روزي دو نفر با هم سر پياز و پيازکاري دعوايشان شد.
به این نحو که رهگذر خسيسي به مرد کشاورز زحتمکشي که مشغول کاشتن پياز بود رسيد و با طعنه گفت: « زير اين آفتاب داغ کار ميکني که چي؟ اين همه زحمت ميکشي که پياز بکاري؟ آخر پياز هم شد محصول؟ پياز هم خودش را داخل ميوه ها کرده، به چه درد ميخورد؟ آن هم...
آدم باشیم
احتیاط
اعتماد
انسانیت
ایرانی
بهترین ها
تفکر
تنفر
تنهایی
جامعه
حمایت از زنان
حمله
خشونت
دوستی
سکوت
شعور
شمشیرزن
غلبه
فرهنگ
فرهنگ ایرانی
قضاوت
مادرزنمادر شوهر
متفرقه فرهنگی
مردسالاری
مقصد
چهار دیواری