ραяαѕтσσ
کاربر نگاه دانلود
به گزارش کروه حوادث رکنا، وکیل مدافع این دختر که شاهد اشک های بی امان وی بود به قضات دادگاه گفت حاضر است در پرداخت دیه به وی کمک کند.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه هفدهم مردادماه 93 به دنبال کشته شدن مرد 32 ساله ای به نام علیرضا در خانه ای در بلوار فردوس در دستور کار ماموران کلانتری 133شهر زیبا قرار گرفت.
شواهد نشان می داد این مرد و دختر مورد علاقه اش به نام مهسان در خانه یکی از دوستانشان میهمان بودند که بین آنها درگیری رخ داد و دختر جوان پس از مجروح کردن علیرضا به مکان نامعلومی گریخت.
جنازه به پزشکی قانونی منتقل و علت مرگ جراحت شدید و پارگی عروق دست اعلام شد.
19 روز از این ماجرا گذشته بود که تلاش برای ردیابی دختر جوان نتیجه داد و وی در غرب کشور بازداشت شد.
مهسان گفت: من و علیرضا به خانه دوست مشترکمان سولماز رفته بودیم تا در اسباب کشی به او کمک کنیم. بعد از پایان کار علیرضا برای خرید از خانه بیرون رفت. من و سولماز که هر دو به شیشه معتاد بودیم مشغول کشیدن شیشه شدیم. وقتی علیرضا به خانه برگشت من تحت تاثیر مصرف شیشه بودم و حال طبیعی نداشتم که با علیرضا درگیر شدم . من فکر می کردم او قصد آزار مرا دارد که با کارد آشپزخانه یک ضربه به دست او زدم.
به دنبال اعتراف های دختر جوان وی در دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من واقعا قصد کشتن او را نداشتم و حتی فکر نمی کردم ضربه ای که به دست او زده ام بتواند منجر به مرگش شود.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به اینکه ضربه وارد شده به دست قربانی نوعا کشنده نبوده مهسان را از قتل عمد تبرئه و وی را به جرم قتل شبه عمد به 3سال زندان و پرداخت دیه محکوم کرد. این حکم اما در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد.
مهسان این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. وی در تشریح جزییات زندگی اش گفت: 12 ساله بودم که برای اولین بار مواد مخـ ـدر مصرف کردم.چند سال بعد بود که متوجه شدم به دام اعتیاد افتاده ام. زندگی ام تباه شده و همه فکرم تهیه پول مواد مخـ ـدر بود که با علیرضا آشنا شدم. من به او علاقمند بودم و انگیزه ای برای کشتن او نداشتم. اما آخرین بار متوجه شدم قصد آزار مرا دارد. به همین خاطر ترسیدم و با چاقو یک ضربه به دستش زدم. من بلافاصله بعد پشیمان شدم و او را به بیمارستان رساندم. در بیمارستان دست علیرضا بخیه شد اما وقتی همراه او به خانه اش برگشتم او خودش بخیه های دستش را باز کرد و خونریزی شروع شد.من هم از ترسم فرارکردم.
در پایان آن جلسه هیات قضایی مهسان را از قتل عمد تبرئه وی را به جرم قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کرد.حکم در دیوان عالی کشور تایید شده بود اما مهسان به خاطر ناتوانی در چرداخت دیه در زندان ماند و درخواست اعسار را مطرح کرد. وی دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد و اشک ریخت. وی گفت : نزدیک به 3سال است که در زندانم، مواد مخـ ـدر را ترک کرده و درسم را ادامه داده ام، من به اندازه کافی تنبیه شده ام ولی پولی برای پرداخت دیه ندارم، از قضات دادگاه تقاضا دارم مبلغ دیه را تقسیط کنند تا بتوانم بعد از آزادی از زندان کار کنم و دیه را به صورت قسطی به اولیای دم بپردازم.
اشک های بی امام این دختر که حضار را متاثر کرده بود موجب شد تا وکیل مدافع وی در پرداخت دیه به او کمک کند.
