●|جـــادویـــ قــلــمـــ|●

نظرتون درباره ی تایپک و آموزش ها چیه؟

  • خیلی خوب

    رای: 39 92.9%
  • خوب

    رای: 3 7.1%
  • متوسط

    رای: 0 0.0%
  • ضعیف

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    42

شکوفه حسابی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/02
ارسالی ها
7,854
امتیاز واکنش
29,176
امتیاز
1,001
محل سکونت
ترینیداد و توباگو
3.gif
زنگ دهم: تشبیه
تشبیه یعنی چیزی را به چیزی دیگه مثل و مانند کردن؛ تشبیه یا مبتنی بر کذبه یا اغراق آمیز.
شقایق مانند ستاره ای در آسمان بود.
اینجا شقایق یه دختر خانومیه که به یکی از ستاره ها تشبیه شده:campe45on2:
معمولا هم تو رمانای ویژه(!) شب عروسی از نظر دوماد این امر صورت میگیره25r30wi
[HIDE-THANKS]
تشبیه، در علم بیان مانند کردن چیزی است به چیزی دیگر. تشبیه مانندگی مبتنی بر کذب است یا با اغراق همراه است؛ یعنی باید دو چیز را که در واقع به یک‌دیگر شبیه نیستند یا لااقل شباهتی آشکارا ندارند را، به هم مانند کنیم. در تشبیه، نویسنده یا شاعر شباهتی را ادعا و برقرار یا آشکار می‌کند؛ بنابراین، جمله‌ای که تمام ارکان تشبیه را داشته باشد اما مبتنی بر صدق باشد- چون مخیل نیست، تشبیه نیز به حساب نمی‌آید. مثلاً در جملهٔ «سگ مانند شغال است» چون جمله مخیل نیست و در عالم واقع هم سگ و شغال از یک گونه‌اند، تشبیهی روی نداده است. اما جملهٔ تشبیهی جمله‌ای است که به ظاهر درست نمی‌نماید، و باعث اعجاب می‌شود و کسی در دید منطقی به آن باور ندارد.[/HIDE-THANKS]

خب تشبیه به چهار رکن دسته بندی شده.
مشبه: کلمه ای است که آن را به چیزی مانند شده برای مثال در جمله بالا شقایق خانوم به ستاره تشبیه شده پس شقایق ما میشه مشبه.
مشبه به:کلمه ای که مشبه را به آن تشبیه کنند.(ستاره)
ادات تشبیه: به اداتی که نمایانگر تشبیه هستند مانند:«مثل، مانند، چون، به سان و...»
وجه شبه: به امر ادعایی هم که ارتباط مشبه و مشبه به رو نشان میده وجه شبه گفته میشه.


[/HIDE-THANKS]
به این متن توجه کنید:
[HIDE-THANKS][/HIDE-THANKS]
[HIDE-THANKS]
به تشبیهی که وجه شبه در آن حذف شده باشد تشبیه مجمل و به تشبیهی که ادات تشبیه در آن حذف شده باشد مؤکّد یا تشبیه محذوف‌الأدات یا تشبیه بالکنایه می‌گویند. اگر ادات در تشبیه ذکر شود به آن تشبیه صریح یا تشبیه مرسل می‌گویند.

تشبیهی که در آن نه وجه شبه ذکر شود و نه ادات تشبیه بلیغ است. تشبیه بلیغ رساترین، زیباترین و مؤثرترین تشبیهات است. تشبیه بلیغ بر دو گونه است: ۱- تشبیه بلیغ اسنادی که در آن مشبّه‌به به مشبه اسناد داده می‌شود مانند علم نور است. ۲- اضافهٔ تشبیهی که در آن یکی از طرفین تشبیه به دیگری اضافه می‌شود مانند «درخت دوستی».

دو رکن اصلی تشبیه، مشبّه و مشبّه‌به هستند که هیچ‌گاه حذف نمی‌شوند؛ زیرا غرض از تشبیه، وصف مخیل مشبّه به وسیلهٔ مشبّه‌به است. آن توصیف مخیّل که همان وجه شبه است- معمولاً از مشبّه‌به اخذ می‌شود، پس وجود مشبّه و مشبّه‌به هر دو لازم است.

بر اساس تعریفی دیگر اقسام تشبیهی نیز وجود دارد که به آن اشاره می‌شود. از جمله:

حسی و غیر حسی: هر دو طرف مشبه و مشبه‌به حسی است یعنی با حواس ظاهر درک می‌شوند.

وهمی و خیالی: مشبه‌به وجود خارجی نداشته باشد.

یکی نیزهٔ تیز برداشت گیو
چو دندان غول و چو چنگال دیو
تشبیه مفرد به مفرد:دو طرف تشبیه هر دو مفرد باشد. مانند تشبیه روی به گل.

