مرثیه سرایی احساسی عامل نا آرامی شماست!

یوتاب درخشنده

کاربر اخراجی
عضویت
2016/06/15
ارسالی ها
1,259
امتیاز واکنش
2,478
امتیاز
0
سن
24
کم و زیاد همه ما در زندگی با مشکلات، ناملایمات و ناکامی هایی مواجه می شویم که کارمان را سخت می کند و احساسات بدی را به ما تحمیل می کند.
پدر و مادری که ما را درک نمی کنند.
دوستانی که ما را می رنجانند.
شکست عاطفی که در زندگی می خوریم.

اما وقتی به مشکلات بر می خوریم و تحت فشار واقع می شویم چه می کنیم!!!!!؟؟؟؟

....





***********************************



کم و زیاد همه ما در زندگی با مشکلات، ناملایمات و ناکامی هایی مواجه می شویم که کارمان را سخت می کند و احساسات بدی را به ما تحمیل می کند.
پدر و مادری که ما را درک نمی کنند.
دوستانی که ما را می رنجانند.
شکست عاطفی که در زندگی می خوریم.
همسری که به ما ظلم می کند.
فرزندی که ما را می آزارد.
همکاری که محیط کار را برای ما زهر می کند.
معلم و استادی که سخت گیر هست.
بیماری لاعلاجی که ما یا خانواده ما را درگیر کرده است.
مشکلات مالی و اقتصادی
ناهنجاری های فرهنگی یا اجتماعی که گریبان ما را گرفته است.
مشکل در تصمیم گیری ها
افتادن در تعارض ها و یاس ها
مرگ عزیزان
اختلالات مختلفی که ما را درگیر می سازند
کسلی ، بی حوصلگی، عصبانیت
نگرانی ها و اضطراب ها
غم و اندوه یا افسردگی ها
بی پناهی، احساس پوچی ، تنهایی ها و ... همه و همه فشارهایی هست که هر انسانی به نوعی در بخشهایی از زندگی اش با آن مواجه می شود و طعم تلخ آنها را می چشد.

اما وقتی به مشکلات بر می خوریم و تحت فشار واقع می شویم چه می کنیم!!!!!؟؟؟؟
به طور خلاصه و ساده ما دو نوع واکنش می توانیم به این مشکلات و استرس های ناشی از آن نشان دهیم:
الف) واکنش مسئله محور
ب) واکنش احساس محو
ر

غالباً کسانی که به فشارها صرفاً واکنش احساس محور نشان می دهند، درجات بالایی از استرس و آسیب را برای زمان زیادی در زندگی احساس می کنند
مشخصه این افراد مرثیه سرایی احساسی در مورد مسائلشون هست.


مثالی از واکنش احساس محور (مرثیه سرایی احساسی)
خانمی از طرف شوهرش به او ظلمی شده یا در زندگی او و همسرش مشکلی پیدا کرده اند. واکنش احساس محور و مرثیه سرایی احساسی این خانم ممکن است به این شکلها بروز کند:
- خدایا مگه من چه گناهی کردم که گیر این مرد .... افتادم.
- دوست دارم بمیرم راحت شوم.
- این آدم درست بشو نیست.
- از وقتی با او ازدواج کردم یک چشمم اشک بوده ، یک چشمم خون.
- ازش منتفرم
- اون اصلاً منو دوست نداره
- توی این زندگی فقط باید بسوزم و بسازم
- به خاطر بچه هام باید درد بکشم و هیچی نگم
- هر کاری بکنم اون به فکر من نیست.
- اگر بچه نداشتم رهایش می کردم.
- دلم می خواد خفش کنم.
- هیچ وقت نمی بخشمش
- آخه چرا این کارها را می کنه؟!
- دردم رو کجا ببرم
- بی کس و تنهام، شوهرم هم در پی خوشگذرونی خودشه!

مرثیه خوانی احساسی موجب سیکل معیوب شده و این حالت احساس محورانه را تشدید می کند و این واکنش احساس محورانه به نوبه خود موجب تحکیم و افزایش مشکلات می شود و مشکلات هم موجب مرثیه سرایی احساسی می شود.



1316370991_28_958698f425.JPG




مرثیه خوانی های احساسی مبتنی بر
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
می باشد و سرنخ های شخصیت بیتشر متوجه کودک درون آنهاست.

آنها بیشتر از اینکه تفکر کنند. یا رفتارصحیح داشته باشند، احساس می کنند و رنج می برند.

مرثیه سرایان احساسی بیشتر زمان خود را با احساساتشان خلوت می کنند و روضه خوانی آنها لذتی روان رنجورانه است. تمایل دارند بسیار گریه کنند، به ناله کردن عادت می کنند. می خواهند مایوس باشند. دوست دارند کسل و بی انرژی باشند و از همه مهمتر دوست دارند افسوس گذشته را بخورند و نگران آینده باشند، بدون اینکه قصد کنند در زمان حال فعالیتی سازنده و منطقی برای مشکلاتشان انجام دهند. ترس های مبهم ذهن آنها را اشغال می کند.

مرثیه سرایان احساسی نمی دانند که این نحوه واکنششان مهمترین عامل
ایجادکننده ، نگهدارنده و تقویت کننده مشکلاتشان هست.

بعنی تا مرثیه خوانی احساسی به پایان نرسد و واکنش آنها منطق محور نشود از تغییر مثبت خبری نخواهد شد.
آنها باید زجه زنی، رمانتیک بازی و ادبیاتیهای ظریفی که در این موارد به کار می برند کنار بگذارند.


برخورد با مشکلات و ناملایمات نیاز به سنگ صبور دارد. گریه های بچگانه، قهرها، لجبازی ها، خودخوری ها و ضعف های احساسی و نازک نارنجی بودن نه اینکه مشکلات را کاهش نمی دهد که خود عامل ایجاد فشار مضاعف خواهد بود.

اگر
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
و قسمت کودک شخصیت شما زیادی فعال است و در فشارها ، مرثیه خوانی احساسی دارید، بدانید که بیشتر از مشکلات و دیگران، این شمائید که به خود جفا می کنید و این اعتیاد به احساسات شما را استثمار کرده و نا آرام می سازد.

مرثیه خوانی های احساسی را به هنگام مواجه شدن با مشکلات پایان دهید، تا بتوانید حل مشکلاتتان را آغاز کنید.
 
بالا