وکیل مدافع مهسان گفت: من حق الوکاله ای نمی خواهم و حاضرم پیش پرداخت دیه را بپردازم تا این دختر به زودی آزاد شود و مابقی دیه را با کاری شرافتمندانه پرداخت کند.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و درخواست اعسار مهسان را پذیرفت. به این ترتیب قرار شد وی دیه را به کمک وکیلش قسطی به اولیای دم بپردازد و به زودی از زندان آزاد شود.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه هفدهم مردادماه 93 به دنبال کشته شدن مرد 32 ساله ای به نام علیرضا در خانه ای در بلوار فردوس در دستور کار ماموران کلانتری 133شهر زیبا قرار گرفت.
شواهد نشان می داد این مرد و دختر مورد علاقه اش به نام مهسان در خانه یکی از دوستانشان میهمان بودند که بین آنها درگیری رخ داد و دختر جوان پس از مجروح کردن علیرضا به مکان نامعلومی گریخت.
جنازه به پزشکی قانونی منتقل و علت مرگ جراحت شدید و پارگی عروق دست اعلام شد.
19 روز از این ماجرا گذشته بود که تلاش برای ردیابی دختر جوان نتیجه داد و وی در غرب کشور بازداشت شد.
مهسان گفت: من و علیرضا به خانه دوست مشترکمان سولماز رفته بودیم تا در اسباب کشی به او کمک کنیم. بعد از پایان کار علیرضا برای خرید از خانه بیرون رفت. من و سولماز که هر دو به شیشه معتاد بودیم مشغول کشیدن شیشه شدیم. وقتی علیرضا به خانه برگشت من تحت تاثیر مصرف شیشه بودم و حال طبیعی نداشتم که با علیرضا درگیر شدم . من فکر می کردم او قصد آزار مرا دارد که با کارد آشپزخانه یک ضربه به دست او زدم.
به دنبال اعتراف های دختر جوان وی در دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من واقعا قصد کشتن او را نداشتم و حتی فکر نمی کردم ضربه ای که به دست او زده ام بتواند منجر به مرگش شود.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و با توجه به اینکه ضربه وارد شده به دست قربانی نوعا کشنده نبوده مهسان را از قتل عمد تبرئه و وی را به جرم قتل شبه عمد به 3سال زندان و پرداخت دیه محکوم کرد. این حکم اما در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد.
مهسان این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. وی در تشریح جزییات زندگی اش گفت: 12 ساله بودم که برای اولین بار مواد مخـ ـدر مصرف کردم.چند سال بعد بود که متوجه شدم به دام اعتیاد افتاده ام. زندگی ام تباه شده و همه فکرم تهیه پول مواد مخـ ـدر بود که با علیرضا آشنا شدم. من به او علاقمند بودم و انگیزه ای برای کشتن او نداشتم. اما آخرین بار متوجه شدم قصد آزار مرا دارد. به همین خاطر ترسیدم و با چاقو یک ضربه به دستش زدم. من بلافاصله بعد پشیمان شدم و او را به بیمارستان رساندم. در بیمارستان دست علیرضا بخیه شد اما وقتی همراه او به خانه اش برگشتم او خودش بخیه های دستش را باز کرد و خونریزی شروع شد.من هم از ترسم فرارکردم.
در پایان آن جلسه هیات قضایی مهسان را از قتل عمد تبرئه وی را به جرم قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم کرد.حکم در دیوان عالی کشور تایید شده بود اما مهسان به خاطر ناتوانی در چرداخت دیه در زندان ماند و درخواست اعسار را مطرح کرد. وی دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد و اشک ریخت. وی گفت : نزدیک به 3سال است که در زندانم، مواد مخـ ـدر را ترک کرده و درسم را ادامه داده ام، من به اندازه کافی تنبیه شده ام ولی پولی برای پرداخت دیه ندارم، از قضات دادگاه تقاضا دارم مبلغ دیه را تقسیط کنند تا بتوانم بعد از آزادی از زندان کار کنم و دیه را به صورت قسطی به اولیای دم بپردازم.
اشک های بی امام این دختر که حضار را متاثر کرده بود موجب شد تا وکیل مدافع وی در پرداخت دیه به او کمک کند.
وکیل مدافع مهسان گفت: من حق الوکاله ای نمی خواهم و حاضرم پیش پرداخت دیه را بپردازم تا این دختر به زودی آزاد شود و مابقی دیه را با کاری شرافتمندانه پرداخت کند.
در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و درخواست اعسار مهسان را پذیرفت. به این ترتیب قرار شد وی دیه را به کمک وکیلش قسطی به اولیای دم بپردازد و به زودی از زندان آزاد شود.
