خلاصه:
کیان، مردی سیساله، زخمخورده از زندگی با اعتقاداتی خونین به دنبال انتقام از نُه ابلیس
سیاهدل خواهد رفت. از نظر او انسانها مجموعهای از اعداد بینظم هستند که در اعماق
وجودش ریشه دواندهاند و سودای گـ ـناه را در گوشهگوشهی افکارش میرقصانند؛ اما باز
آن شرور بیرحم بر تن سیاه شب...