تشبیه مرکب به مرکب: دو طرف تشبیه دو چیز یا بیشتر باشد.

می اندر کف ساقی بی‌حجاب
سهیلی است در پنجهٔ آفتاب
تشبیه جمع:یک چیز را به چند چیز تشبیه کنند.

برخیز که شد بار دگر ابر بهار
از بهر صفای بوستان و گلزار
تشبیه تسویه: چند چیز را به یک چیز تشبیه کنند.

!
یک موی خیزد از تن من وز میان تو
یک نقطه آید از لب من وز دهان تو
تشبیه مفروق:هرگاه هر مشبه در شعر با مشبه به خود ذکر شود و«هر مشبه بهی را تالی مشبه خود قرار دهند.» هم ز جهل تو سوخت حاصل تو/عمر چون پنبه جهل چون شرر است تشبیه تمثیل: آنست که شاعر سخنی بگوید و برای روشنتر ساختن مقصود برای آن مثال و مورد مشابه بیاورد و به آن ارسال مثل نیز گفته اند. جهان افروزی از اخگر نیاید/بزرگی خردسالان را نشاید


[/HIDE-THANKS][HIDE-THANKS][/HIDE-THANKS]
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    تمرین نویسندگی:پارت دو|شکوفه حسابی نژاد
    upload_2019-1-30_13-26-0.png
    تصویر بالا را بر اساس توصیف، فضا سازی و نکات آموزش دیگری که در این تایپک آموختید شرح دهید.
    1_ می تونید تنهای درباره ی این تصویر بنویسید.
    2_ می تونید در قالب یه داستان کوتاه بنویسید.
    3_ می تونید تنها فضا سازی کنید.
    و...

    * دوستان اول با تصویر سازی شروع می کنیم تا در ادامه به تمرینات سریالی، داستان نویسی و...هم بپردازیم.
     
    آخرین ویرایش:

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    3.gif
    مبحث 11: شخصیت پردازی
    *دوستان عزیز از این به بعد سطح مقدماتی 1 گذروندیم پس بهتره بگیم مبحث تا زنگ :)
    سلام دوستان امیدوارم که هر جا هستید خوب و خوش و سلامت باشید.مبحث امروزمون راجب شخصیت پردازیه.
    شخصیت پردازی همونتطور که از اسمش معلومه یعنی پردازش شخصیت، شما باید توی شخصیت پردازی به اندازه ی کافی مهارت داشته باشید که شخصیت ها در نظر خواننده مبهم نباشند.
    برای مثال وقتی شما می خواید یه شخصیت خشن مرد رو بنویسید، نباید اون رو یه فرد شوخی گر و خنده رو توصیف کنید.
    خب مسلماً این دو مورد با هم همخونی لازم رو ندارند.
    یا اگه می خواید یه شخصیت بد و منفی و لوس رو پردازش کنید نباید در اول کار از خوبی هاش حرف بزنید.
    بحث ما سر نظر خواننده است( همه ما می دونیم که خوب و بد انسان ها اون ها رو می سازند اما شخصیت پردازی قوی به پیشرفت رمان بسیار کمک می کنه)
    به این متن توجه کنید:

    گلوری دختری سطح پایین بود که همیشه در تفکراتش زندگی می کرد، خانواده اش وضع مالی خوبی نداشتند برای همین لباس هایش کهنه و پینه بسته بود؛ یکی از خصوصیات اخلاقی که او داشت این بود که بسیار تخیل می کرد شب ها با موش خرمایی ها صحبت می کرد و صبح ها با گنجشک های روی خانه، او کمی بی منطق اما دوست داشتنی بود.
    خب اگه من الان بیام بنویسم:
    گلوری دختری سطح پایین بود که همیشه در تفکراتش زندگی می کرد، لباس هایش همیشه اشرافی بود و با این که خانواده ای با وضع مالی سطح پایین داشتند اما او همیشه لباس های مارک دار می پوشید(اشارم اینجا به رمانای دختر آس پسر خاص) او بسیار پز می داد و لوس بود.با این وجود او خیلی تخیل می کرد و شب ها با موش خرمایی ها صحبت می کرد و صبح ها با گنجشک های روی خانه، او کمی بی منطق اما دوست داشتنی بود.
    در اینجا تضاد عیانی وجود داره یعنی چی؟
    چیزی که اینجا مشخصه اینه که گلوری یه دختر سطح پایینه، با وضع مالی نامناسب و... خب الان این دختر چجوری میتونه لباس های مارک دار بپوشه؟
    سوال من از شماست: شما شخصیت پردازی دوم رو قبول دارید؟
    1_یه شخص با وضع نامناسب مالی نمیتونه لباس های مارک دار بپوشه.
    2_مسلماً در نگاه اول یه دختر متکبر و لوس دوست داشتنی نیست مگه برای خودش.

