محتوای تاپیک چطوره؟

  • عالیه!

  • بد نیست!

  • مزخرفه!


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

Mr.Ebham

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/10/25
ارسالی ها
141
امتیاز واکنش
3,833
امتیاز
762
به نام آفریننده قلم
سلام! (واجبه دیگه! چیکار کنم؟)
اگه به این تاپیک اومدین، یعنی دوست دارین که سطح قلمتون رو ارتقا بدین. تبریک میگم!
اول: من نه دکترم، نه استادم، نه معجزه گرم، نه جادوگرم و ... فقط یه نیمچه نمایشنامه نویس هستم که دوست دارم تجربیات و مطالعاتم رو در اختیار علاقمندان (واقعاً علاقمندان!) حوزه نویسندگی قرار بدم. چون که اگه 10 درصد راه نویسندگی رو اومده باشم، درستش اینه که این میزان رو در اختیار شما قرار بدم تا از صفر شروع نکنین و از 10 شروع کنین تا هر جا که رسیدین، در اختیار دیگری قرار بدین. اینجوری علم و تجربه ارتقا پیدا می کنه. چیزی که متاسفانه تو کشور ما کمتر دیده میشه.

دوم: این رو بهتون بگم که خشت اول نویسندگی دونستن ضروریاته و در عین حال که مهم‌ترین خشته، کمترین اهمیت رو هم داره. اون چیزی که مهمتره تلاش و خاکی کردن لباسه. در این مورد بعداً بیشتر صحبت میکنیم اما اینا رو گفتم که بگم اینجا فقط ضروریات گفته میشه. دیگه خودتون باید برا نویسنده خاص شدن همت کنین امید خدا! البته نحوه همتم بهتون میگم. نگران نباشین.

سوم: دیدین این آموزشای نویسندگی چقدر چرت و پرت می‌نویسن؟! اصلا حال آدم رو می‌گیرن. منم یکیشونم! منتها تفاوت اینجاست که سخن گرانبها هم زیاد دارم. فقط باید بگردین و پیدا کنین! ولی خب دور از شوخی سعی می‌کنم هر چیزی که می‌نویسم مفید باشه. ضمناً اگه هم خیلی نویسنده هستین، پس احترامتون واجبه. قدم رو سر تاپیک بذارین و بخونینش، شاید یه نکته‌ای داشت. اونایی هم که صفر کیلومترین، دمتون گرم اینجایین. ضروریات رو یاد بگیرین و بعد گرد و خاک کنین.

چهارم: گفتم و بازم میگم اینا صرفاً تجربیات و مطالعات منه و اگه حرفی میزنم که موافق نیستین، نزنین تو سر تاپیک و فحش بدین. سعی کنین اونایی که مفید هست و باهاشون موافقین رو به کار بگیرین.

پنجم: سوالی بود پروفایل و خصوصی در خدمتم. فقط سوالای سخت نپرسین!

ششم: اگه کسی هم چیزی می‌تونه اضافه کنه، خوشحال میشم باهم مناظره کنیم و به تاپیک بدبخت اضافه کنیم. (ولی لطفا اینجا اثر انگشت نزنین بعد به من بگین!)

فهرست مطالب
(به مرور تکمیل میشه!)


Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!


Please, ورود or عضویت to view URLs content!


Please, ورود or عضویت to view URLs content!


Please, ورود or عضویت to view URLs content!


Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

Please, ورود or عضویت to view URLs content!


6. شخصیت پردازی
-عنصر حیاتی!
-انواع شخصیت
-پرونده سازی برای شخصیت
-روانکاوی شخصیت!
-پردازش شخصیت: گذشته!
-پردازش شخصیت: آینده!
-عیان کردن شخصیت با استفاده از ابزار!
-شخصیت آشغال!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Mr.Ebham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/25
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    3,833
    امتیاز
    762
    1
    اصول داستان‌نویسی اولیه

    همونطور که میدونید قراره درباره اصول داستان نویسی اولیه صحبت کنیم.
    دوستای گلم واقعیتش اینه که منم مثل خیلی از شما از این سرفصل متنفرم! حتی نوشتنش هم حوصله میخواد. تو خیلی موارد دیدم که همیشه خیلی از آدما از این سرفصلا بیزارن. بنابراین منم دل نمیخواد در رابـ ـطه با چیزای تکراری صحبت کنم (البته صحبت میکنم برا تازه واردا ولی در حد متعادل!) ضمنا تو این فصل یه کم میزنم تو بحث روانشناسانه و فلسفی و ... چون دیگه موقعیت مناسبی براش نمیبینم. اتفاقا اولین موضوعمون هم در زمینه ای غیر از نویسندگیه. میخوام درباره عملگرایی صحبت کنم!


