داستان مسواک زدن

  • شروع کننده موضوع DENIRA
  • بازدیدها 156
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

DENIRA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/08/12
ارسالی ها
9,963
امتیاز واکنش
85,309
امتیاز
1,139
محل سکونت
تهران
سینا و دنیا دو تا خواهر و برادر مهربون و دوست داشتنی اند که با پدر و مادرشون تو یه خونه کوچیک و زیبا زندگی می کنند.
این خواهر و برادر همیشه باهم بازی می کنند و کنار هم هستند اما یه تفاوت بزرگ باهم دارند.
سینا علاقه ای به مسواک زدن نداره و همیشه فکر میکنه که دندوناش تمیزه و لازم نیست که مسواک بزنه.
اما دنیا هر دفعه که غذا یا شیرینی می خوره سریع میره و دندون هاشو با مسواک تمیز میکنه.
یک روز که تازه از مهدکودک برگشته بودند سینا دندون درد گرفت و با مامان و بابا رفت دکتر.
آقای دکتر خوب و مهربون بهش توضیح داد که چندتا از دندون هاش کردم خورده و خراب شده و سینا متوجه اونها نبوده و فکر میکرده دندون هاش تمیز و سالمند.
سینا وقتی به خونه برگشت سریع رفت ومسواک زد.
تازه اون موقع بود که فهمید چقدر بده که آلودگی غذا ها لابه لای دندوهاش بمونه و بعد به مامان و بابا قول داد همیشه مسواک بزنه و به فکر سلامتی خودش و دندوناش باش.
 

برخی موضوعات مشابه

تاپیک بعدی
بالا