- عضویت
- 2015/11/08
- ارسالی ها
- 22,523
- امتیاز واکنش
- 65,135
- امتیاز
- 1,290
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]روزنامه ایران: «زیبایی موازی Collateral Beauty» کار جدید دیوید فرانکل، کارگردان امریکایی که اثری دراماتیک و خانوادگی و البته گریهآور است، در فاصله بسیار کمی از فیلم اسکاری و تحسین شده «منچستر کنار دریا» ساخته کنت لونرگان اکران شد و شباهتهایی ساختاری با آن دارد اما اگر آن فیلم نیز در کار نبود، فیلمی است که به تنهایی و بدون قیاس با سایر آثار مشابه هم، میتواند منظوررسانی کند و پیامدهای ازهم پاشیدگی روانی یک خانواده بر اثر ناملایمات زمان را به تصویر بکشد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قرار بود سناریویی که الن لوب برای «زیبایی موازی» نوشت، توسط الفونسو گومز رخون اسپانیایی که فیلم سه سال پیش او به نام «من، ارل و دختر رو به مرگ» سر و صدای زیادی بهپا کرد و به یکی از آثار عمده سینمای مستقل سال 2014 تبدیل شد، به یک فیلم سینمایی برگردانده شود اما وی که فیلم «من و ارل» او نیز برخی فاکتورهای نمادین همسو با «زیبای موازی» دارد، پس از نرسیدن به تفاهم با تهیهکنندگان فیلم از طرح ساخت آن کنار کشید و همراه با او، هیو جکمن و رونی مارا هم که قرار بود دو تا از نقشهای اصلی را بازی کنند، انصراف دادند و اینجا بود که ویل اسمیت وارد صحنه شد و این چنین است که او را اینک یعنی در اواسط اولین ماه از بهار 2017 در نسخهای که دیوید فرانکل به جای گومز رخون ساخته است، سکاندار و در نقش اصلی میبینیم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جادوگر امور تبلیغاتی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ویل اسمیت در این فیلم ایفاگر نقش هاوارد است که در امر تبلیغات و بازاریابی چنان مهارتی دارد که وی را جادوگر این حرفه مینامند. او را در شرایطی میبینیم که مشغول صحبت با همکارانش و سایر اعضای ارشد شرکت تبلیغاتی متعلق به خویش است و بحثهای آنها پیرامون سال بسیار موفقی است که پشت سر نهادهاند و میخواهند سال بعدی را نیز به همان شکل رقم بزنند. با این حال، فیلم «زیبایی موازی» به ما میگوید که هاوارد هر چقدر در حرفهاش دقیق و قاطع است، در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی مردی رقیقالقلب است و پیوسته به مقولههای زندگی و مرگ و رستگاری میاندیشد و مایل نیست که زندگیاش به شکلی تهی بگذرد. در همین راستا متوجه میشویم که سه شریک اصلی هاوارد در این کمپانی نیز همپای او حرکت و به نبوغ وی تکیه میکنند و آنها ویت (ادوارد نورتون)، کلیر (کیت وینسلت) و سایمون (مایکل پنا) هستند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
سفر به سه سال بعد[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
اینجا است که سناریوی لوب و فیلمی که فرانکل براساس آن ساخته، ما را به سه سال بعد از وقایعی که برشمردیم، منتقل میکند و از این طریق است که درمییابیم هاوارد از مرد به غایت موفق سه سال پیش به یک مرد مردد و اندوهگین که در دقایق بسیاری در توهم غرق است، تغییر ماهیت داده و دلیل این امر این است که او طی زمان مورد بحث و به واقع دو سال پیش دختر بچهاش را که 6 سال بیشتر نداشت، به شکلی دلخراش از دست داده است و دائماً غم او را میخورد. درست است که او بعد از مدتی دوری از شغلش به شرکت خود بازگشته اما بر اثر مشغول بودن ذهنش به غم و حرمان دختر از دست رفتهاش، فقط جسمش در محل حاضر است و حواس او جای دیگری است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]قرار بود سناریویی که الن لوب برای «زیبایی موازی» نوشت، توسط الفونسو گومز رخون اسپانیایی که فیلم سه سال پیش او به نام «من، ارل و