    - عمل‌گرایی

    خب عملگرایی (که درستش عمل‌گراییه و حال ندارم بنویسم و از من الگو نگیرید خواهشا!) یه بحثیه که تو همه زندگیتون به دردتون میخوره. از شغل بگیر تا ازدواج (این مجاز داره! غیر ازدواج یه کارای دیگه هم میکنید که شرمنده اخلاقتون نمیتونم نام ببرم! انجمن فرهنگیه!) . شما نشستی رویا میبافی؛ هی میبافی ، هی میبافی تا آخرش خسته میشی و میری گوشیت رو برمیداری و میزنی تو خط بیکاری و ... حالا تو همون جریان رویابافی مثلا خودتو یه نویسنده بزرگ میبینی که یه گله آدم ریختن دور و برت ازت امضا بگیرن، تو هم به هیچ کدومشون محل نمیذاری! (امیدوارم همچین آدمی نشین!)

    ولی در کل میخوام بگم که این رویاتون درحد رویاتون میمونه. اگه عملی در پی اون نباشه، همون رویاتون هم از شما قهر میکنه! پس خواهر یا برادرمن اگه میخوای اون آدم رویات بشی، خب کار کن. واقعیت میگم! عملگرا شو. برنامه که میریزی بهش عمل کن. هدف که مشخص میکنی بهش پایبند باش و بیارش تو عمل. به جان خودم کسی با رویا پردازی به جایی نمیرسه! (البته یه سریا هستن از همون اول حال هیچکاری رو ندارن! فقط رویا میپردازن، خوش خودت واقعاً ! نه غمی ، نه غصه ای ، هیچی...)

    حالا ممکنه بگین این آدمه چقدر سرخوشه! من اگه بلد بودم عمل کنم که عمل میکردم دیگه چه نیازی به تو داشتم!
    واقعیتش اینه که منم جز نصیحت کاری از دستم بر نمیاد ولی (این ولی خیلی مهمه.) چندتا قانون میشناسم که برا خودم جواب داده.

    اول قانون دو دقیقه! (اسمش یه کم تو ذوقه، آخه وقتی ما میگیم قانون باید یه اسم وزن داری داشته باشه. دو دقیقه! خیلی پشمکه میدونم ولی دیگه چه میشه کرد...)
    اصل کار قانون دو دقیقه اینه که هر کاری میخوای انجام بدی، دو دقیقه مشغولش شو، خودت ادامه میدی! میخوای یه پارت رمان بنویسی، یه جمله رو بنویس ، بقیه رو خودت انجام میدی. میخوای آشپزی کنی دو دقیقه یه سیب زمینی خرد کن، خودکار انجامش میدی (اگه خرد کردن سیب زمینی بلد نیستی دیگه نمیدونم چی بگم!) البته حواستون باشه که با خودتون لج نکنید دو دقیقه که انجام دادین، پاشین برین بعد بگین فلانی دیدی قانونت جواب نداد! لازمه این قانون اینه که بشینید همون کار رو انجام بدین. هی بلند نشین برین این ور و اون ور!

    و حالا خیلیا مشکلشون اینه که میشینن بنویسن ولی قفل میکنن!

    از بس برا خودتون قانون میذارین که من باید تو پیش نویس اولم بشم تالکین! چه خبره بابا پله پله! قرار نیست که تو اون پیش نویس اولیه هم قصه عالی بنویسین و هم ویرایشش کنین و هم به به برا خودتون راه بندازین! اینطوری قشنگ میزنین ذوق خودتون رو نابود میکنین.

    پس اول یه متن بنویس. هر چه دل تنگت میخواد بیار رو کاغذ. بدون ویرایش، بدون پاک کردن! اصلا رو این دکمه Backspace کیبوردتون یه چسب بزنین که دستتون هی نره طرفش! بعد تو مرحله دوم یه ویرایش اولیه بزن. بگیر بخواب؛ خواب میبینی یه جمله میاد تو ذهنت فرادش برو اون رو بهش اضافه کن. یه بار از نظر نگارشی ویراستاریش کن. اینجوری هم از خودتون راضی هستین و هم کارتون بهتر درمیاد! تا اینکه بخواین سر هر جمله ده دقیقه فکر کنین آخرشم یه مشتی فحشای سانسور شده بدین پاشین برین.

    بنابراین:

    -عملگرا باشین. از دو دقیقه استفاده کنین و صرفا رویا پرداز نباشین.
    -ذهنتون رو آزاد بذارین تو نویسندگی. مقیدش نکنین به یه چیز خاص.


