مسئله اخلاق
ضعفا از نظر منافع خود ، صفاتی را مذموم و صفات دیگر را ممدوح می شمارند . آنها می گویند تقلب و نادرستی ، بی شرمی است و مقصودشان از تقلب و نادرستی این است که کسی بخواهد بیشتر از همسایگان خود مال و منان داشته باشد زیرا چون از عجز و ناتوانی خویش خبر دارند فقط به مساوات و برابری قناعت می ورزند.
ولی اگر کسی باشد که به قدر کافی نیرومند باشد ، تمام این قیود را بر هم خواهد زد ، برای خوب زندگی کردن باید به امیال و شهوات خود مجال داد تا به بالاترین حد خود برسند و چون به حد اعلای خود رسیدند باید با هوش و درایت و دلیری بر تمام آنها مسلط شد و تمام آنها را اقناع کرد . ولی چون بیشتر مردم نمی توانند به این درجه برسند ، ناچار چنین شخصی را سرزنش و توبیخ می کنند زیرا می خواهند ناتوانی خود را پنهان دارند و از این جهت خروج از حد اعتدال را ناپسند می شمارند . آنها فقط از این جهت خصال نیک و عدالت را می ستایند که خود ناتوان و درمانده اند
ضعفا از نظر منافع خود ، صفاتی را مذموم و صفات دیگر را ممدوح می شمارند . آنها می گویند تقلب و نادرستی ، بی شرمی است و مقصودشان از تقلب و نادرستی این است که کسی بخواهد بیشتر از همسایگان خود مال و منان داشته باشد زیرا چون از عجز و ناتوانی خویش خبر دارند فقط به مساوات و برابری قناعت می ورزند.
ولی اگر کسی باشد که به قدر کافی نیرومند باشد ، تمام این قیود را بر هم خواهد زد ، برای خوب زندگی کردن باید به امیال و شهوات خود مجال داد تا به بالاترین حد خود برسند و چون به حد اعلای خود رسیدند باید با هوش و درایت و دلیری بر تمام آنها مسلط شد و تمام آنها را اقناع کرد . ولی چون بیشتر مردم نمی توانند به این درجه برسند ، ناچار چنین شخصی را سرزنش و توبیخ می کنند زیرا می خواهند ناتوانی خود را پنهان دارند و از این جهت خروج از حد اعتدال را ناپسند می شمارند . آنها فقط از این جهت خصال نیک و عدالت را می ستایند که خود ناتوان و درمانده اند