چه کسی میل جنـ*ـسی اقا محمد خان را از بین برد

  • شروع کننده موضوع mahi 78
  • بازدیدها 336
  • پاسخ ها 1
  • تاریخ شروع

mahi 78

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2013/12/18
ارسالی ها
282
امتیاز واکنش
145
امتیاز
0
محل سکونت
همه جا و هیچ جا
خرداد ۱۱۷۶ خورشیدی سالگرد کشته شدن محمدخان قاجار، پایه گذار سلطنت قاجار است. اگر به تنها تصویر محمد خان قاجار نگاه کنید، برخلاف تمام شاهان قاجار که یا ریشی بلند و سبیلی مردانه و صورتی فربه، به چهره ای تکیده برمی خورید با چین وچروک های فراوان وفاقد ریش! آیا شاه قاجار مبتلا به بیماری بوده ویا از مشکلی رنج می برد. در تاریخ آمده است که این چهره مردی است که اخته و آغا بوده است. در کتاب های تاریخ نوشته شده است: آغا محمد خان در سن یازده سالگی به دلیل اینکه چهره جذابی داشت توسط خواجگان حرمسرای عادلشاه – حاکم مشهد- در حال معـا*شقه با یکی از همسران وی دیده شد و به دستور عادلشاه که از بستگان محمود افغان بود – به روایتی پسر عموی محمود افعان بود – اخته گردید.

اخته کردن یا آغاشدن در تاریخ

اخته کردن به حذف غدد جنـ*ـسی اطلاق میگردد.در اروپا، آسیا وهند و آفریقا اسیران جنگی و همچنین سربازان را اخته می کردند تا میل بازگشت به خانواده را نداشته باشند.مردان وپسرانی که قرار بود در حرمسراها کارکنند را نیز اخته می کردند و به انها خواجه حرمسرا می گفتند. این رسم در عثمانی و اروپا و ایران متداول بود.


عقده های واخورده محمدخان

آنچه درباره آغا محمدخان قاجار واضح است قبل از بلوغ اخته شده بود ولی با آنکه تمایل جنـ*ـسی نداشته ولی حرمسرای بزرگی داشت و شاید خلق ارام وکمی افسرده او باعث شده او بسیار کتاب بخواند و حتی در ستیزها کتابخانه خویش را با خود میبرد. او بسیار متعصب وخشک بود و بسیار سنگدل وبی رحم بود وشاید دلیل آن عقده های وا خورده روانی وجنسی هر روز او باشد.

شاید همین اخته بودن باعث فجایع شهرکرمان باشد. در تاریخ اینگونه روایت شده:
در اواخر تابستان همان سال قشون آقا محمد خان به کرمان نزدیک گشت. همه مردم کرمان بر آن عقیده بودند که قشون شاه قاجار در سرمای زمستان کرمان دوام نخواهد آورد و سرانجام مجبور به ترک آن دیار خواهند شد و برای همین هر شب بر بالای ابروج کرمان مردم شعر میخواندند و فحشهای رکیکی نسبت به شاه قجر خطاب میدادند و او را مورد تمسخر قرار میدادند این فحش ها خان قاجار را خشمگین تر کرد.


وی روزها از ببرون دروازه شهر مردم را تهدید میکرد که در صورتی که به این کار ادامه دهند، حمله سختی به آن شهر خواهد کرد و دیگر مثل بار قبل نخواهد بود. آقا محمد خان چنان به خشم آمد که پس از نفوذ به شهر که بر اثر خــ ـیانـت تعدادی از نگهبانان روی داد، دستور داد که کوهی بلند از چشمان مردم کرمان پیش روی وی بسازند. بدستور وی تمام مردان شهر کور شدند و بیست هزار جفت چشم بوسیله سپاه قاجار تقدیم خان شد.(سر پرسی سایکس این تعداد را هفتادهزار جفت میخواند)همچنین آغامحمدخان سربازان خود را در تجـ*ـاوز به زنان شهر آزاد گذاشت و جنایتی عظیم را رقم زد. اموال مردم به تاراج بـرده شد و حتی کودکان نیز به اسارت گرفته شدند.

DSC05594.jpg
 
  • پیشنهادات
  • شقایق

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/21
    ارسالی ها
    290
    امتیاز واکنش
    134
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    یه جایی نزدیک غروب دل انگیز دریای بی کران خدا
    کریم خان زند وقتی که پدر آغا محمد خانو میکشه و خودش رو پیشش نگه میداره ، برای اینکه فکر خیانتی چیزی به سرش نزنه اینکارو باهاش میکنه...

    به خاطر همین بهش
    آغا میگن نه آقا...
     
    بالا