- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
@atarbashi
کسی که فشار خون پایین داره اغلب بیحال و خسته است
، مدام چشمش سیاهی میره و احساس میکنه خون و در واقع زندگی تو رگهاش در جریان نیست. چنین فردی مثلا موقع بلند شدن از جاش ناگهان با احساس ضعف عمومی مواجه میشه و اگر دراز نکشه ممکنه حتی سقوط کنه. به نظر من فشار خون پایین خودش به ضعیف بودن سیستم دفاعی بدن منجر میشه و آدم مدام یا مریضه یا احساس مریضی داره.
تو این پست میخوام تعریف کنم که بعد از طی یک مسیر پر پیچ و خم چطوری تونستم درد پایین بودن فشار خونم رو چاره کنم. مطمئنم مطالب اینجا رو کمتر جایی میتونید پیدا کنید.
من مدت مدیدی فشار خون پایین داشتم و همش دچار ضعف عمومی بودم. یعنی اگر فشار خونم نه و نیم یا ده بود دیگه اوج سرحالی من بود. بیشتر اوقات فشار خون هشت و نیم، هشت و یا هفت و نیم داشتم. گاهی که بدلیل مریضی مثل گلودرد دکتر میرفتم و فشار خونم رو میگرفت باور نمیکرد که سرپا باشم و راه برم از بس فشار خونم پایین بود. هرچی دنبال علت پایین بودن فشار خون پرس و جو میکردم جوابی پیدا نمیکردم. موقع افت شدید فشار خون معمولا یک شربت یا خوراکی شیرین میخوردم و مدت کوتاهی بهتر بودم ولی باز همون آش بود و همون کاسه. تا اینکه برای اولین بار پزشک معالج محلی که اون موقع توش کار میکردم اولین قلق رفع این مشکل رو بهم یاد داد. من چون همش مریض بودم دائم برگه مرخصی پزشکی دستم بود و یکبار پزشک اداره من رو خواست و جویای علت شد و من بهش گفتم که حال و روزم روبراه نیست. فشار خونم رو گرفت و دید خیلی پایینه. گفت باید یک آزمایش خون بدم که توش میزان یونهای خون رو مشخص کنه (یه مقدار با آزمایش خون معمولی فرق داره البته از نظر نوع نتیجه ای که آزمایشگاه میده). آزمایش رو دادم و وقتی دکتر دید گفت بله، میزان یونهای خون شما (مثلا سدیم و پتاسیم) پایینه و توضیح داد که وقتی میزان یونهای خون پایین باشه بدن نمیتونه آب موجود در خون رو حفظ کنه. مایعات خون دفع میشه و حجم خون پایین میاد و در نتیجه فشار خون افت میکنه. این دلیل علمی پایین بودن فشار خون بود که تا به حال نشنیده بودم و بعد از اون هم جایی ندیدم. در واقع دلیل پایین بودن فشار خون دفع مایعات موجود در خون هست. اون دکتر بهم گفت که بدترین کار موقع افت فشار خون اینه که مایعات شیرین بخوریم (کاری که همه انجام میدن). گفت اینکار به طور موقت چون گلوکز یا همون قند خون را بالا میبره به فرد احساس بهبود میده ولی بعد از مدت کوتاهی این گلوکز با سوخت و سازش خودش آب تولید میکنه که همراه بقیه مایعات خون و آب موجود در شربتی که خورده شده دفع میشه و بدتر فشار آدم میفته. دکتره میگفت فرد یک لیوان مایعات شیرین میخوره به اندازه دو لیوان میره دستشویی و بعد میبینه حالش بدتر شد. میگفت درعوض باید غذاتو شورتر از دیگران بخوری و خوراکهایی که مثلا حاوی پتاسیم هست رو بیشتر بخوری.
این توصیه دکتر بخصوص موضوع نمک خوردن تا حدی تونست حالم رو بهتر کنه. خودم هم قبل از این توصیه، غذا رو با نمک بیشتر از دیگران دوست داشتم که البته همه دعوام میکردن ولی من خودم حس میکردم حالم بهتر میشه با شور خوردن غذا. اما مشکلم به طور قطعی حل نشده بود. یعنی هنوز هم بیشتر وقتا فشار خون پایینی داشتم و علتش هم برام مشخص نبود.
