متفرقه مشهورترین تقلیدهای دنیای موسیقی

Behtina

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/08
ارسالی ها
22,523
امتیاز واکنش
65,135
امتیاز
1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]ماهنامه شبکه آفتاب - محمد علی پورخصالیان: وقتی یک گروه موسیقی یا خواننده با اقبال زیادی مواجه می شود یا وقتی سبک جدیدی با گروه یا خواننده ای کانون توجه رسانه ها و مردم می شود، به سرعت نمونه های مشابهی از آن ظهور می کند. این ظهور چهره هایی که مشابه چهره های پرفروش پیش از خود یا همزمان خود هستند اتفاقی نیست. در مواردی حتی ممکن است گروه های با سابقه به خاطر آمدن یا متداول شدن سب جدیدی از موسیقی و برای پیدا کردن طیف جدیدی از طرفداران، و افزودن آنها به مجموعه طرفداران قبلی، خود را با شرایط جدید بازار و با سبک جدید طریق بدهند و از سبک و سیاق موسیقایی قبلی خود فاصله بگیرند.

مشابه این اتفاق ها بارها و طی چند دهه از اختراع سیستم ضبط صدا و شکل گیری صنعت موسیقی رخ داده است. آمدن چهره ها و گروه هایی که به وضوح از چهره های دیگر تقلید می کنند پدیده ای است که در بازار موسیقی آمریکا کاملا دیده می شود زیرا بازار آمریکا، بزرگ ترین بازار عرضه و تقاضای موسیقی، تنوع زیادی می طلبد و وقتی سبکی جدید ظهور می کند یا چهره ای به ستاره ای بزرگ تبدیل می شود، شرکت های تولید و نشر موسیقی به بخش استعدادیاب های خود ماموریت می دهند که مشابه های آن چهره یا گروه ها یا سبک مورد توجه را شناسایی کنند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1047800_265.jpg
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طبیعت بازار موسیقی در جریان اصلی طبیعتی است دمدمی مزاج و با آمدن سبک های جدیدتر و چهره های جوان تر، کم کم چهره هایی که مدتی پیش تر ستاره بوده اند، حمایت شرکت های موسیقی و رسانه های جریان اصلی را از دست می دهند و تعداد کمی از آنان در بازار باقی می مانند. در میان این ستارگان باقیمانده، شانس بسیار کمی برای چهره ها و گروه هایی که به تقلید از گروه دیگری آمده بودند وجود دارد و تقریبا پس از مدت کوتاهی (و موفقیت تجاری نه چندان شایان توجه) گروه ها و چهره های دست دوم به فراموشی سپرده می شوند.

گروه های شناخته شده ای هم که با تغییر اوضاع صنعت موسیقی دست به تغییرات بنیادی در سبک و سیاق موسیقی خود می زنند، معمولا مورد انتقاد طرفداران قدیمی خود قرار می گیرند و آلبوم های ناشی از تغییر سبک آنان با اقبال کمی مواجه می شود. این گروه ها که هدف شان ارتباط با نسل جدیدی از طرفداران بوده، ممکن است همان طرفداران قدیمی را هم از دست بدهند هر چند نمونه های استثنا در این مورد وجود دارد که گروه توانسته با تغییر سبک موسیقی و تغییر ظاهر گروه، مخاطبان خود را بیشتر کند اما ریسک چنین اقدام هایی بسیار بالاست و اکثر گروه ها از این اتفاق جان سالم به در نمی برند.

البته این دست از تطبیق ها با جریان اصلی از موضوع این نوشته خارج است. تقلید از ستاره هایی که در بازار خود را ثابت کرده اند به بازار، مسیری راحت تر از انجام کاری با اصالت است. گروه ها و خوانندگانی که مقلد برخی دیگر از گروه ها و خوانندگان سرشناس هستند، معمولا در مقطعی کوتاه می توانند توجه زیادی را به خود جلب کنند و برخی از آنان به موفقیت های تجاری شایان توجهی هم می رسند اما به همان سرعت هم ممکن است از صحنه خارج شوند.