دختر رو به مرگ» سر و صدای زیادی بهپا کرد و به یکی از آثار عمده سینمای مستقل سال 2014 تبدیل شد، به یک فیلم سینمایی برگردانده شود اما وی که فیلم «من و ارل» او نیز برخی فاکتورهای نمادین همسو با «زیبای موازی» دارد، پس از نرسیدن به تفاهم با تهیهکنندگان فیلم از طرح ساخت آن کنار کشید و همراه با او، هیو جکمن و رونی مارا هم که قرار بود دو تا از نقشهای اصلی را بازی کنند، انصراف دادند و اینجا بود که ویل اسمیت وارد صحنه شد و این چنین است که او را اینک یعنی در اواسط اولین ماه از بهار 2017 در نسخهای که دیوید فرانکل به جای گومز رخون ساخته است، سکاندار و در نقش اصلی میبینیم.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]جادوگر امور تبلیغاتی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
ویل اسمیت در این فیلم ایفاگر نقش هاوارد است که در امر تبلیغات و بازاریابی چنان مهارتی دارد که وی را جادوگر این حرفه مینامند. او را در شرایطی میبینیم که مشغول صحبت با همکارانش و سایر اعضای ارشد شرکت تبلیغاتی متعلق به خویش است و بحثهای آنها پیرامون سال بسیار موفقی است که پشت سر نهادهاند و میخواهند سال بعدی را نیز به همان شکل رقم بزنند. با این حال، فیلم «زیبایی موازی» به ما میگوید که هاوارد هر چقدر در حرفهاش دقیق و قاطع است، در مسائل اجتماعی و زندگی خصوصی مردی رقیقالقلب است و پیوسته به مقولههای زندگی و مرگ و رستگاری میاندیشد و مایل نیست که زندگیاش به شکلی تهی بگذرد. در همین راستا متوجه میشویم که سه شریک اصلی هاوارد در این کمپانی نیز همپای او حرکت و به نبوغ وی تکیه میکنند و آنها ویت (ادوارد نورتون)، کلیر (کیت وینسلت) و سایمون (مایکل پنا) هستند.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
سفر به سه سال بعد[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
اینجا است که سناریوی لوب و فیلمی که فرانکل براساس آن ساخته، ما را به سه سال بعد از وقایعی که برشمردیم، منتقل میکند و از این طریق است که درمییابیم هاوارد از مرد به غایت موفق سه سال پیش به یک مرد مردد و اندوهگین که در دقایق بسیاری در توهم غرق است، تغییر ماهیت داده و دلیل این امر این است که او طی زمان مورد بحث و به واقع دو سال پیش دختر بچهاش را که 6 سال بیشتر نداشت، به شکلی دلخراش از دست داده است و دائماً غم او را میخورد. درست است که او بعد از مدتی دوری از شغلش به شرکت خود بازگشته اما بر اثر مشغول بودن ذهنش به غم و حرمان دختر از دست رفتهاش، فقط جسمش در محل حاضر است و حواس او جای دیگری است.[/BCOLOR]
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]با این اوصاف و توضیحات بدیهی است که این کمپانی تأثیرگذاری و نفوذ خود را از دست داده باشد و بدین روی برخی طرفهای معامله این شرکت دلسرد شده و خود را کنار کشیدهاند و سایر سرمایهگذاران هم تمایلی به همکاری با این کمپانی نشان نمیدهند و سه شریک و دوست هاوارد که پیشتر نیز نام و وصفشان را آوردیم، با وجود ادامه حمایت از هاوارد درصدد اعلام بیکفایتی او و برکناریاش هستند تا اداره شرکت را رأساً در دست گیرند زیرا معتقدند چارهای جز این ندارند و شرایط روحی نامساعد هاوارد، آنها را به این سمت و سو سوق میدهد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شرکایی نه چندان بهتر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
