علمی نابرده رنج گنج میسر نمیشود

  • شروع کننده موضوع MILAD_A
  • بازدیدها 374
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

MILAD_A

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
1970/01/01
ارسالی ها
27,940
امتیاز واکنش
17,247
امتیاز
995
محل سکونت
تجریش
635142690360169912.jpg
[h=2][/h] مدتی است که در صفحه «کلیک شما» از خوانندگان دعوت کردهایم ایدههای دیجیتالی خود را با دیگر مخاطبان کلیک به اشتراک بگذارند. استقبال بینظیر بود.



هر هفته ما ایده های فراوانی از شما دریافت می کنیم. آنقدر زیاد که اگر بخواهیم هم نمی توانیم همه را چاپ کنیم. اما راستش نمی خواهیم آنها را چاپ کنیم! این تصمیم خشن ما برمی گردد به این که خیلی از ایده ها مناسب نیستند. اینجا بود که ما در تحریریه کلیک به این نتیجه رسیدیم، باید کمی درباره خود ایده صحبت کنیم.
همه ما وقتی از خودرو، پارچ آب، تلفن همراه یا قاب عکس صحبت می کنیم، دقیقا می دانیم چه چیزی را باید تصور کنیم. اما ایده چیست؟ آیا می توان ضمیمه کلیک را دست گرفت، به صفحه 15 رسید و فراخوان ارسال ایده را خواند، کمی فکر کرد، تلفن همراه را برداشت و اگر آنتن می داد، همان طور که دراز کشیده ایم، یا نشسته ایم و داریم کلیک را ورق می زنیم، یک ایده خلاقانه که دنیا را عوض کند بنویسیم و بفرستیم برای بچه های کلیک. بعدش هم بلند شویم و لباس رسمی بپوشیم، سر کوچه بایستیم تا با اسکورت بیایند ما را ببرند مرکز تحقیقات فناوری های فوق پیشرفته! واقعا می شود؟
مشخص است که امکان ندارد. ایده حاصل رنج کشیدن از سختی های روزگار یا دیدن گرفتاری های دیگران است. وقتی رنج به حد اعلا رسید، انسان به فکر چاره ای برای برون رفت از آن شرایط دشوار می افتد، فکر می کند و... دینگ! ایده ای متولد می شود. اما راستش را بخواهید موضوع حتی از این هم دشوارتر است چون فکر کردن به تنهایی فایده ندارد. برای رسیدن به یک ایده ناب باید در پس زمینه فکری خودتان دانش و تجربه داشته باشید. هیچ بذری در شنزار خشک و برهوت رشد نمی کند.
پس چکار باید کرد. آقای کلیک شما که خودت اینها را می دانستی چرا اصلا ما را به ارسال ایده دعوت کردی؟
پاسخ در امروز نهفته است. در همین متن و در نتیجه ای که خیلی از شما خوانندگان خوب کلیک به آن رسیده اید و در قالب شکواییه برای ما فرستاده اید. ما می خواستیم خودتان متوجه خلأ موجود بشوید. اما برای آینده هم برنامه ای داریم. مشکلات!
مشکلات روزمره زندگی شما، گرفتاری هایی که باید از دستشان عصبانی شد و به زمین و زمان ناسزا گفت، نیستند. آنها نعمت های ناب خداوند هستند تا من و شما را به تفکر وادارند. از امروز، مشکلات خود را بنویسید. ارسال پیام کوتاه در حال راه رفتن سخت است، زنگ تلفنم را در خیابان نمی شنوم، کامپیوترم خیلی داغ می کند، وقتی چند ساعت جلوی کامپیوتر می نشینم، کمردرد می گیرم، سرعت اینترنت کم است (راستش را بخواهید برای این یکی فقط باید به خود خدا شکایت کرد!)، مادربزرگم در کار کردن با تلفن همراهش مشکل دارد، صدای زنگ تلفن در نیمه های شب من را تا حد سکته کردن، ترساند، باز هم کلیدم را گم کردم، دلم می خواهد به مریخ سفر کنم یا هر مشکل و آرزوی دیگری. فقط آنها را بنویسید و لیست بلند بالایی درست کنید. بزودی خواهید فهمید چقدر آدم مشکل داری هستید. آنوقت است که یا افسرده می شوید یا مثل یک ایرانی غیور به فکر پیدا کردن راه حلی خواهید افتاد. اگر در مسیر دوم افتادید، شما همان آدمی هستید که توانایی عوض کردن دنیا را دارد. اما صبر کنید، حالا وقت فکر کردن است. دانش کسب کنید، بسازید و از شکست نترسید، تجربه کنید، بپرسید، پول خرج کنید و خلاصه هر کاری را که فکر می کنید لازم است تا ایده کوچکتان به مسیری درخشان در آینده بشر تبدیل شود انجام دهید. فقط از انجام یک کار بشدت پرهیز کنید. آن هم این است که بنشینید در خانه، تلفن را بردارید و دائم از این مقام و آن مسئول درخواست کمک، یاری، پول یا تعریف و تمجید داشته باشید. از مسئولان هم انتظاری نداشته باشید. چون در هیچ جای دنیا، هیچ ایده بزرگی با کمک دولت به وجود نیامده است. این را با اطمینان می گوییم. به قصه های همسایه این طرفی و رفیق آن طرفی و بقال سر کوچه هم گوش نکنید که بابا تو خارج دولت میاد می گـه طرح داری، این پول، این طلا، این هم یک ماشین آخرین مدل، تو برو فقط طرحت را بساز این یک توهم است. اگر آدم های موفقی در گوشه و کنار دنیا می بینید، برای این است که امیدشان را از دولت مرکزی کاملا قطع کرده اند. خوب که دقت کنید، می بیند ملت هایی هنوز گرفتار مصرف و خرید از خارج هستند که کور امیدی به دست سخاوتمند دولت و دولتمردانشان دارند. در پایان یادتان باشد که ما می توانیم! / ضمیمه کلیک
 

برخی موضوعات مشابه

بالا