جورواجور مجموعه عکس سنجاق بازی های عاشقانه

  • شروع کننده موضوع *SAmirA
  • بازدیدها 624
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

*SAmirA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/01/09
ارسالی ها
30,107
امتیاز واکنش
64,737
امتیاز
1,304
سنجاق قفلی ها را دوست دارم، از همان کودکی دوستشان داشتم. بی منت بانی وصلتند اما خودشان بی وصل میمانند، خــم میشوند اما خــم به ابرو نمی آورند، زنگ میزنند اما زنگار بر دلشان نمی نشیند. تیزند، یکرنگند، ساده و بی آلایش. دوستشان دارم نه به خاطر اینکه ضامن بالش یا لحاف و تشک هایمان بودند، نه! چون با وجود فلزی بودنشان، تجلی صفات زیبای انسانیند. همتم بر آن بود تا در حد توان، آنان را در قالبی دیگر به عرصه ظهور برسانم.

570309_844.jpg


570310_405.jpg


بنده مجید صفری سخاوت متولد سال ۱۳۶۴ فارغ التحصیل کارشناسی ارشد فیزیک اتمی و مولکولی و ساکن شهرستان لنگرود از استان گیلان هستم. از سن هفت سالگی نقاشی با مداد رنگی را آغاز کردم و در سن ۱۲ سالگی وارد گرایش طراحی شدم و عناوین مختلفی را کسب کردم.

. از سال ۸۱ به یادگیری سنتور همت گماشته و تواما به آموختن نرم افزارهای گرافیکی پرداختم. از همان دوره به عکاسی علاقه داشتم و در سال ۸۹ این فرصتی دست داد تا این رشته را به صورت جدی دنبال کنم و تا امروز آن را ادامه دهم.

علاقه زیادی به عکاسی ماکرو، طبیعت و همچنین عکاسی مفهمومی دارم و تقریباً فعالیت های عکاسی من در این سه ژانر دنبال می شود.

570311_818.jpg


(گذشته چون رد خودکاری روی کاغذ هیچ وقت پاک نمیشود)

تولد سنجاق قفلی


قبلاً عکسی در اینترنت دیده بودم که به سنجاق قفلی حالت داده بودند پس از اینکه کتاب سنجاق قفلی نوشته علی ابراهیم کافوری را دیدم به این فکر افتادم که به سنجاق ها در کالبدی انسانی شخصیت دهم.

اولین عکسی که گرفتم شاید این هدف را نداشتم تنها کنجکاوی بیش نبود اما بعد تصمیم گرفتم که روایتی را از دغدغه های روزمره به زبان سنجاقی قفلی کوچک در موقعیت ها و حالات مختلف نقل کنم. شاید متنی که برای مجموعه ام نوشته ام گویا تر باشد.

«سنجاق قفلی ها را دوست دارم، از همان کودکی دوستشان داشتم. بی منت بانی وصلتند اما خودشان بی وصل میمانند، خــم میشوند اما خــم به ابرو نمی آورند، زنگ میزنند اما زنگار بر دلشان نمی نشیند. تیزند، یکرنگند، ساده و بی آلایش. دوستشان دارم نه به خاطر اینکه ضامن بالش یا لحاف و تشک هایمان بودند، نه! چون با وجود فلزی بودنشان، تجلی صفات زیبای انسانیند. همتم بر آن بود تا در حد توان، آنان را در قالبی دیگر به عرصه ظهور برسانم. خدا را چه دیدید، شاید در این میان خاطره ای مشترک هم مرور شد. . . م.ص.سخاوت»

اولین عکسی که در این مورد گرفتم و یا بهتره بگم تولد عکس های سنجاقی، (شهریور ۹۳) عکس زیر است:

570312_222.jpg


خودم این عکس رو از همه بیشتر دوست دارم، گاهی باید تو به جای دنج با خودمون خلوت کنیم:

570313_131.jpg


انتهای این مجموعه را خودم هم نمیدانم شاید به زودی تمام شد و پروژه دیگه ای شروع شد، شاید هم به مجموعه کاملی تبدیل شد.

در ضمن اسمی که برای این مجموعه انتخاب کردم (با هم فکری دوست هنرمندم خانم باران نیکراه) هست: «سنجاق بازی های عاشقانه»

570314_352.jpg


570315_210.jpg


570316_323.jpg


570317_505.jpg


570318_339.jpg


570319_118.jpg


570320_798.jpg


570321_968.jpg


570322_175.jpg


570323_440.jpg


570324_155.jpg


570325_659.jpg


570326_264.jpg


570327_147.jpg


570328_239.jpg


570329_373.jpg


570330_464.jpg


570331_974.jpg
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
33
بازدیدها
7,007
پاسخ ها
113
بازدیدها
20,529
بالا