• مهمان عزیز،
    برای ارسال نظر و نقد به رمان ها میتوانید بعد از دانلود و مطالعه فایل PDF رمان از دکمه دادن امتیاز نقد و نظر خود را بنویسید و با ستاره ها از 1 تا 5 ستاره به رمان امتیاز دهید.
نام رمان
اوژن
نام نویسنده
حسنا ولیزاده
جلد
جلد اول
ژانر
  1. اجتماعی
  2. عاشقانه
نام ویراستار
Fatemeh_M و zahra.gh
سطح رمان
نیمه حرفه‌ای

رمان اوژن

رمان اوژن

خلاصه:
با چشمانی بسته، چند سال پیش اتفاقاتی را رقم زدی که تأثیرش را در زندگی‌ام ندیدی؛ اما من پس از چندین سال با چشمانی باز برگشتم تا اشتباهاتت را به یادت بیاورم و به تو بفهمانم که با من چه کردی. اما او چه می‌شود؟ او که در میان من و تو گناهی نداشت. می‌چرخد و می‌چرخد این چرخ روزگار و درست جایی می‌ایستد که هیچ‌کدام‌ باور نداریم.
.
سخن نویسنده:
سخنی کوتاه: حقیقتی که باید از طرف یه نویسنده تازه کار که خودم باشم بگم، اینکه:
به حمایت شما عزیزان نیازمندم. لطفاً سریع قضاوت نکنید و در روند و سیر رمان صبر به خرج بدید.
ممنون می‌شم نظرات محترمتون رو در صفحه نقد رمان اعلام کنید.
دکمه پیگیری موضوع رو بزنید تا از پست‌های جدیدی که می‌ذارم مطلع بشید.
تشکر از همراهیتون
.
قسمتی از متن رمان اوژن :
– شما دنبال اعمال مردم نباش. سرت تو زندگی خودت باشه.
رقیه در صورتم براق شد.
– لیلا، ساکت باش!
مرضیه سرخ شد و از شدت عصبانیت چشم‌هایش را بست. دیدم که چادرش را در چنگش می‌فشرد. زندگی خودش ایرادی نداشت؛ اما دخترش سمیه خیلی قشنگ داشت زندگی‌اش را به گند می‌کشید. به خودش نمی‌گرفت، امّا همین روزها بود که خبرش سر زبان‌ها بیفتد و به‌جای من، سمیه‌جانش نقل محافل شود. البته فکر نمی‌کردم خودش هم خبر داشته باشد.
به سرعت برق و باد سرها در گوش فرد کناری‌شان فرو رفت و پچ‌پچ‌ها بالا گرفت. مرضیه که عصبانیت از چهره‌اش می‌بارید، تا خواست چیزی بگوید، فریاد هراسان رقیه رو به جمع بلند شد و اجازه‌اش نداد:
– خانوما، بر محمد و آل محمد صلوات.
صدای جمعی که تا یک ثانیه
.
Ozhan%202.png

ارسال کننده
husnavalizadeh
دانلود
174
بازدیدها
1,109
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
امتیاز
0.00 ستاره 0 امتیاز
بالا