هیولاهای هریک از شهرستان ها؛ می خواهید وارد سرزمین هیولاها شوید؟؟

  • شروع کننده موضوع ♧HooNam
  • بازدیدها 220
  • پاسخ ها 7
  • تاریخ شروع
  • پیشنهادات
  • ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    هیولاهای بختیاری

    • الازنگی
    images_c9c8d.jpg

    504947-565.jpg


    در باورهای خرافی منطقه بختیاری و لرستان موجودی افسانه ای به نام «الازنگی» وجوددارد. الازنگی یک غول آدمخوار است که قدرت تغییر چهره دارد ودر کوهستان ها با فریب و حیله مردم را گول زده با خود به غارش می برد و آنان را می خورد. در گذشته به کسانی که تنها به کوهستان می رفتند، هشدار داده می شد تا مواظب این غول باشند و گول افراد ناشناس را نخورند. درباره این موجود افسانه ای قصه جالبی وجود دارد.

    در قصه آمده که روزی هفت دختر به دلیل فقر خانواده شان در کوهستان رها می شوند تا آنکه الازنگی در شکل پیرمردی مهربان نزد آنان رفته، فریب شان داده و آنها را به غار خود می برد. یکی از این دختران به نام «تمتی» متوجه می شود که اگر به خواب برود توسط دیو خورده خواهدشد. پس با بریدن دست خود پاشیدن نمک بر آن بیدار مانده و با حیله و نیرنگ بالاخره دیو را فریب داده با تهیه وسایل فرار، خواهران خود را نجات داده و می گریزند. دیو که متوجه حیله تمتی می شود، آنان را تعقیب می کند، اما با زرنگی و حیله دختر، در رودخانه افتاده و هلاک می شود.


    • تپ تپو
    504928-803.jpg



    عشایر و ایلات بختیاری نیز به موجودی نامریی خیالی به نام «تپ تپو» باور دارند. این موجود هم چیزی نظیر همان بختک است. طبق باروهای خرافی می گویند او هم هنگام خواب خود را روی شخص انداخته او را خفه می کند. تپ تپو مهره هایی دارد که مانند گردنبند به گردش می اندازد و هنگامی که قصد رفتن سراغ قربانی خود را دارد، گردنبندش را روی مشک های آب می گذارد. به همین دلیل اگر شخصی موقع حمله تپ تپو فریاد بزند و آب بخواهد، تپ تپو او را رها کرده و فرار می کند. همچنین می گویند اگر گردنبند تپ تپو را بکشی، او آرزوهای انسان را برآورده خواهدکرد.
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    هیولاهای آذربایجان

    گلیم گوش ها
    2352011538451235938181531144720022024930.jpg


    گلیم گوش ها موجودات خیالی جالب و بامزه هستند. معلوم نیست اصل و ریشه این موجودات از کجاست. در داستان ها گفته شده مردمی کوتاه قد بودند. نویسنده کتاب «عجایب المخلوقات» آنان را «منسک» نامیده است که ظاهرا مخلوقاتی بی آزار بوده اند. آنها گوش های فیل مانند بسیار بزرگی داشتند که در موقع خواب یکی را تشک و دیگری را لحاف خود می کردند و هنگام بیداری می توانستند روی یکی از آنها نشسته و یا دیگری خود را مخفی کنند. درواقع در حالت نشسته به چیزی شبیه یک دلمه یا کلم شبیه می شدند. هنوز هم اگر کسی گوش های بزرگی داشته باشد به او می گویند شبیه «گلیم گوش ها» است.


    شاه ماران
    504929-970.jpg

    0-1561-snake-king.jpg

    0-1561-snake-king-kordestan.jpg


    در افسانه ها و باورهای خرافی آذربایجان غربی، موجودی وجود دارد موسوم به «شاه ماران». این افسانه به جز ایران در بخش هایی از ترکیه نیز رایج است. شاه ماران موجودی است با سر اسنان و بدن مار که البته از نظر همه مردم شخصیت منفی و بدی نیست.این گروه این باور خرافی را دارند که او نشانه برکت و دانایی است ودیدن او سبب گشایش در کارها می شود. براساس داستان های قدیمی، شاه ماران در قلعه ای بزرگ و دست نیافتنی به همراه مارهای دیگر زندگی می کرد.