تهاجم بریتانیایی و راه حل آمریکایی

هر چند گروه بیتلز یکی از خلاق ترین گروه های موسیقی تاریخ معاصر شناخته می شود و هر چند موسیقی و تیپ ظاهری اعضای این گروه بریتانیایی، از زمانی که رسما و در اوایل دهه 1960 وارد بازار بریتانیا شد تا زمان انحلال گروه، در 1970، تغییرات زیادی داشته، اغلب گروه هایی که از گروه بیتلز در 1970، تغییرات زیادی داشته، اغلب گروه هایی که از گروه بیتلز چه در موسیقی و چه در شبیه سازی مدل مو و لباس تقلید می کردند، دوره خاصی از گروه بیتلز را شبیه سازی کردند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1047801_231.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
دوره اوایل دهه 1960 یعنی از 1962 تا 1965. البته این دوره دقیقا دوره ای است که گروه بیتلز به پدیده ای بین المللی تبدیل می شود و موسیقی این دوره گروه بیتلز به پدیده ای بین المللی تبدیل می شود و موسیقی این دوره گروه بیتلز در دسترس ترین نوع موسیقی این گروه برای تقلید است. گروه بیتلز در هفتم فوریه 1963 برای شرکت در شو تلویزیونی «اِد سالیوان» وارد آمریکا شد. از همان ابتدای امر همه چیز درباره این گروه و ورودش به آمریکا با سایر گروه ها تفاوت داشت. چهار هزار طرفدار گروه را از فرودگاه هیترو در لندن برای رفتن به آمریکا بدرقه کردند و در آمریکا، سه هزار نفر از طرفداران این گروه بریتانیایی به فرودگاه کندی سرازیر شده بودند.

شو تلویزیونی «اِد سالیوان» با حضور بیتلز در شب پخش سراسری آن 73 میلیون تماشاچی داشت و همان شب گروه بیتلز میلیون ها نفر را به جمع طرفداران خود اضافه کرد و از میان صدها هزار کودک و نوجوان، که آن برنامه را می دیدند، تعداد زیادی موزیسین شدند.

آمدن بیتلز به آمریکا اما تبعاتی را هم برای صنعت موسیقی این کشور داشت. بخش بزرگی از صنعت موسیقی آمریکا از آهنگسازان، ترانه سرایان و نوازندگان استودیویی حرفه ای تشکیل شده بود که آثار موسیقی را تولید می کردند و به خوانندگان یا گروه های موسیقی می فروختند. بیتلز اما در این زمینه خودکفا بود. محبوبیت بیتلز مدل جدیدی را به بازار آمریکا معرفی کرد و کار و بار بسیاری از آهنگسازان و ترانه سرایان آمریکایی با آمدن این مدل کساد شد.

آمریکاییان، برای مقابله با تهاجم بریتانیایی، راه های مختلفی را امتحان کردند که یکی از آنها شبیه سازی نسخه آمریکایی گروه بیتلز بود. یکی از این گروه ها مانکیز نام داشت که در 1965 و با حضور چهار هنرپیشه که موسیقی هم می دانستند، تشکیل شد. قرار بود این چهار نفر در برنامه ای تلویزیونی ادای گروه بیتلز را دربیاورند. در عمل این گروه تفاوت زیادی با گروه بیتلز داشت. مانکیز گروهی دستچین شده بود که تعدادی آهنگساز و ترانه سرای حرفه ای برایش خوراک موسیقی تامین می کردند. ایده اصلی این سریال تلویزیونی به سال 1962 بر می گشت اما پس از موفقیت تجاری فیلم و آلبوم موسیقی «شب روزهای پرکار» گروه بیتلز در 1964، ایده سریال تلویزیونی مانکیز در 1965 به واقعیت پیوست.

