- عضویت
- 2016/12/22
- ارسالی ها
- 2,377
- امتیاز واکنش
- 12,176
- امتیاز
- 838
![1064.jpg](http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/1006/1064.jpg)
به بهانه سالروز تولد اسطوره تاریخی سینمای کلاسیک مروری داریم بر گفته های او:
در زندگیام، همیشه مادرم را عاشقانه دوست داشتم و او را همواره به خاطر طبع بلندش تحسین کردهام
همه داشتههای شما، کارهای خوبتان است
![xy1024_83dbd27c6fc2c21f3b42695aaae71e2d.jpeg](http://static.going.com/thumbnails/1ba/xy1024_83dbd27c6fc2c21f3b42695aaae71e2d.jpeg)
تو وقتی میتوانی خود را ستاره (سوپراستار) بدانی که نامت را حتی در کراچی نیز به راحتی به زبان آورند
همه جهان رو میشه با سه لیوان نوشیدنی پشت سر گذاشت
همواره فکر میکردهام لـ*ـذت چیزهای کوچک بسیار بیشتر از چیزهای بزرگ است.
مهم آن است که خوشحال و سلامت باشیم، چرا که پول را راحتتر از حد تصور میتوان به دست آورد
![Sm-bogart.jpg](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/4/4b/Sm-bogart.jpg)
یک فیلمنامه خوب کافی ست تا به بهترین نحو ممکن تواناییهای بازیگری خود را نشان دهید، در این صورت ارائه شخصیتی مقتدر و در عین حال عاشق کار بسیار سادهای است
من فکر میکنم در تمام زمینههای کاری، آنها که بیشتر حرف میزنند، کمتر عمل میکنند و آنها که تخصص بیشتری در یک فن دارند درباره آن فن بسیار اندک سخن میگویند.
بازیگری قابل توصیف و تشریح نیست. آنها که در مدارس بازیگری تدریس میکنند، اگر روش تدریسشان تنها تئوری باشد، کاری بیهودهای انجام میدهند
بخش عمدهای از موفقیتم را مدیون راحت زندگی کردنام هستم
زندگی برای من در یک چمدان کوچک خلاصه میشود با تنها یک دست لباس
![CasablancaKus.jpg](http://www.gonemovies.com/www/Drama/Drama/CasablancaKus.jpg)
بازیگری برای من همچون یک تجربه است. تجربهای پر فراز و نشیب که در پس ظاهر زیبای خود باطنی متفاوت دارد؛ باطنی با مقداری بسیار کم شیرینی
هیچ گاه به شمایل یک تیپ سینمایی نزدیک نشدم، حتی در تکراریترین نقشهایم نیزتلاش کردم به طرق مختلف از تکرار بگریزم
![humphrey_bogart_jpg.jpg](http://startwithtypewriters.com/wp-content/uploads/2010/02/humphrey_bogart_jpg.jpg)
سوپراستار شدن قاعده خاصی ندارد اما حتما باید به کاری عشق بورزید تا بتوانید در آن کار موفق باشید.
این یک ژست نیست، من دیوانه بازیگری هستم، این حرفه را به مانند جانم دوست دارم
به گمانم اینکه با خیالی راحت یک ساندویچ هات داگ را روی نیمکت یک پارک گاز بزنیم خیلی بهتر از آن است که با روحیاتی خراب یک استیک را در بهترین رستوران جهان بخوریم
![humphrey_bogart_smoking.jpg](http://startwithtypewriters.com/wp-content/uploads/2010/02/humphrey_bogart_smoking.jpg)
و این هم دیالوگ بیادماندنی «کازابلانکا» :
الزا: ... بیا ببینم، آخرین باری کی همدیگر رو دیدیم...
ریک: توی کافه بل اورور بود.
الزا: چقدر خوب، یادت می آید.اما مطمئنم روزی بود که آلمانها وارد پاریس شدن.
ریک: فراموش کردن اون روز آسان نیست.
الزا: نه
ریک: همه جزییاتش رو یادمه.آلمان ها خاکستری تنشون بود و تو لباس آبی پوشیده بودی.
منبع : کافه سینما
دانلود رمان های عاشقانه