    هرچند او دارای قدرت بسیار بود، اما قدرت دید چشمان شاه ماران بسیار معروف بود و او را قادر می ساخت تا کیلومترها دورتر را ببیند. داستان عشق شاه ماران به دختر پادشاه و کشته شدن او به دست نگهبانان شاه و در نهایت حمله مارها به شهرا و مردم، قصه ای شنیدنی و سرگرم کننده است. در برخی از نواحی روستایی آذربایجان مردم هنوز هم هنگام رویارویی با مارها این داستان را به یاد آورده و سعی می کنند تا خطری از سوی آنان وجود نداشته باشد و به این حیوانات آسیبی نرساند.
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    جنوبی ها بیشتر از مردم مناطق دیگر افسانه دارند


    نسناس و دوستان ترسناک
    بی تردید کناره های خلیج فارس و شهرهای جنوبی ایران یکی از مراکز مهم تولد بسیاری از افسانه های ایران زمین است.دریا و زندگی صیادی، دوری از بخش های داخلی فلات ایران، ارتباط مستقیم و گسترده با مهاجران و ملاحان هندی، آفریقایی و سامی و تحمل سال ها نفوذ اروپاییان باعث به وجود آمدن فرهنگی متفاوت و خارق العاده و متفاوت در کرانه های خلیج فارس نسبت به دیگر نقاط ایران شده است. این داستان ها و افسانه ها، بی اندازه شگفت انگیز و قابل تامل هستند. از آنجایی که در این مختصر امکان بررسی تمامی این قصه ها و افسانه ها نیست، بنابراین تنها به برخی از مهم ترین و رایج ترین آنها می پردازیم.



    نسناس

    the-neanderthal.jpg

    10100392641-1.jpg



    «نسناس» یا «دیو مردم» یا «نیم سوار» موجود خیالی است که به غیر از نواحی جنوبی ایران، اهالی عدن و عمان هم به آن باور دارند. او موجودی نصفه است. یعنی نصف بدن با یک دست و یک پا و یک چشم و یک گوش که به زبان عربی صحبت می کند. نام این موجود در کتاب «بندهش» به صورت «نیم آدم» آمده است. در کتاب «آثارالبلاد» نوشته «زکریا بن محمد بن محمود قزوینی» در توصیف این موجود آممده که این موجود در جنگل های میان عدن و عمان فراوان است و مردمان او را شکار کرده می‌‌‌ خورند.

    او موجودی بی آزار و شوخ و هزال است که بر درخت بالا رود و از فریاد سگ بگریزد. او آدمی را بسیار دوست دارد و هرجا او را ببیند، بر سر راه او آید و بدو نظاره کند و اگر تنها بیند، او را گرفته ببرد. در برخی روایات آمده که نسناس ها گروهی از مردم عادی‌‌ بودند که بر رسول خود عصیان کردند و خداوند آنها را به شکل نسناس مسخ کرد. برخی نسناس را جانوری با چهار چشم و صورت سرخ رنگ و قدبلند و موهای سبز توصیف کرده اند که برای اهالی هندوستان مانند گوسفند است و او را صید کرده و می خورند.
    البته بر اساس واقعیت: نَسناس موجوداتی شبیه انسان که بنابر برخی روایات، قبل از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می‌زیسته‌اند اما بعد از مدتی نسلشان منقرض شد و پس از آنها، خداوند آدم(ع) را آفرید. این واژه در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ذکر نشده اما در روایات به کار رفته است. برخی از محققان، نسناس در روایات اسلامی را اشاره به نئاندرتال‌ها و کرومانیون‌ها می‌دانند.


    بوسلامه یا بوسلمه
    504930-254.jpg


    «بوسلامه« هیولای افسانه ای است که شب های تاریک به کشتی ها حمله کرده و ملوانان و مسافران کشتی ها را با خود بـرده، گوشت و خون آنها را می خورد. برخی از دریانوردان ادعا کرده اند که بوسلمه را دیده اند که از دریا بیرون می آید و در جلوی عرشه کشتی می نشیند، زمانی که ملوانی به او نزدیک می شود، خود را به دریا می اندازد و ملوان هم به خیال اینکه دوستش در آب افتاده خود را به دریا پرت می کند و آن هنگام بوسلمه او را زیر آب می کشد. ساحل نشینان بوشهر هم ادعاهای زیادی درباره رویت این موجود می گویند برخی می گویند، بوسلامه می تواند از دریا بیرون آمده در کنار ساحل کمین کرده و کودکان را با خود ببرد.


    طنطل

    «طنطل» موجود خیالی است با قابلیت تغییر چهره. او در بیابان ها در کمین رهگذران و مسافران تنها می نشیند و در موقع مناسب به آنها حمله می کند. طبطل با پریدن روی کول قربانی او را به کنترل خود در می آورد و از آنها کولی می گیرد.