تهیه کنندگان سریال برای استخدام چهار مرد جوان آگهی دادند: «به چهار موزیسین خُل و چِل راک اند رول و فولک هفده تا بیست و یک ساله برای نقش آفرینی در سریال تلویزیونی نیاز داریم.» از 437 متقاضی برای این کار، اعضای اصلی گروه مانکیز انتخاب شدند: مایکل تِم اسمیت، میکی دولِتز، پیت یورک و دیوی جونز که در اصل انگلیسی بود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1047802_527.jpg

گروه مانکیز همزمان با سریال تلویزیونی موسیقی خود را هم منتشر کرد اما موسیقی این گروه بیشتر مورد پسند مردم قرار گرفت. مانکیز که گروهی املا برنامه ریزی شده برای شبیه سازی بیتلز بود، موفقیت تجاری خوبی به همراه داشت اما اعضای گروه از اوضاع راضی نبودند چون شرکتی که گروه را در تملک خود داشت، کنترل زیادی بر آنان اعمال می کرد.

گروه مانکیز در واقع ویترینی بود که اعضای گروه همچون مانکن هایی پشت آن قرار می گرفتند و حتی اختیار انتخاب لباس های خود را هم نداشتند چرا که تیمی حرفه ای برای این گروه موسیقی می ساخت و ترانه می سرود و تیم دیگری این موسیقی را می نواخت و اعضای گروه مانکیز تنها در استودیو، روی موسیقی بی کلام ضبط شده، آواز می خواندند. گروه مانکیز مثل قفسی بود که اعضای این گروه را در خود زندانی کرده بود و اعضای این گروه دوست داشتند خودشان ساز بزنند و خودشان ترانه بسرایند و آهنگ بسازند.

این آرزو بالاخره در 1967 برای گروه محقق شد و آنان توانستند چند اثر را که خودشان ساخته بودند، ضبط و منتشر کنند. روحیه استقلال طلبانه گروه مانکیز، دیگر نمی پذیرفت که آهنگسازان دیگری برای شان خوراک موسیقی تامین کنند. به این ترتیب چند اثر دیگر را که در اصل برای این گروه ساخته بودند نپذیرفتند و آهنگساز اصلی آن چند اثر به فکر افتاد تا گروهی خیالی را با انیمیشن بسازد که این گروه خیالی و کارتونی آثار پذیرفته نشده مانکیز را بخواند.

منتقدان گروه مانکیز همواره این گروه را زیر فشار انتقادهای تند قرار می دادند. یکی از انتقادهایی که برای این گروه کلیشه ای شده بود، استمرار مدل دوران اولیه بیلتز، برای مانکیز بود. گروه مانکیز در 1967 و در زمانی که گروه بیلتز آلبوم تاریخ ساز «سارجِنت پپرز» را تهیه می کرد به انگلستان رفت و با گروه بیتلز ملاقات کرد و اعضای گروه بیتلز آهنگ هایی را که خود گروه مانکیز ساخته بودند تحسین کردند.

مانکیز چند سال پس از تشکیل و به مرور از گروهی ساختگی و تقلیدی به گروهی واقعی بدل شد. در 2007 این گروه برای معرفی به تالار مشاهیر راک اند رول دوباره بر سر زبان ها افتاد. عده زیادی این گروه را لایق ورود به تالار مشاهیر راک اند رول نمی دانستند و عده زیادی هم نظر مثبتی در این مورد داشتند.

میراث این گروه برای صنعت موسیقی بعدها از مهم ترین بخش های این صنعت شد: نمآهنگ (ویدیو کلیپ). همچنین این گروه کهن الگوی گروه های متعدد پاپ موسوم به «گروه پسران» (Boy Band) در موسیقی پاپ و خصوصا دوران طلایی این سبک یعنی اواسط دهه نود میلادی تا اواسط دهه 2000 شد. گروه هایی که از معروف ترین آنها می توان به «تیک دَت»، «بویژون»، «وست لایف» و نمونه اخیر آن «وان دایرکشن» و گروه های دخترانه مشابه مثل «اسپایس گِرلز» و «دستینیز چایلد» نام برد.

