فرهنگی و هنری پاسخ تند مهراب قاسمخانی به جهانگیر الماسی

[*SAmirA]

مهراب قاسمخانی در صفحه اینستاگرامش نوشت:



استاد جهانگیر الماسى در مصاحبه با هفته نامه تماشاگران براى بار دوم گیر دادن به کاراى ما و خانواده مون… البته من همون یکى دو سال قبل که این کار رو کردن پاسخشون رو دادم ولى انگار به دستشون نرسید. در نتیجه براى یادآورى همون پاسخ قبلى رو یه بار دیگه اینجا مینویسم و در پست بعدى به مصاحبه جدیدشون هم جواب میدم. امیدوارم این دفعه به دستشون برسه…



از دیروز که این مصاحبه اخیر استاد الماسى رو خوندم دارم با خودم کلنجار میرم که بهتره پاسخى در جوابش بنویسم یا نه. پیمان اعتقاد داشت که نباید این کار رو بکنم و به نظرم حرف درستى میزد. ولى از اونجایى که من همیشه کار درست رو انجام نمیدم تصمیم گرفتم که چند خطى در پاسخ به این استاد عزیز بنویسم. ​

​

استاد، با توجه به سالها فعالیت شما در عرصه هنر برام عجیبه که متوجه دلیل انتخاب پژمان به عنوان بازیگر اصلى این سریال نشدید. واقعاً مسئله در اون حد پیچیده نبود که متوجه نشید. حتى بیننده هایى که هیچ دستى در هنر هم نداشتن متوجه شدن… ماجرا به همین سادگى بوده که دوست داشتیم فضاى این سریال تا حد ممکن براى بیننده باور پذیر باشه و از اونجایى که براى این منظور باید از اسامى واقعى تیم ها استفاده میکردیم احساس کردیم که باید از اسامى واقعى فوتبالیست هاى عزیز هم استفاده کنیم. در نتیجه احساس کردیم که براى نزدیک تر شدن به این فضاى واقعى و نیمه مستند، بهترین انتخاب استفاده از خود این ورزشکاران در نقش خودشون میتونه باشه.



استاد، حالا متوجه دلیل ساده این انتخاب شدید؟ نشدید؟



چشم. بیشتر توضیح میدم. به عنوان مثال فیلم سینمایى "رنج و سرمستى" که خودتون دارید زحمت ساختش رو میکشید. در این فیلم شما براى واقعى تر شدن فضا از تعداد زیادى از نابازیگران بومى استفاده کردید بدون این که حقى از فارغ التحصیلان جوان رشته بازیگرى ضایع بشه.



همینطور بودجه اى در حدود یک و نیم میلیارد تومان از مرکز سینماى مستند و تجربى دریافت کردید بدون این که حقى از مستند سازان و کارگردانان جوان ضایع بشه…



استاد، توضیحات شفاف بود؟ نبود؟ دیگه به استادى خودتون ببخشید. بیشتر از این کارى از دست من بر نمیاد… ​

​

​

---

بعد از دو سال از اون ماجراى قبلى استاد الماسى باز مصاحبه کردن (هفته نامه تماشاگران) و باز به ما لطف داشتن. منم از اونجا که احترام به اساتید رو واجب میدونم خودم رو موظف دونستم که پاسخ لطفشون رو بدم:
اول- استاد سریال پژمان مال دو سال پیش بود. خوب یا بد تموم شد و رفت به خدا. هر چقدرم بد بود باور کنید مشکل سینما و تلویزیون ما اون سریال نبود که هنوز بعد از دو سال ذهنتون رو درگیر کرده.
دوم- فرمودید این قاسم خانى ها خانواده شون رو هم میبرن سر کار و همه جا هستن و چرا هر طرف نگاه میکنید ما هستیم… راستش اتفاقاً الان همین قاسم خانى ها از سریال پژمان به این طرف، یعنى دو ساله که کار نکردن. کدوم طرف رو نگاه میکنید که ما رو میبینید؟ اون خانواده ما هم که میفرمایید احتمالاً همسرامون هستن که والله ما نیاوردیمشون توى این کار. توى این کار بودن و آشنا شدیم و جسارتاً ازدواج کردیم. خدا خیر بده همسر منو که دو ساله داره خرجم رو میده. ​

​

سوم- گفتید ما ملت رو عقب مانده فرض کردیم با سریال هایى که میسازیم مثل پایتخت. استاد عزیز پایتخت سریال خوبى بود که محسن تنابنده و خشایار الوند نوشتن و ما متاسفانه هیچ نقشى در اون کار نداشتیم. بعدش هم از سریال در حاشیه به عنوان یکى دیگه از کاراى بدمون مثال زدید که خوب اونم ما ننوشتیم.
آخر- استاد جان حیفه شمایى که آقاى احمدى نژاد شخصاً از پشت صحنه فیلمتون بازدید میکنه و نزدیک دو میلیارد هزینه فیلمتون میشه ذهن گرانبهاتون رو براى یه سریال آبکى و ارزون که دو سال هم از پخشش گذشته و به قول خودتون یک مشت عقب مونده بى سواد ساختنش آشفته کنید.
آخر تر- ولى جان من اون قسمت از مصاحبه تون که گفتید آنجلینا جولى به خاطر صحبت هاى آقاى سلحشور لباس پوشیدنش رو عوض کرد و بازیگرى رو کنار گذاشت رو شوخى کردید دیگه؟ نه؟ خیلى بامزه بود اونجاش. مخصوصاً جایى که گفتید آنجلینا گفته شوهرم برد پیت خیلى غیرتیه و میخواسته بیاد ایران با شما درگیر بشه. شوخى بود دیگه؟؟؟ نبود؟؟
ببخشید مزاحم چرتتون شدم
با احترام
مهراب قاسم خانى بى سواد​