حسن «زیبایی موازی» این است که به دقت نشان میدهد که این سه شریک نیز چندان بینقص نیستند و به واقع ویت، کلیر و سایمون نیز اسیر شرایط نامساعد خویشند و در دام کوتهفکریهای خود افتادهاند. طبق قصه، ویت آنقدر بیمسئولیتی و بیتعهدی از خود نشان داده که زندگی زناشوییاش از هم پاشیده و دخترش (کایلی راجرز) نسبت به او احساس بیگانگی میکند. کلیر آنقدر روی کارش و وضعیت کمپانی متمرکز بوده و اتلاف وقت کرده که چشم باز میکند و میبیند 40 سال سن را هم رد کرده و حتی اگر همین حالا ازدواج کند، بچهدار شدن برایش نزدیک به غیرممکن خواهد بود. در این میان سایمون نیز که از دیگران خوشبختتر است و به تازگی پدر شده و فرزند دلبندش را بسیار دوست میدارد، راز یک بیماری شدید خود را از اعضای خانوادهاش پنهان نگه داشته و اینجا است که مشخص میشود بیصلاحیتی این سه نفر برای گرداندن امور شرکت اگر بیشتر از هاوارد نباشد، کمتر هم نیست.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
چشمهای لبریز از اشک[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شاید موسیقی متن تئودور شاپیرو پیش از نشستن کامل بر هر صحنه و گذاشتن تأثیر لازم به سرعت به سوی حادثه بعدی پر بکشد اما بازی قوی ویل اسمیت و آن چشمهای سرشار از اشکهای پنهان و پیشانی درهم پیچیده و موهای خاکستری شده دو طرف سر که خبر از گذر ایام میدهند، کاملاً حاکی از دست رفتن یک عزیز و غیرقابل جبران بودن این خسران نزد این مرد محزون است.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]با این اوصاف و توضیحات بدیهی است که این کمپانی تأثیرگذاری و نفوذ خود را از دست داده باشد و بدین روی برخی طرفهای معامله این شرکت دلسرد شده و خود را کنار کشیدهاند و سایر سرمایهگذاران هم تمایلی به همکاری با این کمپانی نشان نمیدهند و سه شریک و دوست هاوارد که پیشتر نیز نام و وصفشان را آوردیم، با وجود ادامه حمایت از هاوارد درصدد اعلام بیکفایتی او و برکناریاش هستند تا اداره شرکت را رأساً در دست گیرند زیرا معتقدند چارهای جز این ندارند و شرایط روحی نامساعد هاوارد، آنها را به این سمت و سو سوق میدهد.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شرکایی نه چندان بهتر[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
حسن «زیبایی موازی» این است که به دقت نشان میدهد که این سه شریک نیز چندان بینقص نیستند و به واقع ویت، کلیر و سایمون نیز اسیر شرایط نامساعد خویشند و در دام کوتهفکریهای خود افتادهاند. طبق قصه، ویت آنقدر بیمسئولیتی و بیتعهدی از خود نشان داده که زندگی زناشوییاش از هم پاشیده و دخترش (کایلی راجرز) نسبت به او احساس بیگانگی میکند. کلیر آنقدر روی کارش و وضعیت کمپانی متمرکز بوده و اتلاف وقت کرده که چشم باز میکند و میبیند 40 سال سن را هم رد کرده و حتی اگر همین حالا ازدواج کند، بچهدار شدن برایش نزدیک به غیرممکن خواهد بود. در این میان سایمون نیز که از دیگران خوشبختتر است و به تازگی پدر شده و فرزند دلبندش را بسیار دوست میدارد، راز یک بیماری شدید خود را از اعضای خانوادهاش پنهان نگه داشته و اینجا است که مشخص میشود بیصلاحیتی این سه نفر برای گرداندن امور شرکت اگر بیشتر از هاوارد نباشد، کمتر هم نیست.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
چشمهای لبریز از اشک[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
شاید موسیقی متن تئودور شاپیرو پیش از نشستن کامل بر هر صحنه و گذاشتن تأثیر لازم به سرعت به سوی حادثه بعدی پر بکشد اما بازی قوی ویل اسمیت و آن چشمهای سرشار از اشکهای پنهان و پیشانی درهم پیچیده و موهای خاکستری شده دو طرف سر که خبر از گذر ایام میدهند، کاملاً حاکی از دست رفتن یک عزیز و غیرقابل جبران بودن این خسران نزد این مرد محزون است.[/BCOLOR]
