▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

  • پیشنهادات
  • Erfane77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/02
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    6
    امتیاز
    6
    سلام ببخشید من دنبال یه رمان میگردم که پسره بعد از چند سال از خارج میاد و اشتباه نکنم دکتر هست و دختره هم پرستاره و دختره باهاش لج هست چون قبلا بهش عشقش ابراز کرده بوده ولی اون رفته خارج فکر کنم اسم پسره پارسا بود لطف میکنید کمک کنید
     

    گلسنم

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/07
    ارسالی ها
    118
    امتیاز واکنش
    604
    امتیاز
    296

    Mania jooon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/07
    ارسالی ها
    10
    امتیاز واکنش
    49
    امتیاز
    51
    سلام دنبال یه رمان میگردم که شخصیت ها دختر عمو و پسر عمو بودن عاشق هم بودن میخواستن ازدواج کنن که پدر بزرگشون به دختره میگه تو بچه دار نمیشی با پسر عموت ازدواج نکن خلاصه عروسیشون بهم میخوره و پسره ازدواج میکنه بچه دار شدن و زنش که فکر کنم اسمش نگار بود میمیره اسم پسره هم فکر کنم کاوه بود بعداز مرگ زنش با پسرش میره پیش پدز و مادرش زندگی کنن که دختره هن همونجاست در اخر با هم ازدواج میکنن
     

    Hedie000

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/12/31
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    58
    امتیاز
    71
    سلام بر شما بزرگواران گُــــــــــــــــــل 🌹
    باز اومدم من...:aiwan_light_bdslum:

    دنبال یه رمانی میگردم، ک اسمش رو خوب یادم نیست.....راجع ب دختر و پسری بود که توی سقوط یه هوا پیما فقط،اون دوتا زنده میمونن ....وبعدها با خونواده های همدیگه اشنا میشن.و...
    اینم یادمه دختره پولدار بود پسره وضع متوسطی داشت.
     
    آخرین ویرایش:

    Mina.minoo

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/09
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    5
    امتیاز
    6
    سلام
    رمان در مورد که دختر پزشکه با یه پسر نامزد کرده..وقتی خبر فوت یکی از اقوام پسر میرسه..همراه اون میره به شهر پسره..اونجا وارد یه دعوای قبیله ای میشن..و برای اینکه دختره رو به عنوان انتقام نکشن..به عقد دایی ناتنیه پسره در میارن..و پسره رو از مرز خارج میکنن..ولی پسره از مرز خارج نشده و بلکه دنبالش کردن و فکر میکنن گشتنش..ولی زنده است و سوخته... بهش گفتن که داییت سوزونده اتت دختر عاشق دایی پسره میشه بعد از کلی ماجرا... پسره بیماری روانی داره و برمیگرده که انتقام بگیره اخر داستانم دایی پسره ویلچر نشین میشه..و دختر ازش یه بچه داره و باهاش زندگی میکنه..اگر اسم رمان رو میدونین ممنون میشم بهم بگید
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    بالا