فرهنگی و هنری پنج دليل عمده موفقيت «شهرزاد»

  • شروع کننده موضوع kiya dokht
  • بازدیدها 170
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

kiya dokht

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/11/20
ارسالی ها
8,672
امتیاز واکنش
26,158
امتیاز
959
سن
23
محل سکونت
جنوب
آخرین خبر : پنج دليل عمده موفقيت «شهرزاد»
تاریخ انتشار: 94/10/17 23:50
رويکرد/ اين روزها سريال «شهرزاد» نقل محافل است، در روزگاري که مجموعههاي نمايشي تلويزيون چنگي به دل نميزنند و حداقل به جز برخي آثار، بقيه نتوانستهاند نظر مخاطب را به خود جلب کنند، اين سريال با اقبال فراوان بيننده مواجه شده است. نکتهاي که بيش از هر چيز از اقبال سريال «شهرزاد» متبادر شد و جاي بسي خرسندي و خوشحالي دارد، توجه مخاطب ايراني به يک سريال وطني در روزهاي رقابت انواع و اقسام سريالهاي سخيف و گاهي افتضاح شبکههاي فارسي زبان و... است. اينکه هنوز تماشاگر ايراني به کالاي وطني روي خوش نشان ميدهد، براي تلويزيون که اين روزها نتوانسته مخاطبش را حفظ کند. بيشتر يک زنگ خطر است و بي ترديد اعتماد تماشاگر و خانواده ايراني به تلويزيون فرصتي است که نبايد ناديده گرفته شود. چرا تلويزيون از اين وزنه مهم تبليغاتي که از اعتقادات مخاطبش سرچشمه ميگيرد، بهره لازم را نميبرد، سوالي است که نيازمند آسيب شناسي مديريتي است. لازم است مديران و سياستگذاران تلويزيون به هر بهانهاي دور هم جمع شوند و پاسخگوي اين سوال باشند که چه کنيم تا اين مخاطب آماده و پا به جفت رسانه را از دست ندهيم. مخاطبي که حاضر نيست تن به آثار آن سوي آبي بدهد، مگر در شرايطي که تلويزيون وطني نتواند سبد روزانهاش را پر کند. سريال «شهرزاد» ساخته حسن فتحي است. فتحي اگر چه در سينما نيز حرفهاي زيادي براي گفتن داشت، اما به هر حال او نام امروزش را مديون رسانه ملي است. سريالهاي «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «ميوه ممنوعه»، «زمانه» و... از توليدات تلويزيوني اين کارگردان است. او اين روزها سريال «شهرزاد» را روانه شبکه نمايش خانگي کرده که اتفاقاً با اقبال هم مواجه شده است. پنج دليل عمده موفقيت «شهرزاد» و دو دليل مشخص که اين سريال بايد از آن احساس خطر کند در ادامه ميآيد: قصه و شخصيت پردازي «شهرزاد» پايه و اساس هر درام قطعاً قصه است و نياز است به اين مقوله توجه اساسي شود. بارها در همين صفحات بانيفيلم خواندهايد و نوشتهايم و به بحث توسط کارشناسان پرداختهايم که عمده ضعف ما در توليدات نمايش سيما به قصه بر ميگردد. ضعف اصلي سريالهاي تلويزيوني که در شکستهايشان موثر است، نداشتن يک قصه خوب و قوي است. آثار معمولاً با يک درام آبکي و دو خطي ضعيف که توانايي و کشش يک اثر نمايشي در قالب سريال را ندارد، تصويب و وارد فاز توليد ميشود و اشتباه وقتي که بسياري از سريالها با يک سيناپس بدون در نظر گرفتن بار قصه، تعليقها، نقاط عطف، شخصيتها و... تصويب شوند و در فاز توليد ديگر کمتر مميزي لازم روي بُعد کيفي کار صورت ميگيرد، تشديد ميشود. در حالي که سريال «شهرزاد» از يک قصه خوب و غني برخوردار است. فيلمنامه را نغمه ثميني و حسن فتحي به