    فعلا از اون کار قشنگا که حوصلتون سر نره ندارم. این پستای اصول اولیه خیلی ساده هستن و سعی میکنم خلاصه کنم. پست بعدی درباره هدف صحبت میکنم و یه چیز دیگه (یادم نمیاد خدایی!) و اینکه من خیلی تند و با عجله تایپ میکنم. اگه غلط املایی داشتم حتما بهم بگین! نظری، نقدی یا چیز دیگه ای داشتین هم درخدمتم. شب خوش :)
     
    آخرین ویرایش:

    Mr.Ebham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/25
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    3,833
    امتیاز
    762
    - هدف
    تو این پست به طور کلی میخوام درباره هدف صحبت کنم . هر کسی برا خودش یه هدفی داره. یکی دوست داره نویسنده شه که معروف بشه، یکی دوست داره کتاب خودش رو پشت ویترین ببینه ذوق کنه. یکی هم اصلا میخواد این نویسندگی رو وسیله ازدواج قرار بده! مگه چشه؟ کار خیر، کار خیره! (درباره چگونگی این روش اینجا معذورم که توضیح بدم!) آقا اصلا هرچی. هر چیزی که هدفتونه و به من ربطی نداره و مال خودتونه، بردارین یه طرفی بذارینش. بعضیا تو ذهنشونه و یادشونم میمونه (مثل من ماهی نیستن!) بعضیا هم نه. گرفتاری دارن، بدبختی دارن، زندگی دارن، بچه داری دارن و ... اینا میتونن مکتوب کنن.

    و یه چی قدیمیا میگن که سنگ بزرگ نشونه نزدنه! اهداف فوق العاده داشته باشین ولی نه برا نیم ساعت دیگه! با هدفای ریز و خرد شروع کنین. نرین خودتون رو با فلانی مقایسه کنین بگین مگه من از این فلان فلان شده چی کم دارم؟! (بنده خداها چقدر مظلومن!) . هیچی؛ شما هیچی کم نداری. هیچ دو نویسنده ای مثل هم نمیشن! چون مثل هم فکر نمیکنن. حتی شبیه ترین آثار هم یه تفاوت بزرگ دارن که اونا از هم متمایز میکنن. پس خواهشا انقدر خودتون رو با بقیه مقایسه نکنین! هر کسی سبک خاص و نوشته خاص خودش رو داره.


    اینجا ممکنه یه سوال براتون پیش بیاد که کلیشه چجوری به وجود میاد پس؟ (الان میگین بابا این یارو عقل نداره؛ مثل آفتاب پرست رنگ عوض میکنه! پسره فلان شده پارادوکسی)
    به خدا به این کلیشه هم جواب میدم ولی این پست جاش نیست!

    بعضیا هم هستن که انقدر متواضعن، انقدر متواضعن که حد نداره (میخواستم یه چیز دیگه بگم ولی نمیشه! برداشت آزاد! فقط برداشتای خوبا!) خب این به درد نمیخوره. شرمنده ها ولی زیادی فروتنی کردن تو هیچ کاری به کار نمیاد. این افراد تا بهشون میگی چقدر نویسنده خوبی هستی تو عمو، سریع لبخند ملیحی تحویلت میدن و میگن نه بابا من که هنوز نویسنده نیستم ! کارتون قشنگه ولی لطفا زیادی اینطوری نباشین! شما حتی اگه یه داستان کوتاه هم نوشته باشین، یه نویسنده هستین. حتی اگه پارت اول رمانت رو هم نوشتی بازم یه نویسنده هستی. یه کم اعتماد به نفس به هیچ جا بر نمیخوره. مطمئن باشین. حتی اگه نمیخوای بگی نویسنده بگو نیمچه نویسنده یا نویسنده کوتوله یا نویسنده طفل یا حالا هر چی خودت صلاح میدونی.

    یه بعضیای دیگه هم هستن؛ هنوز یه خط ننوشتنا ولی چنان اعتماد به نفسی دارن که وقتی باهاشون حرف میزنی افسردگی میگیری! فکر میکنی خودت یه مشکلی داری. خواهشا اینطوری هم نباشین. گفتم خودتون رو نویسنده بدونین اما دیگه که نباید خودتون رو برترین و بی رقیب ترین و لاکچری ترین نویسنده دنیا بدونین! این فقط یه حس کاذبه. (البته بگم که یهو دیدی ده تا پارت گذاشتی بعد یه لایک خورد. اونم از طرف یه کسی که عاشق چشم و ابروته! اینجوری پیش خودتون شرمنده میشین! واقعا که ضدحال بدیه!) پس زیادی اعتماد به نفس نداشته باشین و کمم نباشه. اعتدال واقعا عجب چیزیه. خوشگل و خوشتیپ! جیگریه برا خودش.

