دلنوشته احساسی

  1. S

    دلنوشته بگذار خودم باشم 2021-08-12

    دلنوشته بگذار خودم باشم خلاصه: هنگام کودکی‌مان در برابر اعمال های ناپسند خود پشت دستمان را داغ می‌کردند! اکنون بدجور دلم می‌خواهد دوباره مادرم پشت دستم را داغ کند و به من بفهماند دل بستن سر و ته ندارد! . مقدمه: دلبر چرا ناراحتی مگر تو به من تعهدی داده بودی؟ مگر تو به من گفته‌ای دوستم داری؟ فقط...
  2. HEDIYE_A_M

    دلنوشته کاربران و از خدایی که غافل بودم | هدیه زندگی کاربر انجمن نگاه دانلود

    «به نام خدایی که زندگی می‌بخشد» نام دلنوشته: و از خدايی که غافل بودم! نام دلنویس: هديه قلی زاده مقدمه: در جهانی پا نهادم و قدم برداشتم که ميلياردها انسان در آن قبل و بعد از من، اقامت دارند. جهان، جهانی که وسعت و بزرگی زيادی دارد. جهانی که از وسعت خودش هيچ‌گاه مغرور نشد و با استقبال گرمی، همه‌ی...
  3. Ms.Azar

    دلنوشته دلنوشته های احساسی

    مادربزرگم می گفت: دل هر آدمی دری دارد… باید باز کنی درِ دلت را رویِ لبخندها… می گفت: هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند کلیدِ دل آدم دست خودش نیست می گفت: کلیدها را پخش کرده اند بین آدمها و هر کس یکی برای خودش برداشته می گفت : بلند شو و بگرد بگرد ببین کلید قلبِ چه کسی در دستِ...
بالا