اتفاق نوشتهاند و اين يعني تمام متريال مد نظر يک کارگردان در توليد روي کاغذ آمده است. سريال «شهرزاد» قصهاي کاملاً ايراني دارد، کاراکترها با رنگ و لعاب ساخته و پرداخته شدهاند. هر کدام از شخصيتها بر اساس جايگاهشان در درام طراحي و پيچيدگيهاي خاصشان را دارند. تا اينجاي سريال هيچکدام از کاراکترها رها نشدهاند. هر کدام به نوبت و به موقع وارد قصه ميشوند و داستان خود را در دل سريال تعريف ميکنند. قصه از پيچيدگيهاي خاص برخوردار است و اين مسئله مخاطب ايراني را درگير پيگيري داستان و البته پيدا کردن خودش در دل شخصيتها و قصه ميکند. اکثر شخصيتهاي درون اين درام ميتوانند ما به ازاي بيروني داشته باشند. سبک روايت قصه و گره گشاييها بر اساس هر قسمت طراحي شدهاند. پايان بندي يا اندينگها بسيار تکنيکي و مهندسي شده با هدف تشويق مخاطب براي خريد حلقه DVD بعدي و البته ايجاد تعليق و کشش ايجاد شده است و جدا از ترفندهاي مرسوم مورد نياز در توليد يک اثر براي شبکه خانگي، نگاه داشتن مخاطب براي قصه گويي بهتر و ايجاد سوال نيز مد نظر بوده است. قصه براي کارگرداني و ساختن نوشته شده، نه براي تعريف کردن؛ لذا هر کدام از لحظات قصه بار نمايشي و تصويري دارند. توجهات زنانه بسيار خوب در دل سريال نگاشته شده است، حساسيتهاي زنانه ايراني به خوبي در دل ديالوگها لحاظ شده است. غيرتمندي يا عدم تعصب مرد ايراني نيز به وفور در دل سريال يافت ميشود. نگاه اربـاب و رعيتي که علي نصيريان دوست ندارد از آن به عنوان «پدر خوانده» نام بـرده شود، قصه سريال را پر طمطراقتر کرده است. سريال به لحاظ قصه تا اينجا که يازده قسمت روانه بازار شده، کشمکش لازم را ميان کاراکترها حفظ کرده، در کمتر لحظهاي سريال افت ميکند و اگر هم افت محسوسي در طول سريال قابل لمس باشد، بر ميگردد به نمودار روايت قصه و گره گشاييهاي در لحظه و لو ندادنهايي که ميتوانند ترفند دراماتيک داشته باشند. قصه سريال «شهرزاد» از نقطه A تا اينجا بسيار داغ و شريف پيش رفته و هرگز در آن احساس آب بستن نميکني. کاراکترها پايه و اساس قصه را ميچرخانند، پس بايد به شخصيت پردازي در اين سريال نمره قابل قبولي داد. بازيگران و شخصيتها شخصيتها هر چقدر خوب و قوي طراحي شده باشند اگر روي کاغذ آمده، ولي به تصوير کشيده نشوند، شکست عايد اثر خواهد شد. شخصيت پردازي خوب و قوي نيازمند بازي آگاهانه بازيگر و اين بازي آگاهانه نيازمند يک انتخاب درست است. چه بسيار بودهاند سريالهايي که در آن شخصيت پردازي منطقي و قابل توجه بوده، اما بازيگر از پس نقش و لاپيرنتهاي کاراکتر بر نيامده و در سطح مانده و شخصيت را با سر بر زمين زده است. سريال «شهرزاد» طوري نگارش و پرداخته شده است که نيازمند انتخاب درست بازيگران با فکر و متبحر بوده است. اتفاقا براي اين دست سريالها نميتوان از هر بازيگري بازي گرفت، چرا که چنين نقشهايي اين توانايي را دارند که حتي يک بازيگر را فيد کرده و از مسير خارج کنند. نقشها پر از پيچيدگي در طول داستان همراه با بالا و پايينهاي لازم براي قرار گرفتن در دل درام است. اگر پاسکاريهاي نقشها درست شکل نگيرد، حتماً بازي ضعيف به چشم ميآيد و يک بازيگر بد کارش نمود پيدا ميکند. در مورد بازي درخشان علي نصيريان که مفصل گفتيم. بيشک شهاب حسيني هم يکي از بهترين تجربههاي بازيگرياش را مجدداً با حسن فتحي تجربه ميکند. شهاب حسيني که اين روزها از محبوبهاي تلويزيون و سينماست، خوب ميداند براي نگاه داشتن و جذاب حفظ کردن يک کاراکتر مثل قباد براي خانواده ايراني به چه لحن و نگاهي نيازمند است. او فکورانه از پس اين نقش با چند جنس بازي مختلف در مقابل بزرگ آقا، رخ به رخ شهرزاد و همچنين در مقابل شيرين بر آمده است که جاي گپ و گفت فراوان دارد. ترانه عليدوستي اصولا بازيگر خوبي است و «شهرزاد» برازنده اوست، چرا که وجوه دروني نقش به اندازهاي است که در تبحر بازيگري مثل ترانه عليدوستي ميگنجد. پريناز ايزديار خيلي زود جاي خود را در دل سريال پيدا کرد و اوج کارش در قسمت يازدهم و در سکانس کلوپ در مقابل شهاب حسيني بود. مهدي سلطاني از تک تک دقايق حضورش در سريال نهايت استفاده را بـرده است. هاشم خان سريال نيازمند بازي بازيگري است که بتواند اوج و فرودها را به تصوير بکشد. لحظاتي که او در مقام پدر، رخ به رخ مصطفي زماني بازي دارد و در جايگاهي در مقابل بزرگ آقا بايد کُرنش کند. محمود پاک نيت نيز پس از مدتها، از معمولي بودن فاصله گرفته و بازي خوب و قوياي ارائه داده است. گلاره عباسي که اين روزها مسير و دنياي جديدي را در دنياي بازيگري طي ميکند، در مقابل پريناز ايزديار و در نقش ملازم او آنقدر خوب بوده که متوجه نشديم شخصيتي آب زير کاه و چند خطي را ارائه ميدهد. گلاره عباسي را ميتوان اين روزها يک بازيگر با هوش ديد که از نقش خوبش در سريال «شهرزاد»، خوب ماهي ميگيرد. حتي ابوالفضل پورعرب ستاره سالهاي پيش سينماي ايران در سريال «شهرزاد» جاي خوبي نشسته است. پورعرب در کنار علي نصيريان همان فردي است که حسن فتحي ميخواهد، او بله قربانگوي بجا و موثري در کنار مَرمَر است و مشخصاً پايه و اساس خانه بزرگ آقا را خوب در دست دارد. پورعرب با اين نقش نشان داد هنوز حرفهايي براي گفتن دارد، چرا که سالها تجربه سينما در آستين او جاي خوش کرده و انتظار بروز دارد. پورعرب با هدايت درست کارگردان دوست داشتني از آب در آمده است. بازي اکثر بازيگران سريال «شهرزاد»، حتي کاراکترهايي که نقش کوتاه و کم رنگ پازل بازيگري را در اين سريال دارند خيلي بجا پر شده است. هوش کارگردان کاربلد برکسي پوشيده نيست فتحي کارگرداني کاربلد، باسواد و درام شناس است. تجارب قبلي او نشان داده در ساخت يک سريال تلويزيوني همه چيز را بلد است. جامعهاش را ميشناسد. خواسته مخاطب را ميداند. تحقيق کرده سريال ميسازد. براي مخاطب سريال ميسازد، بلد است چگونه مخاطب را پاي رسانه حفظ کند. براي کارگرداني يک سريال به دنبال خودنماييهاي مرسوم اين روزها نيست. زمان و تاريخ را به خوبي بلد است و ميداند اين نوع از سبک روايت، دکوپاژي چگونه ميخواهد. او کارگرداني دست به قلم است، پس نياز ندارد کارگردانياش را بر قصهاش سوار کند. او ميداند قصهگويي مناسب و ترتيب گره گشايي رمز موفقيت کارهايش است، پس موفقيت در اين سالها دور از دسترس او نبوده است. اما هوش سرشار حسن فتحي را در انتخاب بازيگران سريال، پايان بنديهاي هر قسمت و شناختش از مذاق مخاطب ايراني (امروز که سليقهها به سمت و سوي آن سوي آبي رفته) پيدا کنيد. فتحي امروز جزو بهترينهاست، به واسطه توانايياش در بازي گرفتن از بازيگراني که شايد لزوماً هميشه هم خوب نبودهاند. او به واسطه سالها کار تئاتر بازي گرم و تماشاگر پسندي بر اساس قصهاش از بازيگران ميگيرد و ميتوان رگههاي حضور او پشت دوربين را در نوع بازي بازيگران، بخصوص در چند نقش اصلي سريال با چشم غيرمسلح هم حس کرد. او يک تنه ميتواند يکي از رموز موفقيت سريال باشد. فضاسازي در «شهرزاد» سريال «شهرزاد» به واسطه مکان و زمان روايت قصه، اگر چه دچار محدوديتهايي شده، اما اين يک برگ برنده است براي مخاطب علاقهمند به تهران قديم و به آثار مرحوم علي حاتمي و پرداختن به دورهاي که قصهگويي در آن چهارچوب جذاب و خاطره انگيز است. زمان انتخاب شده براي روايت سريال «شهرزاد» اگر چه نيازمند طراحي صحنه و لباس و وجوه گران در سريال سازي شده است، اما فراموش نکنيم مخاطب اين زبان قصه گويي در دل آن فضا را دوست دارد، چون در کنار يک درام گرم، تاريخچهاي از دوره معاصر کشورش را ناخواسته ورق ميزند. بايد گفت دکور، لباس، گريم و البته نمايش تهران قديم و سبک ديوان سالاري يک مرد موثر در دولت، جزو جذابيتها و عوامل موفقيت «شهرزاد» تا اينجاي کار است. دقيقاً کجايي!؟ نميتوان از تيتراژ پاياني سريال «شهرزاد» و صداي محسن چاووشي به سادگي گذشت. هر چند سال يکبار يک ترانه گل ميکند و ورد زبانها ميشود. ترانه چاووشي خيلي زود او را با سريال «شهرزاد» به اوج بازگرداند. حتماً خود او هم فکر نميکرد اين ترانه به ظاهر معمولي بتواند تا اين حد قوي و موثر علاقه مندان او و حتي افرادي که با جنس صداي او ارتباط چنداني ندارند را درگير کند. حتماً سريال «شهرزاد» قدر تيتراژ پاياني خودش را ميداند. محسن چاووشي با صداي زخم و خش دارش طرفداران بسياري را در دنياي خسته امروز دارد، اما او هم ميداند که هر ترانه براي گل کردن و ماندگار شدن به اولويتهايي نياز دارد که امروز ترانه اين اثر را به پر مخاطبترين، پر دانلودترين و پر شنوندهترين ترانههاي روز تبديل کرده است. «شهرزاد» به بن بست ميرسد؟! تنها عاملي که ميتواند اين سريال را به زمين بزند، افت قصه است. اگر سريال «شهرزاد» نتواند قصه جذابش را تا انتها ادامه دهد و توقعي را که خودش ايجاد کرده، پاسخگو باشد، حتماً با شکست مواجه ميشود. شکستي که اميد است اين اتفاق نيفتد. سريال «شهرزاد» تا امروز قصه و شخصيتهايش را به خوبي روايت و معرفي کرده و نيازمند آن است تا انتها اين روال را پيش ببرد. اگر اين سريال از قسمت 14-15 با افت مواجه شود، شک نکنيد مخاطبش را از دست ميدهد. سريال «شهرزاد» با عوامل قصه و رها نکردن کاراکترهاي متعددي که تا اينجا معرفي کرده، ميتواند به سر منزل مقصود برسد. کم نبودهاند سريالهايي که با استارت خوب و فينال ضعيف در ذهن مخاطب خاطره خوبي بر جاي نگذاشتهاند. يادمان نرود تماشاگر سريالهاي نمايش خانگي براي يک قسمت از سريال پول ميدهد، پس لطفاً براي جلب اعتمادش تا پايان نگاه هنرمندانهتان را حفظ و آنرا به سمت نگاه بازاري نبريد.
 

برخی موضوعات مشابه

پاسخ ها
0
بازدیدها
256
بالا