[/BCOLOR][BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سپس نقطه کلیدی و پایانی فیلم از راه میرسد. هنگامی که ویت سه بازیگر معمولی سینما با نامهای کوچک ایمی (کایرا نایتلی)، رافی (جاکوب لاتیمور) و بریژیت (هلن میرن) را استخدام میکند تا در تماشاخانهای در همان اطراف نمایشی را تمرین کنند که نشانگر امید در عین مرگ آرزوها است، هدف پنهانی و مأموریت اصلی آنها جلب نظر هاوارد و کشاندن او به سمت استعفا از سمتش و واگذاری سهامش در کمپانی و رسیدن ویت و دو شریک دیگر به اهدافشان و تملک این مکان است. این خصلت زندگی است که «ریا» را آمیخته با «پاکی» ذاتی دوستان میکند و مُهر آخر بر کتاب زندگی اجتماعی هاوارد و البته جبر زمان است. [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مشخصات فیلم[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]عنوان: «زیبایی موازی»[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]محصول: کمپانیهای برادران وارنر و انونیموس کانتنت[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تهیهکنندگان: بارد دوروس، مایکل شوگر، آنتونی برگمن و کوین فریکز[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سناریست: آلن لوب[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کارگردان: دیوید فرانکل[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مدیر فیلمبرداری: ماریس آلبرتی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تدوینگر: اندرو مارکوس[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]موسیقی متن: تئودور شاپیرو[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طول مدت: 97 دقیقه[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بازیگران: ویل اسمیت، ادوارد نورتون، کیت وینسلت، مایکل پنا، هلن میرن، نائومی هریس، کایرا نایتلی، جاکوب لاتیمور، آن داود، مری بت پیل و کایلی راجرز.[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سپس نقطه کلیدی و پایانی فیلم از راه میرسد. هنگامی که ویت سه بازیگر معمولی سینما با نامهای کوچک ایمی (کایرا نایتلی)، رافی (جاکوب لاتیمور) و بریژیت (هلن میرن) را استخدام میکند تا در تماشاخانهای در همان اطراف نمایشی را تمرین کنند که نشانگر امید در عین مرگ آرزوها است، هدف پنهانی و مأموریت اصلی آنها جلب نظر هاوارد و کشاندن او به سمت استعفا از سمتش و واگذاری سهامش در کمپانی و رسیدن ویت و دو شریک دیگر به اهدافشان و تملک این مکان است. این خصلت زندگی است که «ریا» را آمیخته با «پاکی» ذاتی دوستان میکند و مُهر آخر بر کتاب زندگی اجتماعی هاوارد و البته جبر زمان است. [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)][/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مشخصات فیلم[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]عنوان: «زیبایی موازی»[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]محصول: کمپانیهای برادران وارنر و انونیموس کانتنت[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تهیهکنندگان: بارد دوروس، مایکل شوگر، آنتونی برگمن و کوین فریکز[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]سناریست: آلن لوب[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]کارگردان: دیوید فرانکل[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]مدیر فیلمبرداری: ماریس آلبرتی[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]تدوینگر: اندرو مارکوس[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]موسیقی متن: تئودور شاپیرو[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]طول مدت: 97 دقیقه[/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)] [/BCOLOR]
[BCOLOR=rgb(255, 255, 255)]بازیگران: ویل اسمیت، ادوارد نورتون، کیت وینسلت، مایکل پنا، هلن میرن، نائومی هریس، کایرا نایتلی، جاکوب لاتیمور، آن داود، مری بت پیل و کایلی راجرز.[/BCOLOR]