    سعلوه
    504931-594.jpg


    سعلوه یک دیو زن است که بیشتر به سراغ مردان می رود. او می تواند چهره خود را تغییر داده، به شکل زنی زیبا تبدیل شود و سپس قربانی خود را فریفته و او را بکشد. سعلوه هم شباهت بسیار به افسانه های خون آشام دارد.


    ام المساحی
    pizantarnakdastbili.jpg

    این شخصیت خیالی هم دیو زنی است که در زمارع زندگی می کند. قربانی های او کشاورزانی هستند که به ویژه در شب در مزارع می مانند می گویند دست و پاهای او شبیه بیل است.


    آنشرتو

    «آنشرتوها» موجوداتی دوزیست با سرهای کوچک و بسیار سبک و چالاک هستند که مانند انسان ها سخن می گویند و دارای خانواده هستند. آنها در زیر کتف شان زائده ای مانند باله ماهی دارند که می توانند با کمک آن مانندماهی ها شنا کنند.

    دی زنگرو

    «دی زنگرو» در زبان بوشهری به معنای «مادر سیاه رو» است و «زنگاه» به معنای خرچنگ. داستان دی زنگرو ارتباط مستقیم با یک پدیده نجومی یعنی ماه گرفتگی یا خسوف دارد. در قدیم اهالی بوشهر تصور می کردند که مادر سیاه رو، موجود است به شکل یک خرچنگ بزرگ که می تواند ماه را ببلعد. آنها دلیل ماه گرفتگی را خورده شدن ان به وسیله این موجود می دانستند و چون این باور خرافی را داشتند که این موجودات از فلزات می ترسند، بنابراین هنگام خسوف با سینی و قابلمه و قاشق و هر وسیله فلزی دیگری به کنار دریا می رفتند، و ضمن کوبیدن بر آنها اشعاری هم می خواندند و آنقدر این کار را ادامه می دادند تا زن سیاه رو یا همان خرچنگ بزرگ ماه را رها کند. پس از پایان یافتن خسوف، بچه ها تا چند روز همان موسیقی و اشعار را با دمام و دهل می زدند و می خواندند.

    دوال پا


    «دوال» به معنی «تسمه» و «رکاب کمر« و «بند بلند» است. «دوال پا» موجود خیالی و افسانه ای است که ظاهرا اولین بار در کتاب «وامق و عذرا» و همچنین در داستان «سندباد بحری» و کتاب «عجایب المخلوقات» از آن نام بـرده شده است. این موجود خیالی بالاتنه ای شبیه به انسان دارد، اما پاهایش شل و دراز و تسمه مانند است. به شکل پیرمرد یا مردی ضعیف و زبون و بیمار در سر راه مردم قرار می گیرد.

    او با ناله و زرای و التماس بسیار از مردم طلب کمک می کند و از آنها می خواهد تا او را به خانه مادر بیمارش ببرند. ناله ها و زاری های او کار خودش را می کند و عابر از همه جا بی خبر حاضر می شود به او کمک کند. اما به محض اینکه به کول قربانی خود سوار می شود، پاهای تسمه مانندش را که 40 متر طول دارد، بیرون آورده محکم دور کمر عابر پیچیده، او را وادار به خدمت خود می کند. اگر قربانی بخواهد او را از کولش پایین بیندازد، آنقدر به کمر و پهلوی او فشار می آورد که می تواند آن شخص را خفه کند.

    می گویند دوال پا هرگز از کول قربانی خود پایین نمی آید. در داستان ها آمده که راه نجات از شر او این است که او را مـسـ*ـت کنند.

    در باور خرافی روستاهای اطراف دماوند موجودی عجیب به نام «مردوزوان» وجوددارد. برخی این موجود را شبیه به شخصیت افسانه ای دیگری به نام «مردآزما» می دانند، اما مشخصات او شباهت بسیاری به «دوال پا» دارد. در این باور، مردوزوان شبها در بیابان و صحرا ظاهر می شود و وقتی به انسان در حال فرار می رسد، از پشتش سوار کول او شده، پاهای بلند و ریسمان مانند خود را دور کمر او گره می زند و آن شخص بعد از آن اسیر این هیولا می شود.

    بابا دریا (بپ دیریا)

    «بابا دریا» یا «پدر دریا» یکی دیگر از هیولاهای ترسناک مردم محلی و دریانوردان بندرعباس و بندر خمیر بوده است. براساس افسانه ها، این موجود بدنی پوشیده از پشم سیاه به بلندی حدود 4 متر و شانه هایی به عرض 2 متر دارد. وزنش بایدحدود 1.5 تا 2 تن باشد. دست و پایش شبیه انسان است، اما انگشتان کوچکی دارد و صورتش بسیار شبیه گاومیش است.

    می گویند او هنگام غروب آفتاب و نیمه شب ها از دریا خارج شده و اگر کسی را در ساحل ببیند با خود به قعر آب می برد. با این همه این هیولا به شدت از تیشه و اره می ترسد و با دیدن آنها یا شنیدن صدای برخورد دو قطعه آهن می گریزد. گفته شده که چندبار ملوانان بسیار نیرومند توانسته بودند بابادریا را به دام انداخته تکه تکه کنند، اما وقتی اعضای بدنش را به آب انداختند، دوباره به شکل اول درآمده و گریخته است. بابادریا می تواند صورت تغییریافته «بوسلمه» باشد که در خوزستان و بوشهر بسیار معروف است.

    مادر دریا

    این افسانه بیشتر در میان صیادان مروارید رواج داشته است. این صیادان ادعای رویت زنی را در زیر آب دارند که بچه شیرخواره ای در آغـ*ـوش دارد. برخی از غواصان ادعا کرده اند که این زن از آنان خواسته تا گهواره ای برای فرزندش ساخته و برای او ببرند و درعوض چند مروارید درشت پاداش بگیرند. برخی هم حکایت کرده اندکه زنی را در قعر آب دیده اند که مشغول تکان دادن گهواره نوزادی بوده است. این زن که بالاتنه ای شبیه به انسان و پایین تنه ای شبیه به ماهی داشته با زبانی که نه فارسی بوده و نه عربی، از این غواصان می خواهد تا پیش او و فرزندش بمانند.صیادان مروارید معقتدند اگر مادر دریا با غواصی صحبت کند، صیدش رونق پیدا می کند.

    براساس همین باور خرافی، اگر گهواره ای به تور صیادان گیرکند،آنها گهواره را به دریا بازگردانده و به سرعت محل را ترک می کنند.

    عبیدالماء

    عبیدالماء موجودی خیالی انسان نما و سیاه رنگ است که در رودخانه ها زندگی می کند. او موجودی دوزیست است یعنی با اینکه در رودخانه زندگی می کند، اما می تواند از آب خارج شده و به راحتی در خشکی تردد کند. این موجود دارای زن و فرزند است و بدنی سیاه رنگ با ناخن های بزرگ و قوی دارد. ساکنان کنار رودخانه ادعا می کنند که اگر کسی بی موقع در رودخانه شنا کند، مثلا هنگام شب، توسط «عبیدالماء» غرق می شود.
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    0
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    0
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان
    0
     

    ♧HooNam

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/07/14
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    1,569
    امتیاز
    425
    محل سکونت
    بچه ی کوهستان

    هیولاهای اصفهان

    موش ناقص الخلقه

    مول


    «مول» را موجود خیالی شبیه موش یا مارمولک توصیف کرده اند که سری شبیه نوزاد انسان دارد. در قدیم باور خرافی وجود داشته مبنی بر اینکه گاهی برخی زنان به جای بچه عادی، مول به دنیا می آورند.


    در این باور خرافی، مول با خوردن جنین انسان، جایگزین آن در بدن زنان می شده و زودتر از موعد زایمان متولد می شده. این موجود به محض تولد و خروج از بدن زائو، خود را به دیوار رسانده و از آن بالا می رفته است. مردم باور داشتند این موجود را باید سریع کشت و دفن کرد. دلیل به وجود آمدن این افسانه می تواند مرتبط با بیماری های مادرزادی، عدم توجه به تغذیه مادران در دوران بارداری، و برخی عوامل ژنتیکی باشد که منجر به تولد نوزادان نارس و ناقص الخلقه می شد. به هر حال این افسانه ترس فراوانی در زنان باردار و خانواده های آنان به وجود می آورد.


    ایسیچی
    504994-112.jpg

    در برخی از نواحی استان اصفهان به باور خرافی بعضی، موجودی شرور به نام «ایسیچی» وجود دارد. ایسیچی شخصیتی شبیه به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دارد. قدیمی ها او را موجودی کوتوله با بینی گلی می دانند که با نشستن روی سـ*ـینه مردم سعی در خفه کردن آنها دارد. در عین حال برخی او را دزد بچه ها می دانند و ادعا می کنند که او بچه های انسان را با بچه های شرور خودش عوض می کند. در منطقه «لنجانات» او را موجودی چهار دست و یا مانند گرگ می دانند که شب ها به قصد خفه کردن مردم به خصوص در موقع خواب وارد خانه ها می شده است.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا