پائول فون هیندنبورگ/قهرمان ملی و سیاستمداری کهنه کار

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
پائول فون هیندنبورگ ژنرال نامدار ارتش آلمان در جنگ جهانی اول بود که آوازه ی فتوحات و پیروزی های شگفت آور او، زبانزد خاص و عام بود. هیندنبورگ پس از خاتمه ی جنگ -که نتیجه اش، شکست آلمان و آشفتگی سیـاس*ـی گسترده در این کشور بود- در نقش یک سیاستمدار محافظه کار، به سمت ریاست جمهوری آلمان رسید. با مرگ وی در دوم اوت ۱۹۳۴، قدرت به آدولف هیتلر -رهبر حزب نازی آلمان-منتقل شد. دوره ریاست جمهوری هیندنبورگ با بی ثباتی سیـاس*ـی، فروپاشی اقتصادی و ظهور احزاب افراطی راست گرا همراه بود.

پائول لودویگ هانز هیندنبورگ در ۲ اکتبر ۱۸۴۷ در شهر پوزنان (واقع در لهستان کنونی) که آن زمان در قلمرو امپراتوری آلمان و جزئی از ایالت پروس واقع بود، متولد شد. پدرش از اشراف زدگان قدیمی پروس بود که به امور نظامی اشتغال داشت. هیندنبورگ نیز به تبعیت از شغل پدر، به جرگه نیروهای مسلح پروس وارد شد و در دو جنگ با اتریش (سال ۱۸۶۶) و فرانسه (سالهای ۱۸۷۰-۱۸۷۱) شرکت جست. هیندنبورگ در سال ۱۹۱۱ بازنشسته شد. او دوره ی کاری بسیار آرامی را پشت سر گذارده و البته افتخار خاصی در عرصه نظامی کسب نکرده بود.

جنگ جهانی اول
هیندنبورگ سه سال بعد دوباره برای خدمت در ارتش فراخوانده شد. او در کنار ژنرال اریش فون لودندورف -فیلدمارشال برجسته ارتش آلمان- به خطوط مقدم جنگ فرستاده شد. هوش و ذکاوت لودندورف در طراحی استراتژی های نظامی، به پیروزی حیرت آور بر ارتش روسیه در شرق پروس منجر شد (تابستان ۱۹۱۴). این فتح درخشان، به ارتقای درجه هیندنبورگ منجر شد و او به سمت فیلدمارشالی دست یافت. امپراتور ویلهلم دوم ،سرخوش از این پیروزی ها، شخصاً از هیندنبورگ و لودندورف تجلیل کرد.

پیشرفت هیندنبورگ باز هم ادامه یافت و او در سال ۱۹۱۶ به مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح آلمان ارتقاء یافت. لودندورف نیز مشترکاً این سمت را با هیندنبورگ سهیم شد. دلیل اصلی این تغییر ناگهانی، فشار سیـاس*ـی بر امپراتور ویلهلم دوم بود. او که از ابتدای جنگ، مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح را یدک می کشید، عملاً در تصمیم گیری ناکام مانده بود و تعلل وی، منجر به توقف پیشروی ارتش آلمان در جنگ با فرانسه و روسیه شده بود. هیندنبورگ و لودندوف که دریافته بودند نمی توانند در خشکی به پیروزی نهایی دست یابند، اقدام به محاصره دریایی بریتانیا نمودند تا شاید از این طریق، بتوانند روند جنگ را تغییر دهند.

Ludendorff2.jpg

لودندورف
زیردریایی های آلمانی در راستای اجرای طرح محاصره دریایی بریتانیا، به کلیه کشتی های باری و مسافربری که مقصد آنها بنادر انگلستان بود، حمله می کردند. در جریان این حملات، چندین کشتی مسافربری آمریکایی نیز هدف قرار گرفت که سرانجام، پای دولت آمریکا را به جنگ کشاند. آمریکایی ها که نیروهای تازه نفس خود را به فرانسه منتقل کردند، در بهار ۱۹۱۸ آخرین ضربات را بر خطوط مقدم ارتش آلمان وارد آوردند. سرانجام در ابتدای پاییز همان سال، شکست آلمان در جنگ، قطعی گردید.

جمهوری وایمار
در آخرین روزهای جنگ، امپراتور ویلهلم دوم -ناامید از کسب پیروزی- به هلند گریخت و رسماً پایان سلطنت در آلمان را رقم زد. جمهوری خواهان با استفاده از فرصت بدست آمده، قدرت را در اختیار گرفته و جمهوری “وایمار” را تاسیس نمودند. هیدنبورگ که در پی کنترل شرایط نابسامان کشور بود، با رژیم جدید همکاری کرد و برنامه ی خروج نیروهای آلمان از فرانسه و بلژیک را به مرحله ی اجرا گذارد. او همچنین جنبش های رادیکال چپ گرا را که در چندین شهر آلمان، آشوب به پا کرده بودند، سرکوب نمود. هیدنبورگ مجدداً در ژوئیه ۱۹۱۹ بازنشسته شد و برای گذران تعطیلات، به هانوفر رفت. اگرچه وی چندین بار علیه جمهوری وایمار سخن گفت اما همچنان در نظر مردم آلمان، یک قهرمان ملی بی طرف به حساب می آمد.

سمت ریاست جمهوری
به دنبال مرگ رئیس جمهور وقت آلمان -فردریش ابر- در آوریل ۱۹۲۵، هیندنبورگ به مقام ریاست جمهوری برگزیده شد. اگرچه وی تمایلات سلطنت طلبانه از خود نشان داده بود اما به شکلی محافظه کارانه، از قانون اساسی جمهوری وایمار پشتیبانی کرد. هیدنبورگ تلاش کرد تا با افزایش قدرت رئیس جمهور، پارلمان را در موقعیتی ضعیف تر قرار دهد و تا حدی نیز در نیل به این هدف، توفیق یافت. در سال ۱۹۲۹ که بحران اقتصادی، تمامی جهان را در خود فرو برد، اقتصاد در هم شکسته ی آلمان بیش از سایر کشورها، از چنین بحرانی متضرر گردید. هیدنبورگ برای کنترل اوضاع، کابینه ی جدیدی تشکیل داد و البته نظر پارلمان را در این رابـ ـطه، جویا نشد. اختلافات میان رییس جمهور و پارلمان تا حدی بالا گرفت که سرانجام به موجب فرمان هیندنبورگ، پارلمان ملی آلمان (رایشتاگ) در ژوئیه ۱۹۳۰ منحل شد.

وضعیت نابسامان سیـاس*ـی، عرصه را برای گروه های راست گرا همچون حزب نازی فراهم کرد تا در فکر کسب قدرت بیفتند. حزب نازی در انتخابات پارلمانی بیشترین کرسی ها را پس از حزب حاکم، کسب کرد. هیدنبورگ که مطابق شم نظامی اش، صرف هزینه های هنگفت برای توسعه نیروی نظامی آلمان را ضروری می دانست، برای دست یابی به این هدف، با اعضای کابینه ی خود در جدال قرار گرفت. دوره ریاست جمهوری هیدنبورگ در آوریل ۱۹۳۲ به پایان رسید. جدی ترین رقیب او برای کسب مجدد این مقام، آدولف هیتلر -رهبر حزب نازی- بود اما به نظر می رسید هیندنبورگ همچنان از محبوبیت کافی برخوردار است تا بتواند بر آدولف هیتلر پیروز شود.

هیدنبورگ بار دیگر به منصب ریاست جمهوری رسید. او قرابت فکری زیادی با آدولف هیتلر داشت و نظرات هر دو مبنی بر توسعه توان نظامی آلمان و احیای عظمت پیشین این مملکت، این دو شخصیت را به یکدیگر نزدیک نمود؛ این در حالی بود که هیدنبورگ، پیروزی اش در انتخابات را مدیون کمک های احزاب سوسیال دموکرات و انجمن های مذهبی و کلیسایی بود. آدولف هیتلر برای رسیدن به رأس قدرت، مانعی بزرگ پیش روی خود می دید: صدراعظم وقت، هاینریش برونینگ. به مدد هیندنبورگ، برونینگ از منصب خود برکنار شد.

دو کابینه ی متوالی بعدی، نخست به ریاست فرانتس فون پاپن و دیگری به ریاست کورت فون شلایشر نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و نظر مساعد حزب نازی را بدست آوردند. هیندنبورگ که به خاطر سخنان خصمانه ی هیتلر، نسبت به وی بی اعتماد شده بود، به هیچ وجه راضی نبود که منصب صدراعظمی را به وی بسپارد. در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۳۲ حزب نازی ده درصد از سهم کرسی های خود در رایشتاگ را از دست داد. هیتلر برای خروج از هرگونه بن بست سیـاس*ـی، با پاپن بر سر تشکیل دولت ائتلافی به توافق رسید. مقرر شد که هیتلر در کابینه ی جدید، مقام صدراعظمی را در اختیار داشته باشد، پاپن نیز معاون صدراعظم گردیده و بیشتر پست های سیـاس*ـی به مقامات غیرنازی سپرده شود.

پاپن به هیندنبورگ اطمینان داد که هیتلر را می توان به راحتی کنترل کرد. هنگامی که شلایشر در کسب پیشتیبانی رایشتاگ برای پیشبرد برنامه های دولت ناکام ماند، هیندنبورگ از او وی خواست که استعفاء دهد. در ۳۰ ژانویه ۱۹۳۳ آدولف هیتلر با حکم هیندنبورگ، صدراعظم آلمان شد. در کابینه ی جدید، فقط دو عضو از حزب نازی حضور داشتند؛ ویلهلم فریک و هرمان گورینگ.

todestag_paul_von_hindenburg_preview_image_900x510.jpg

هیندنبورگ و هیتلر (هنگامیکه که صدراعظم آلمان شده بود)
به تدریج مشخص شد که تدابیر پاپن برای محدودکردن نفوذ نازی ها، ناکارآمد بوده است. اعضای حزب نازی ظرف چند ماه، پست های کلیدی دولتی را تصاحب کردند. هیدنبورگ که خودش را با شرایط وفق داده بود، به حمایت ضمنی از هیتلر ادامه داد. او سرانجام در ۲ اوت ۱۹۳۴ درگذشت. با مرگ هیندنبورگ، آخرین مانع بر سر راه هیتلر برداشته شد و او که خودش را پیشوای ملت آلمان نامیده بود، این کشور را در مسیری قرار داد که سیر تاریخ جهان را متحول نمود. هیدنبورگ همچنان به عنوان یک چهره شاخص ملی، مورد احترام آلمانی هاست.
 
بالا