    یه بحث دیگه هم برا نویسنده سال اولیه. آقاجان یا خانم جان استیون کینگ هم یه زمانی یه نویسنده تازه کار بوده. همه که از همون اول خدای نویسندگی زاده نمیشن. بالاخره هر کسی از یه جایی شروع کرده. شما اومدی تصمیم گرفتی داستان بنویسی، دو سه فصل که نوشتی بعد میبینی ای داد! چقدر این سخته. حالا بعضیا ول میکنن ولی بعضیا ادامه میدن. اونایی که ادامه میدن واقعا چه دخترا و پسرای گلی هستن! ببینید سخت ترین دوره نویسندگی سال اولشه (این یه واحد زمانی نیست. یه اصطلاح برا تازه کار بودنه) پس تو سال اول اشتباه زیاد دارین، خستگی زیاد دارین، نقدای تند زیاد دارین، بی مهری زیاد دارین و... کسی موفقه که از اشتباهاتش تو همین دوران درس بگیره. پس از این دوران نترسین. این دوران رو همه نویسنده ها گذروندن. حالا روشش فرق میکرده!


    بچه ها جمله های زیر و مشابهشون نقد نیستنا! هرچیزی رو نقد نگیرین. اگه اینا رو شنیدین بزنین طرف رو ضربه فنی کنین (به شرطی که هیچ حرف درستی باهاش نزده باشه!):
    -ول کن. تو خنگی. هوشت کجا بود...
    -عزیزم استعداد میخواد که شکر خدا نداری...
    و ....


    بنابراین:

    -هدفتون رو یه جا مشخص کنین.
    -سنگ بزرگ نشونه نزدنه!
    -تعادل اعتماد به نفس داشته باشین.
    -از سختیای سال اول فرار نکنین. همه دارنش.


    بازم از این کار قشنگا نداریم. میخواستم آینه و شمع رو براتون بنویسم. (کار ابداعی خودمه) ولی به درد شخصیت پردازی میخوره! پس فعلا کاری باهاش نداریم. غلط تایپی، نگارشی، املایی و ... اگه داشتم بهم بگین حتما + نظری یا نقدی و ... شب خوش.
     
    آخرین ویرایش:

    Mr.Ebham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/25
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    3,833
    امتیاز
    762



    2
    ژانر

    و سرانجام آغاز فصل دوم
    میدونم تعجب میکنین ولی بعضیا هنوز نمیدونن ژانر چیه. خجالتم نداره. یه زمانی من خودم سریال و فیلم رو یکی میدونستم! (برا بچگیمه ها! دیگه نرین برام داستان درست کنین. الان ریش سفید شدم!) ژانر به طور کلی یعنی دسته بندی موضوع. تموم شد و رفت. تعریف تخصصی و از این چرت و پرتای دهن پرکن هم نداره. ژانر یه بحثیه که بیشترین اختلاف سرش موجوده. دوتا آدم بالغ میشینن سر یه میز بعد سر اینکه مثلا عرض میکنم سیـاس*ـی ژانره یا نه گیس هم دیگه رو میکشن. (حالا برا پسرا مثلا کتک کاری میکنن. چی بگم؟! دعوای آقایون یه خرده سانسوریه!) پس هر کسی برا خودش یه سازی میزنه. ممکنه با این دسته بندی که من ارائه میکنم هم مخالف باشین. اما من سعی کردم ژانرا رو از چندتا منبع گلچین کنم. یعنی اونایی که خیلی سرشون اختلافه رو حساب نکردم.

     
    آخرین ویرایش:

    Mr.Ebham

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/25
    ارسالی ها
    141
    امتیاز واکنش
    3,833
    امتیاز
    762
    5
    ابزار داستان نویسی
    خوب میدونم که خیلی دارم پراکنده صحبت میکنم و از این شاخه به اون شاخه میپرم ولی مجبورم! سرعتم رفته بالا. میدونم ممکنه بعضیا خوشششون نیاد. من از شما دوستان گرامی پیش پیش طلب بخشش میکنم. همونطور که گفتم یه سورپرایز بزرگ داریم که با این تاپیک درهم آمیخته و منم مجبورم اون بحثای مرتبطه رو زودتر بگمشون. و اینکه ممکنه تا سه هفته آینده بیشتر در خدمتتون نباشم. البته هستم ولی کمتر و همونطور که قولی دادم مبنی بر تموم کردن این تاپیک، قطعا تمومش میکنم ولی اون بحث مهما رو زودتر میگم که بعداً از دستم شاکی نشین!

    تو این فصل درباره اینا صحبت میکنیم: مقدمه، پی‌رنگ، زاویه دید، کنش، دیالوگ، منولوگ، توصیف و فلش بک. در واقع تو این فصل نصف موارد مهم رو میگم و تقریبا راحت میشیم!


    - مقدمه

    - پی‌رنگ
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا