چرا مردم اطلاعات غلط را باور می کنند؟

  • شروع کننده موضوع آیدا.ف
  • بازدیدها 111
  • پاسخ ها 0
  • تاریخ شروع

آیدا.ف

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/07
ارسالی ها
5,830
امتیاز واکنش
35,457
امتیاز
1,120
سن
20
چرا مردم اطلاعات غلط را باور می کنند
787684b5d082738e599b8b5ac7d491df.jpg


آنچه ما امروز به آن اخبار غیرواقعی می گوییم اطلاعات غلطی که مردم آن را باور می کنند چیز جدیدی نیست هزاران سال پیش, در کتاب جمهور , افلاطون منظره ای آتشین از انسان هایی ارائه کرد که سایه هایی را که روی دیوار می افتد با واقعیت اشتباه می گیرند

در «ایلیاد»، مردمِ تروآ فریب اسبی ساختگی را خوردند. آنچه جدید است فرضِ مباحثه بر سر اخبار غیرواقعی است، که از روز انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در هشتم نوامبر ٢٠١٦ گل کرده؛ این اعتقاد واقع گرایانه است اگر انتظار داشته باشیم کشور ما یک دموکراسیِ مردمی حقیقی باشد، جایی که مردم در آن بر اساس امور واقع و حقایق رأی می دهند، امور واقع و حقایقی که مطبوعات به آنها منتقل می کنند. افلاطون به حقیقت معتقد بود، اما به دموکراسی نه. تدوین کنندگان قانون اساسی آمریکا سیستم دموکراتیکی را وضع کردند که محدودیت های فراوانی از تار و پود آن گذرانده شده بود؛ تنها بخش محدودی از شهروندان حق رأی داشتند، و حتی همان بخش اندک نیز تنها می توانست سیاستمداران ایالتی و محلی و اعضای مجلس نمایندگان را برگزیند، نه سناتورها و رؤسای جمهور را. با تضمین آزادی مطبوعات برای اخبار غیرواقعی مجوز صادر کردند، چراکه در آن زمان ها مطبوعات عمدتا وقفِ انتشار عقاید تند و مهیج بودند. آنها در برابر دولتی که با پخش اخبار غلط سر کار آمده بود احساس امنیت می کردند، چون کشور خیلی دموکراتیک نبود، و چون تصورشان این بود که اغلب مردم صرفا بر اساس منافع اقتصادی خود رأی می دهند. حال سؤال این است که درباره نقش ژورنالیسم در سیاستِ غیرمنطبق بر حقیقت باید چه کنیم؟ قسمت ساده کار- که به دلیل مشکلات اقتصادیِ فعلیِ ژورنالیسم، خیلی هم ساده نخواهد بود- این است که اکوسیستمِ اخبار واقعی را تا جای ممکن گسترش دهیم، از طریق آموزش افراد درباره این که چطور این کار را انجام دهند و از طریق تقویت نهادهایی که کار آن افراد را منتشر و پخش می کنند. (بخشی از این کار همچنین تقویت اکوسیستم کوچک تر برای تصحیح اخبار غیرواقعی است: snopes.com، PolitiFact، factcheck.org، و...) قسمت سخت کار این است که بفهمیم با اشاعه و نفوذ اخبار غیرواقعی چه باید کرد. نشانی از روزگار ضد دولتیِ ماست که راه حلی که بیشتر از همه برای حل مشکل پیشنهاد می شود این است که فیس بوک قوانین کار را تنظیم کند. به معنای این حرف فکر کنید؛ یک شرکت خصوصی نسبتا تازه تأسیس، که کارش ژورنالیسم نیست، ارائه دهنده اصلی خدمات ژورنالیستی به عموم شده است و تنها تمهیدی که مردم می توانند برای مقابله با چیزی که آن را بحرانی وحشت آور در سیاست و زندگی عمومی می دانند بیندیشند این است که از مدیرعامل میلیاردر آن شرکت بخواهند مشکل را حل کند.

دولت ما برای رویارویی با کشمکش طبیعی بین باورهای عمومی و اطلاعات قابل اتکا روش های زیادی در اختیار دارد. به شورای بانک مرکزی ایالات متحده نگاه کنید، به بنیاد ملی علوم، به مؤسسه ملی سلامت، به سازمان غذا و داروی آمریکا و به قوه قضائیه فدرال ایالات متحده آمریکا. مردم درباره این سازمان ها غر می زنند- می توان درباره آنها اغراق کرد، کمااینکه مردم این کار را می کنند و می توان گفت سازمان هایی نخبه گرا هستند یا به طرز ناموجهی سیـاس*ـی اند- اما در مجموع، نتیجه کارشان مؤثر است. اغلب کشورها، ازجمله ایالات متحده در گذشته، راهی برای ایجاد یک ساختار موازی برای اخبار واقعی یافته اند. کشورهای زیادی در زمینه اِعمال تنوع در مالکیت خصوصی بر رسانه ها سخت گیرتر از ما هستند، و با وجود این راه هایی پیدا می کنند تا به سازمان های خبریِ بهتر، مزیت اقتصادی ببخشند و در عین حال مقرراتِ عمومی را برای شکل دادن به رفتار شرکت های خصوصی ای که از امکاناتِ عمومی استفاده می کنند حفظ کنند.
 

برخی موضوعات مشابه

بالا