این بود تا اینکه با طب سنتی و با طبعهای مختلف آشنا شدم. چیزی که ریشه اصلی همه درمانهاست. یعنی به واقع اگه کسی با این مقوله انواع مختلف طبعها آشنا نباشه و بخواد مرضی رو درمان کنه واقعا آب در هاون کوبیده. یعنی نشدنیه به نظر من. به هر حال من فهمیدم که در میان طبعهای چهارگانه (دم و صفرا و سودا و بلغم) من گرچه (بدلیل وجود جوش صورت) گاهی دچار گرمی میشم اما در مجموع غلبه بلغم(سردی و تری) دارم. بیشتر مشخصات بلغمیها در من وجود داشت. یکی از مشخصات بلغمیها هم همین هست که نمیتونن آب موجود در بدن رو حفظ کنن و دفع آب بسیار شدیدی دارند. من فهمیدم که تا حد ممکن باید از خوردن بلغم زاها یعنی خوراکهایی که طبع سرد و تر دارند، خودداری کنم و تا میتونم به جاش خوراکیهای با طبع گرم و خشک بخورم. آشنایی با این مقوله باعث برطرف شدن بسیاری از مشکلات من از جمله همین موضوع افت فشار خون شد.
چه تغییراتی تو خوراکیهای روزمره دادم؟
مثلا:
شیر خوردن رو کنار گذاشتم مگر با عسل به حد کافی؛
ماست خوردن رو کنار گذاشتم مگر به ندرت و با انواع و اقسام افزودنیهای گرم مثل نعنا و گل سرخ؛
سالاد خوردن رو کنار گذاشتم مگر به ندرت و با انواع فلفل و افزودنیهای گرم؛
خوردن مرکبات رو ترک کردم مگر اینکه با پودر گلپر و نمک باشه؛
فلفل رو به محتویات سفره اضافه کردم بخصوص در کنار بشقاب برنج؛
از همه مهمتر: چای رو ترک کردم و به جاش چندتا نوشیدنی با طبع گرم جایگزین
کسی که فشار خون پایین داره اغلب بیحال و خسته است
، مدام چشمش سیاهی میره و احساس میکنه خون و در واقع زندگی تو رگهاش در جریان نیست. چنین فردی مثلا موقع بلند شدن از جاش ناگهان با احساس ضعف عمومی مواجه میشه و اگر دراز نکشه ممکنه حتی سقوط کنه. به نظر من فشار خون پایین خودش به ضعیف بودن سیستم دفاعی بدن منجر میشه و آدم مدام یا مریضه یا احساس مریضی داره.
تو این پست میخوام تعریف کنم که بعد از طی یک مسیر پر پیچ و خم چطوری تونستم درد پایین بودن فشار خونم رو چاره کنم. مطمئنم مطالب اینجا رو کمتر جایی میتونید پیدا کنید.
من مدت مدیدی فشار خون پایین داشتم و همش دچار ضعف عمومی بودم. یعنی اگر فشار خونم نه و نیم یا ده بود دیگه اوج سرحالی من بود. بیشتر اوقات فشار خون هشت و نیم، هشت و یا هفت و نیم داشتم. گاهی که بدلیل مریضی مثل گلودرد دکتر میرفتم و فشار خونم رو میگرفت باور نمیکرد که سرپا باشم و راه برم از بس فشار خونم پایین بود. هرچی دنبال علت پایین بودن فشار خون پرس و جو میکردم جوابی پیدا نمیکردم. موقع افت شدید فشار خون معمولا یک شربت یا خوراکی شیرین میخوردم و مدت کوتاهی بهتر بودم ولی باز همون آش بود و همون کاسه. تا اینکه برای اولین بار پزشک معالج محلی که اون موقع توش کار میکردم اولین قلق رفع این مشکل رو بهم یاد داد. من چون همش مریض بودم دائم برگه مرخصی پزشکی دستم بود و یکبار پزشک اداره من رو خواست و جویای علت شد و من بهش گفتم که حال و روزم روبراه نیست. فشار خونم رو گرفت و دید خیلی پایینه. گفت باید یک آزمایش خون بدم که توش میزان یونهای خون رو مشخص کنه (یه