نام داستان کوتاه: اخرین یلدا
نویسنده: سمیرا
- مهتاب ببین چقدر قرمزه شانس توه دیگه عزیزم ... یادته اون دوسال گذشته همیشه بد در میومد، این بار گفتم اقا یه چیزی بده شیرین باشه اخه خانمم هـ*ـوس کرده...!
قاچی از هندوانه قرمز درون پیش دستی گذاشت، با چنگال تکه ای کوچیکی رو نزدیک دهان مهتاب گرفت.
-می دونی...