نقاشی معرفی نقاشان جهان بدوی (قبیله‌ای)

@nicedavil

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/30
ارسالی ها
9,967
امتیاز واکنش
30,539
امتیاز
941
سن
20
محل سکونت
بآبُل
معرفی نقاشان جهان بدوی (قبیله‌ای)
معرفی نقاشان جهان بدوی قبیله‌ای

نقاشی نگاهی ناب از ذهن هنرمند است. شاید همه ما یک نما را در طبیعت یکسان ببینم اما آن چه طبیعت را برای ما متمایز می کند نگاه نقاش است که او را با ظرافتهایش به ما نشان می دهد.
نقاشانی …
نقاشی نگاهی ناب از ذهن هنرمند است. شاید همه ما یک نما را در طبیعت یکسان ببینم اما آن چه طبیعت را برای ما متمایز می کند نگاه نقاش است که او را با ظرافتهایش به ما نشان می دهد.
نقاشانی مانند گوگن در این زمینه به تجربه های نوینی دست زدند. پل گوگن (۱۸۴۸ تا ۱۹۰۳) نقاش دیگری است که همزمان با سزان و ون گوک در جنوب فرانسه کار می کرد؛ روحیه متفاوتی داشت. او انسان بلندپروازی بود و نقاشی را نسبتاً دیر آغاز کرد و هم چون ون گوک نقاشی را نزد خود آموخت.
دو سال پس از آغاز نقاشی، به طور کلی اروپا را ترک گفت و به دنبال یک زندگی ساده و ابتدایی به تاهیتی، یکی از جزایر جنوب اقیانوس آرام رفت. زیرا بیش از پیش معتقد شده بود که نقاشی در آستانه سقوط به ورطه عوام فریبی و سطحی نگری قرار گرفته است، و همه آن هوشیاری و دانایی که در تمدن اروپا بارور شده بود، نوابغ هنر را عقیم می ساخت و اجازه نمی داد که قدرت و شدت احساسات خویش را صریح و مستقیم ابراز کنند.
البته گوگن نخستین نقاشی نبود که چنین نگرانیهایی درباره تمدن داشت از زمانی که نقاشان به مفهوم سبک حساسیت پیدا کردند، نسبت به قراردادهای سنتی دچار شک و تردید شدند و استادی و مهارت محض برایشان امری ثقیل گردید. خواهان آن گونه هنر نقاشی شدند که از فوت و فن و شگردهای آموختنی و مکتبی فارغ باشد، و شیوه ای را طلب کردند که آنها را از بند سبک آزاد کند و به آنها امکان ابراز شور و هیجانات و احساسات انسانی را بدهد.
عمیقاً احساس کرد که باید از اروپا جدا شود و در میان بومیان جنوب اقیانوس آرام و هم چون یکی از آنها زندگی کند تا بتواند رستگار شود. آثاری که او از آن دیار با خود بازگرداند، دوستان پیشین خود را به تحیر واداشت. تنها موضوعات تابلوهای او نیست که عجیب و شگفت انگیزند. او کوشید که به فضای روحی بومیان راه یابد و بر چیزها آن گونه که آنان می نگریستند، بنگرد. درباره فوت و فن صنعت دستی بومیان به مطالعه پرداخت و اغلب تصاویر ساخته های آنان را در تابلوهای خود می گنجاند.
می کوشید که پرتره های خود از بومیان تاهیتی را با سرشت هنر بدوی (یا قبیله ای) آنها هماهنگ سازد. بنابراین خط کناره شکلها را ساده می کرد و از کاربرد لکه های بزرگی از رنگهای تند ابایی نداشت. برخلاف سزان، برایش مهم نبود که این شکلهای ساده شده و رنگ بندیها موجب شوند که تابلوهایش مسطح به نظر آیند. او با طیب خاطر مسائل و موضوعات صدها ساله هنر غرب را نادیده می انگاشت .هر زمان که این امر در بازنمایی اصالت و طراوت آرایش نایافته بچه های طبیعت کار ساز می بود. البته گهگاه هم نمی توانست به آن صراحت و سادگی که مرادش بود به وجد اکمل دست یابد. هنگامی که به اروپا آمد احساس کرد که این قاره او را نمی فهمد، برای همین تصمیم گرفت که برای همیشه به جزایر جنوب اقیانوس آرام بازگردد. گوگن بعد از سالها تنهایی و دلمردگی، بر اثر بیماری و فقر چشم از جهان فرو بست.
سزان، ون گوک و گوگن هر سه انسانهایی بودند که زندگی شان با رنج و تنهایی قرین بود و امیدی به آن نداشتند که روزی مردم هنر آنها را بفهمند. ولی نقاشان جوانتر که مهارتهای مکتبی هنر خرسندشان نمی کرد، بیش از پیش به مسائل هنر این سه نقاش- که سخت دل مشغولشان بودند- علاقه مند می شدند. آنها آموخته بودند که چگونه طبیعت را بازنمایی کنند چگونه درست طراحی کنند و از رنگ و قلم مو بهره بگیرند. حتی درسهای امپرسیونیستی را فراگرفته بودند و در بازنمایاندن ارتعاشات نورخورشید در فضا کسب مهارت کرده بودند.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
492
پاسخ ها
0
بازدیدها
176
بالا