- نام رمان
- گلوله های شیطانی
- نام نویسنده
- صحرا آصلانیان
- ژانر
-
- عاشقانه
- معمایی
- نام ویراستار
- هیدیکا
خلاصه:
کیان، مردی سیساله، زخمخورده از زندگی با اعتقاداتی خونین به دنبال انتقام از نُه ابلیس
سیاهدل خواهد رفت. از نظر او انسانها مجموعهای از اعداد بینظم هستند که در اعماق
وجودش ریشه دواندهاند و سودای گـ ـناه را در گوشهگوشهی افکارش میرقصانند؛ اما باز
آن شرور بیرحم بر تن سیاه شب میتازد، گنـاه میکند، آنگونه که گویند، گنـاه پس از
گنـاه و مرگ پس از مرگ به همراه دارد.
دلنوشتهی کیان، شخصیت اصلی این قصهی تاریک
شب، کنار آن پنجرهی سرد، بهترین جای دنیاست برای آنکه مچاله شوم در افکار تاریکم.
سرم را به تن قندیل بستهاش بچسبانم و زل بزنم به دوردستها. فکر کنم به آنانی که
دوستشان داشتم، غرق شوم در خاطراتی آزاردهنده.
گاهی چشمانم خیس شود از حضور پررنگ یک خیال، یادم برود مقصدم کجاست.
کیان، مردی سیساله، زخمخورده از زندگی با اعتقاداتی خونین به دنبال انتقام از نُه ابلیس
سیاهدل خواهد رفت. از نظر او انسانها مجموعهای از اعداد بینظم هستند که در اعماق
وجودش ریشه دواندهاند و سودای گـ ـناه را در گوشهگوشهی افکارش میرقصانند؛ اما باز
آن شرور بیرحم بر تن سیاه شب میتازد، گنـاه میکند، آنگونه که گویند، گنـاه پس از
گنـاه و مرگ پس از مرگ به همراه دارد.
دلنوشتهی کیان، شخصیت اصلی این قصهی تاریک
شب، کنار آن پنجرهی سرد، بهترین جای دنیاست برای آنکه مچاله شوم در افکار تاریکم.
سرم را به تن قندیل بستهاش بچسبانم و زل بزنم به دوردستها. فکر کنم به آنانی که
دوستشان داشتم، غرق شوم در خاطراتی آزاردهنده.
گاهی چشمانم خیس شود از حضور پررنگ یک خیال، یادم برود مقصدم کجاست.