    بیایید مبحث و گسترده ترش کنیم.
    پرداخن به شخصیت هایی مثل: دزد، مهربون، دوست داشتنی، قاتل، خسته، باحال، شاد، پر انرژی، پلیس، ترسو، بزدل، بیمار روانی، لاغر، چاق، تکیده، خوشگل، جذاب، جنتلمن، پولدار، خجالتی و...
    که این ها همه صفت و یا ویژگی ذاتی هستند باید بر اساس این مبنا باشه اگر شخصیتتون دزده و چاق و در بعضی از قسمت ها با شجاعت وارد هر مرحله ای شده، یهویی اون و ترسو و بزدل جلوه ندید.
    ما دو نوع شخصیت داریم:
    1_شخصیت های اصلی(قهرمانان داستان، کسایی که داستان بر مبنای اون ها پیش میره برای مثال در رمان آفتابگردان عرفان و ونیز.
    در رمان طلاهای این شهر ارزانند محمد و طلا
    در رمان بانوی قصه حامی و همراز
    در رمان انار پندار و خزان
    و...)
    2_شخصیت های فرعی( شخصیت هایی که تنها در داستان وجود دارند و هیچ نقش اصلی در روند داستان/رمان/فن فیکشن و... ندارند، تنها به ادامه رمان کمک می کنند.)
    در رمان طلاهای این شهر ارزانند پریا و کیان و نامدار و طاها و کیمیا و کتایون و جهانگیر و امیر و...
    در رمان بانوی قصه سیاوش، رها، شوهر رها(اسمش یادم رفته) و...

    · در رمان تمام توجه مخاطب خواه ناخواه به شخصیت های اصلی جلب میشه.
    سعی کنید در رفتار شخصیت ها تضاد بزرگی نباشه یه دزد نا به کار خوب و مهربون نشه، یه قاتل حرفه ای ترسناک و خشن وقتی داره قتل میکنه که نمیتونه احساسی رفتار کنه.
    پس حواستون به این مبحث خیلی مهم باشه.


    [HIDE-THANKS]
    تمرین این مبحث:

    شخصیت های رمانتون رو لیست کنید و فکر کنید که در یک کافه با اون ها قرار گذاشتید، از ویژگی های ظاهری، رفتاری و... اون بنویسید و با اون و خودتون خلوت کنید.

    [/HIDE-THANKS]
     
    آخرین ویرایش:

    شکوفه حسابی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/02
    ارسالی ها
    7,854
    امتیاز واکنش
    29,176
    امتیاز
    1,001
    محل سکونت
    ترینیداد و توباگو
    سلام به همه.
    دلم برای این تایپک تنگ شده بود، خب همه می دونید که کمی این روزها سرم شلوغ شده.
    میگید از کجا می دونم؟ از اون بی معرفت شدی و پست نمیذاری های شخصی عرض کردم.
    عزیزای دلم همه ی شما می دونید که نوشتن با صحبت کردن فرق داره.
    ما در نوشتن به صورت ادبی میگیم:
    چه خانه ی قشنگ و زیبایی بود، دلم می خواست تا ابد روی مبل هایش لم می دادم و کیک و قهوه می خوردم.
    اما در صحبت کردن میگیم:
    چه خونه ی قشنگی بودا، می خواستم همونجوری بشینم و کیک بخورم با قهوه.
    (دقت کنید با عامیانه اشتباه نگیرید، عامیانه هم دانش مربوط به خودش رو می خواد)
    در چت کردن هم باید یک چیزهایی رعایت بشه که متاسفانه از خودم گرفته این اتفاق نمی افته، یک جاهایی کسره باید بذاریم و به جاش ه میذاریم یک جاهایی بالعکس این موضوع، ممکنه یه کلماتی رو به عمد اشتباه بنویسیم و...
    در چت کردن لازم نیست به همه چیز دقت بشه اما سعی کنید این چت ها روی نحوه نوشتاری شما تاثیر منفی نذاره.
    پند نگارشی:
    نوشتن رو با صحبت کردن و چت کردن اشتباه نگیرید.
    اگه میخواید بنویسید چه به صورت ادبی و چه به صورت عامیانه حدالامکان دانش کمی از اون رو داشته باشید.
    ***
    #تمرین
    *موضوع: از زبان یک شی بی جان در خانه یا بیرون یک یا چند پارت بنویسید.(بسته به خلاقیت خود)
    پیشنهاد:

    کتاب
    گل
    درخت
    دشت
    کوه
    اسمان
    دوچرخه
    کفش
    کروات
    رنگ ها
    ماشین
    هواپیما
    قطار و...
     
    بالا