازش کنم؟
خدایا...
چسب زندگی‌ام را به من برگردان.
*پاری*​

 

[*PArlA]

بچه که بودم
تمام دلهره‌ام در شکستن نوک مدادم خلاصه می‌شد.
اما حال...
نگران شکستن آن تکه قلبی هستم
که برایم مانده است!
*پاری*​

 

[*PArlA]

این روزها از حال خودم خنده‌ام می‌گیرد.
هرکه می‌گوید دوستت دارم
می‌خندم و می‌گویم:
تو دیگه چی می‌خوای؟
*پاری*​

 

[*PArlA]

می‌دانم
پاهایش زخمی است؛
خون است که می‌چکد.
برایش گفته بودم؛
یادش هست
گفتم اگر دلم را بشکند،
از رویش رد شود
چه بر سرش خواهد آمد!
*پاری*​