مقلدان لد زپلین

گروه وایت اسنیک یکی از گروه های پرطرفدار اواخر دهه هفتاد و هشتاد میلادی بود. هسته اصلی این گروه به انشعابی از گروه فوق العاده تاثیرگذار و اصیل راک بریتانیایی دیپ پریل بر می گردد. وقتی گروه دیپ پریل در 1976 منهحل شد، دیوید کاوژردیل، خواننده دیپ پریل، جان لرد، آهنگساز و نوازنده افسانه ای کی بورد گروه دیپ بریل را متقاعد کرد تا پروژه جدیدی را شروع کنند. این پروژه به گروه وایت استیک تبدیل شد، گروهی که پس از تغییرات متعدد نوازنده های گیتار و باس و درامز جان لرد را خسته کرد و باعث شد تا از گروه جدا شود.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1047803_235.jpg

وایت استیک در نسخه های بعدی خود توانست نوازنده های سرشناس گیتار چون ادریان واندنبرگ و استیو وای را جذب کند. موسیقی هارد راک وایت استیک و نمآهنگ های آن به شدت مورد پسند اِم تی وی قرار گرفت و وایت استیک به تبع آن یکی از پدیده های راک دهه هشتاد میلادی شد اما شباهت زیاد تکنیک های خوانندگی دیوید کاوِرد ِیل از این گروه با خواننده بسیار سرشناس گروه افسانه ای لد زپلین خشم بسیاری از طرفداران لد زپلین و رابرت پلنت، خواننده این گروه بزرگ تاریخ راک را برانگیخت؛ تا حدی که رابرت پلنت چند بار در چند مصاحبه مطبوعاتی در این مورد نظر داد و دیوید کاوِردیل را Cover Version نامید؛ ترکیبی از نام خوانندگی وایت استیک و اصطلاح Cover به معنی تکرار اجرا و تقلید از اثری موسیقیایی که متعلق به گروه دیگری است.

مقلدان نیرواتا و پرل جم

طرح جلد مجله «رولینگ استون» در 28 فوریه 2002 همه چیز را درباره گروه کرید با نقل قولی از خودشان می گوید: «ما را دوست داشته باشید یا از ما متنفر باشید!» کرید از گروه های پرفروش و موفق اواخر دهه 1990 است. این گروه باید طرفداران زیادی داشته باشد وگرنه چگونه چهار آلبوم این گروه نزدیک به بیست میلیون نسخه فروش رفته و در زمان اوج محبوبیت گروه، استادیوم های ورزشی برای اجرای کنسرت شان پر می شده؟

با این حال این گروه در همان زمان اوج محبوبیتش از سوی بخش بزرگی از جامعه طرفداران موسیقی راک و تقریبا تمام منتقدان موسیقی راک کره زمین نکوهش می شدند. کرید پدیده ای عجیب در بازار موسیقی اواسط و اواخر دهه نود میلادی بود. گروهی که برخی بی نهایت دوستش داشتند، برخی دیگر بی نهایت از آن متنفر بودند. هیچ حد متوسطی هم برای این دو حالت وجود نداشت. چنین شکاف بزرگی میان دو قطب مثبت و منفی بین دوست داشتن یا نداشتن یک گروه پدیده نسبتا نادری در موسیقی و خصوصا موسیقی راک است.

زمانی که گروه کرید کار خود را شروع کرد، موسیقی گرانج و آلترناتیو راک با ظهور گروه های بسیار تاثیرگذار و خلاقی چون نیروانا، پرل جم و ساند گاردن بزرگ ترین پدیده ژانری موسیقی دهه نود میلادی شده بود. گرانج و آلترناتیو راک به قدری میخ خود را به صنعت موسیقی دهه نود میلادی محکم کوبیده بودند که سبک هایی مثل متال و هارد راک و نیو ویو، که از دهه هشتاد میلادی توانسته بودند در کنار انواع سبک های موسیقی پاپ جریان اصلی موسیقی باشند، عملا به حاشیه رفتند.

