تا میفهمم کسی دوستم دارد
همینکه ردِ علاقه ای را نسبت به خودم میبینم
میروم و در دورترین نقطه ی احساسم میایستم
آنقدر دور
که دست خودم هم به خودم نمیرسد!
میخواهی گردن بگیر
میخواهی کتمان کن
اما به همان خدایی که قسم خوردی
تا ابد نمیروی
تنهایی ام حاصل ماندن تو در من است!
ماندن روحت
ماندن آغـ*ـوش ات
ماندن بـ..وسـ..ـه ات
ماندن عطرت
ماندن صدایت
ماندن حرفهایت
میبینی؟
بدجور روی قسمات ماندی
تو رفته ای اما من تنها نیستم
تو...
تو چرا نمیروی از من؟
با سلام خدمت دوستان عزیز و alnz عزیز
alnz عزیز زخمت کشید و لینک دانلود wincc رو گذاشتی ، ولی متاسفانه فقط part1 این برنامه قابل دانلود بود . بقیه آن از روی سرور پاک شده و قابل دانلود نیست
حالا اگه دوستان لینک دیگه ای دارند لطفا زحمت بکشند و اینجا بگذارند
ممنون
سرِ من یه سمساری قدیمی و شلوغ پلوغه که توش همیشه جنگه. بین امید و ناامیدی. بین خنده و گریه. بین رسیدن و نرسیدن. بین ولش کن و تو میتونی. توی سر من همیشه هزار تا زنِ کولی دارن کِل میکشن، همیشه دو نفر دارن سر قیمت یه قاب عکس قدیمی چونه میزنن، همیشه یه با احتیاط برانید داره قدم میزنه.
دلم یه موزهی قدیمیه. یه موزهای که فقط یه نفر رو برای دیدن داره. توی دل من نگاه تو ریخته رو در و دیوارا. توی دل من هوا پره از کشش افقی لبای تو. پره از بزن بریما. توی دل من همیشه هزار تا نظامی دارن یک صدا میخونن پایان شبِ سیه سپید است...
شاید برای همینه که
من هیچوقت دختر عاقلی نبودم...
یه خونه با حیاط قدیمی پر از گل گیاه دارو درخت،سبزِسبز،یه تاب دو نفره که بین سر سبزی پنهون شده،یه حوضه ابی،فضای داخل خونه با دیوارای رنگی ،دیواریی که منو تو بهشون رنگ دادیم،جون دادیم،عشق دادیم. بهت میگم :من میخام تو این خونه صدای تو بپیچه که از هر موزیکی خوش آواز تره،میخام توی کمد اون اتاق لباسای مردونت لا به لای لباسای من باشه،میخام رو اون تخت رو بالشتش عطر تو باشه،که تو همون کسی هستی که من میخام عاشقش باشم، که تو خوش ساخت ترین اهنگی که میتونه وجود داشته باشه،که تو خوش عطر ترین آدمِ دنیایی. من میخام عاشقانه هامو واسه کسی بنویسم که تو باشی! -از سِری نامه های قدیمی
من یه شب دست به موهای حریرِ تو کشیدم و
هزار شب خوابِ اون تصویرو دیدم
من به تو هستیمو میدم
من یه هفته از خمـارِ تو نشسته ام پشتِ شیشه
نسخی پس به تو میدم
تو چرا از من بِرنجی من که خُب هر چیزی که هست به تو میگم
تو گلِ سرسبدِ شهرِ منی ، تو پُر از معجزه ی شهریوری
تو خودت روزی و هر روزمو تا شب میبری ، تو خوده انگیزمی
تو خودت دامنه ی دنیامو دامن میزنی
با خودت دنیامو حتی زیره دامن میبری
تو خودت از سایه ها رنگی تری ، نفرتو از این دلِ من میکنی
به بلندای حضورِ تو شدم محو شدم مـسـ*ـت
به گوارای لبای تو شدم وصلِ نگاهت
من پُر از خستگی سختِ دقایق بودم و
چنگ زدم از قصد به تو اندامِ شقایق
تقديم به lil & F. m