«من» از طریق تعریف ، قابل شناسایی نیست ، بلکه هرگونه تعریف و آنچه موجب شناختن می شود ، از آنچه «من» خوانده می شود ، ناشی می گردد . به دیگر سخن : هرچیزی در عالَم ، ماهیت خاصی دارد و خصوصیت آن موجود به واسطه ی خصوصیت ماهیت آن شناخته می شود و از ماهیات دیگر ممتاز می گردد ؛ ولی آنچه «من» خوانده می شود ، وجود خاص است و در خصوصیت و ممتاز بودنِ خود به غیر خود ، نیازمند نیست . انسان ، ماهیت دارد ؛ ولی «من» ، ماهیت ندارد و آنچه ماهیت شناخته می شود ، همواره جز «من» به شمار می آید .
کتاب من و جز من ، ص 180
ابراهیمی دینانی
کتاب من و جز من ، ص 180
ابراهیمی دینانی