مقدار با آزمایش خون معمولی فرق داره البته از نظر نوع نتیجه ای که آزمایشگاه میده). آزمایش رو دادم و وقتی دکتر دید گفت بله، میزان یونهای خون شما (مثلا سدیم و پتاسیم) پایینه و توضیح داد که وقتی میزان یونهای خون پایین باشه بدن نمیتونه آب موجود در خون رو حفظ کنه. مایعات خون دفع میشه و حجم خون پایین میاد و در نتیجه فشار خون افت میکنه. این دلیل علمی پایین بودن فشار خون بود که تا به حال نشنیده بودم و بعد از اون هم جایی ندیدم. در واقع دلیل پایین بودن فشار خون دفع مایعات موجود در خون هست. اون دکتر بهم گفت که بدترین کار موقع افت فشار خون اینه که مایعات شیرین بخوریم (کاری که همه انجام میدن). گفت اینکار به طور موقت چون گلوکز یا همون قند خون را بالا میبره به فرد احساس بهبود میده ولی بعد از مدت کوتاهی این گلوکز با سوخت و سازش خودش آب تولید میکنه که همراه بقیه مایعات خون و آب موجود در شربتی که خورده شده دفع میشه و بدتر فشار آدم میفته. دکتره میگفت فرد یک لیوان مایعات شیرین میخوره به اندازه دو لیوان میره دستشویی و بعد میبینه حالش بدتر شد. میگفت درعوض باید غذاتو شورتر از دیگران بخوری و خوراکهایی که مثلا حاوی پتاسیم هست رو بیشتر بخوری.
این توصیه دکتر بخصوص موضوع نمک خوردن تا حدی تونست حالم رو بهتر کنه. خودم هم قبل از این توصیه، غذا رو با نمک بیشتر از دیگران دوست داشتم که البته همه دعوام میکردن ولی من خودم حس میکردم حالم بهتر میشه با شور خوردن غذا. اما مشکلم به طور قطعی حل نشده بود. یعنی هنوز هم بیشتر وقتا فشار خون پایینی داشتم و علتش هم برام مشخص نبود.
این بود تا اینکه با طب سنتی و با طبعهای مختلف آشنا شدم. چیزی که ریشه اصلی همه درمانهاست. یعنی به واقع اگه کسی با این مقوله انواع مختلف طبعها آشنا نباشه و بخواد مرضی رو درمان کنه واقعا آب در هاون کوبیده. یعنی نشدنیه به نظر من. به هر حال من فهمیدم که در میان طبعهای چهارگانه (دم و صفرا و سودا و بلغم) من گرچه (بدلیل وجود جوش صورت) گاهی دچار گرمی میشم اما در مجموع غلبه بلغم(سردی و تری) دارم. بیشتر مشخصات بلغمیها در من وجود داشت. یکی از مشخصات بلغمیها هم همین هست که نمیتونن آب موجود در بدن رو حفظ کنن و دفع آب بسیار شدیدی دارند. من فهمیدم که تا حد ممکن باید از خوردن بلغم زاها یعنی خوراکهایی که طبع سرد و تر دارند، خودداری کنم و تا میتونم به جاش خوراکیهای با طبع گرم و خشک بخورم. آشنایی با این مقوله باعث برطرف شدن بسیاری از مشکلات من از جمله همین موضوع افت فشار خون شد.
چه تغییراتی تو خوراکیهای روزمره دادم؟
مثلا:
شیر خوردن رو کنار گذاشتم مگر با عسل به حد کافی؛
ماست خوردن رو کنار گذاشتم مگر به ندرت و با انواع و اقسام افزودنیهای گرم مثل نعنا و گل سرخ؛
سالاد خوردن رو کنار گذاشتم مگر به ندرت و با انواع فلفل و افزودنیهای گرم؛
خوردن مرکبات رو ترک کردم مگر اینکه با پودر گلپر و نمک باشه؛
فلفل رو به محتویات سفره اضافه کردم بخصوص در کنار بشقاب برنج؛
از همه مهمتر: چای رو ترک کردم و به جاش چندتا نوشیدنی با طبع گرم جایگزین