گروه های نیروانا و پرل جم از سیاتل، شهری که اصلا در نقشه صنعت موسیقی آن زمان دیده نمی شد، برخاسته و به قدری مورد توجه مردم و صنعت موسیقی قرار گرفتند که کل ژانر موسیقی گرانج و آلترناتیو راک را هم با خود از موسیقی زیرزمینی به جریان اصلی تبدیل کردند. این دو سبک از سبک های موسیقی فراتر رفتند و وارد سبک زندگی و مد و طراحی لباس هم شدند.

یکی از گروه هایی که به شدت سبک خوانندگی و آهنگسازی گروه پرل جَم را تقلید می کرد، گروه کرید بود. کرید گروهی پنج نفره بودند که در 1993 تشکیل و اولین آلبوم شان در 1997 وارد بازار شد. این گروه در فاصله سال های 2004 تا 2009 فعالیتی نداشت و در اواسط 2009 تا 2013 مجددا شروع به کار کرد.

اسکات استمپ، خواننده افسانه ای گروه راک دهه شصت دورز، داشت و برای همین هم وارد کالجی در فلوریدا شد که جیم موزیسون در دهه شصت میلادی مدتی در آنجا تحصیل کرده بود. او دوست داشت حقوقدان شود اما در این زمان با مارک ترمونتی آشنا می شود که نوازنده گیتار است. پس از آشنایی این دو و ملحق شدن چند نفر دیگر، آنها گروه موسیقی تشکیل می دهند که کارهای گروه های دیگ راز لد زیپلن گرفته تا نیروانا و ساند گاردِن را اجرا می کردند.
[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
1047804_322.jpg
[/BCOLOR]​
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
در اواسط دهه نود میلادی و در 1996 و دو سال پس از مرگ کرت کویین، خواننده گروه نیروانا، درست در زمانی که انتظار می رفت سبک موسیقی گرانج هم با مرگ بزرگ ترین پرچمدار این سبک از بین برود، گروه کرید با قرض کردن مبلغ شش هزار دلار اولین آلبوم خود را ضبط کرد. آنها پس از اتمام ضبط و انتشار آلبوم بر نوار کاست و سی دی، نسخه هایی از آن را برای چند شرکت نشر موسیقی و چند ایستگاه رادیویی ارسال کردند.

یک شرکت انتشاراتی موسیقی قرارداد کوچکی با کرید بست اما فروش فوق العاده اولین آلبوم این گروه باعث شد تا شرکت بزرگ تری که در ارتباط با شرکت سونی بود، قرارداد اولیه این گروه با انتشاراتی کوچک را خریداری کند. آنچه پس از این اتفاق رخ داد، کرید را به گروهی موفق بدل کرد. کرید که در کارنامه خود یک جایزه گرمی و چهار جایزه امریکن موزیک آوارد دارد، باز هم مورد برخوردهای دو قطبی رادیکال قرار گرفت.

در 2012 موسسه بیلبورد، گروه کرید را یکی از گروه های برتر سال های 2000 دانست و گروه را در رتبه هجدهم قرار داد. یک سال بعد مجله «رولینگ استون»، گروه کرید را در فهرست بدترین گروه های دهه نود میلادی آورد.

بوش هم نام گروهی انگلیسی است که در 1992 در لندن تشکیل شد. این گروه به طرز واضحی از نیروانا الگوبرداری کرد و به موقعیت تجاری زیادی در آمریکا دست یافت اما به رغم شهرت و موفقیت تجاری این گروه در آمریکا، این گروه در انگلستان شناخته شده نبود. بوش در آمریکا بیش از ده میلیون آلبوم فروخت و یکی از گروه های پرفروش دهه 1990 شد. اولین آلبوم این گروه در 1994 منتشر شد و همین آلبوم هم برایشان موفقیت تجاری به ارمغان آورد. غیر از چند آهنگ خوش ساخت و چند اجرای زنده، به سختی می توان چیزی را در موسیقی گروه بوش پیدا کرد که از آن با عنوان میراث این گروه نام برد.
[/BCOLOR]​
 
بالا