- از: الهه آتش
- موضوع: رمان
- ۲۳۰ صفحه
- فرمت: PDF
- زبان: فارسی
- تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۹
- منبع : کتاب سبز
کتاب رمان اربـاب زاده مغرور من نوشتهی الهه آتش، داستان عشقی حقیقی است که میان دختری اربـابزاده و خدمتکار پدرش شکل میگیرد.
اربابی از تبار سیاهی، قدرت و خشونت وجود داشت. اما دختر اربـاب از جنس سکوت، آرامش، پاک، ساده و عاشق بود. خدمتکار اربـاب نیز پسری از جنس سنگ و انتقام اما مهربان بود. دختر قصه عاشق پسر میشود و زمانی که اربـاب این موضوع را میفهمد چه چیز در انتظار این دو نفر است...
در بخشی از کتاب رمان اربـاب زاده مغرور من میخوانیم:
بردمش درمونگاه. میگن دوشنبهها یک دکتر تهرانی میاد و مریضا رو میبینه
درمونگاه زیاد شلوغ نیست اما بوی نا که تو فضا پیچیده داره حالمو بد میکنه
من عادت دارم
به جاهای کثیف موندن حتی زندگی کردن اما این بو داره دیونهام میکنه...
بالاخره نوبتمون شد. بازم یسنا میلرزید گاهی یادم میرفت یسنا خیلی بچس یادم میرفت و این همه ضعیف بودنش اذیتم میکرد
اتاقی که توش رفتیم کوچیک بود یک چهار پایه که میز دکتر بود یک تخت که کنار میز بود با روکش سبز که از بس رنگش رفته بود به زردی میزد یک صندلیم کنار در اتاق بود که پایش لق میزد و نمیشد روش نشست
دکتره پیر بود و اونقد اخمو بود که من حساب کار خودمو کردم چه برسه به یسنا که مدام چشماش بین منو دکتر در گردش بود
دکتر- چی شده؟
...
دیدم هر چی منتظر بمونم یسنا هیچی نمیگـه.. فقط قراره با چشمای معصوم و براقش به من نگاه کنه