جالب و دانستنی آتلانتیس

♥فائزه♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/06/24
ارسالی ها
238
امتیاز واکنش
600
امتیاز
0
محل سکونت
اراک
حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنيننوشت : 12 هزار

سال پيش از اين جزيره اي بوده است بزرگ با تمدني ستايش انگيز موسوم به آتلانتيس که… به

اين ترتيب نام قاره آتلانتيس براي نخستين بار بر قلم افلاطون جاري شد و به زودي بر سر زبانها

افتاد . وی در رساله ديگري به نام کور تياس (Critias) شرح بيشتري از قاره آتلانتيس و تمدن آن

نوشت آتلانتها افزون بر 20 ميليون نفر بودند که در جزيره اي خوش آب و هوا به وسعت 154 هزار

مايل مربع زندگي مي کردند در جنگلهاي انبوه آتلانتيس انواع جانوران بزرگ وکوچک مي زيستند و

شهرهاي آباد آن با ساختمانهاي عظيم با شکل هرم درخشش نور بود و مرمر … مطابق گزارش

افلاطون…. بر اين سرزمين اطلس حکومت مي راند که مردم او را ستون آسمان مي دانستند و در

مرکز جزيره در بزرگداشت اطلس معبدي با شکوه ساخته بودند که ديوارهاي عظيم داشت و درهاي

ان تزيين يافته بود از سنگها و فلزات قيمتي در زير تابش نور خورشيد همچون الماس مي درخشيد .

افلاطون ادامه مي دهد : مقدس ترين حيوان در نزد مردمان آتلانتيس گاو نربود که مظهر قدرت بي

شمار مي رفت و به عنوان برترين هديه به پيشگاه اطلس بامراسمي شکوهمند در برابر معبد بزرگ

قرباني مي شد تا فوران خون سنگهاي مرمر را رنگ آميزي کند . به نوشته افلاطون : در قاره

آتلانتيس شهرها به شکلي هندسي و زيبا ساخته شده بودند و کانال هاي اب که همچون رگها در

بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سيراب مي کردند . اساس فرهنگ و تمدن اين

مردمان سعادتمند همانا برادري و صفات عالي انساني بود. اما چون قدرت ايشان روز افزون شد به

تدريج شروع به دست درازي به ديگر سرزمينها کردند افلاطون ميگويد :روح احساس و کمک در انها

ديگراز بين رفته بود انها اعتقاد و ايمان خود را از دست داده بودند انها با سپاهياني بي شمار قصد

فتح اتن و سرزمين هاي شرق را داشتند . اما زئوس طوفاني بر انها نازل کرد . مجازاتي که به هيچ

وجه قابل تصور نبود . افلاطون در اين باره نوشت:طوفان سبب زمين لرزه و سيل هاي بزرگيشد که

به مدت يک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتي دريا جزيره آتلانتيس را به زير خود فرو برد و

ناپديد گشت افلا طون ترديد داشت که هرگز نشانهاي از اين سرزمين گمشده بهدست ايد .او

نوشت : اقيانوس در آن نقطهبه مکاني غير قابل عبور و جستجو تبديل شده است .به اين ترتيب و

به روايت افلاطون تمدن آتلانتيس در آغاز شکوفايي نابود مي شود و سه نيروي سهمگين طبيعت

يعني : اتشفشان و زلزله و طوفانبا چنان شدت و خشونتي بر پيکر آتلانتيس مي تازد که تصور ان

نيز لرزه بر پيکر آدمي مي اندازد . اين واقعه در سال 3500قبل از ميلاد روي مي دهد . جزيره

آتلانتيس به لرزه در مي آيد ; زمين از هر سو شکاف بر مي دارد و تکه تکه مي شود . از قله هاي

کوه آتش فوران مي کند و تکه هاي مذاب همچون باران مرگ بنا ها را هدف قرار مي دهد . سپس

خاکستري داغ همه فضا را تيره و تار مي کند و بر سراسر جزيره فرو مي بارد تا … سرانجام چنان

کند که آتلانتيس در زير پردهاي سنگين مدفون شود وبه افسانه ها بپيوندد . چون افلاطون در

گذشت ; آتلانتيس هم ازياد ها رفت و ديگر کسي سراغ ان جزيره اسراراميز را نگرفت جز انکه

نامش براي درياي آتلانتيک (واقع در ميان سه قاره افريقا اروپا وامريکا ) باقي ماند. اما جست و جو

گران و دوستداران تاريخ و گذشته زمين با مطاله رساله هاي افلاطون در انديشه جزيره اي فرو مي

رفتند که در ان مردمي لايق و هوشمند زندگي مي کردند و همواره پرسشاين بود که آتلانتيس در

چه نقطه ا ي قرار داشته و علت واقعي نابودي ان چه بوده است ؟ آيا چنين تمدني واقعيت داشته

يا افلاطون از رويا هاي خود سخن گفته است؟ اين ترديدها از انجا قوت مي گرفت که اتلانتيس در

زبان مصريان باستان به معني (جزيره بي نام) است و يونانيان باستان نيز علاقه وافري به

سرزمينهاي اساطيري و داستانهاي مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراين رساله

افلاطون مي بايستي درباره يک آرمانشهر در جزيره ا ي موهوم ميان درياي اساطيري باشد . يک

فرض ديگر اين بود که افلاطون از تمدني سخن به ميان اورده که نشانه ها و چگونگي ان را از زبان

دريا نوردان شنيده و خودش چيزهاي زيادي به آن افزوده است. یونانیهای دوره باستان بر این باور

بودند که انتهای دنیا صخره عظیمی استدر جایی که (ستون هرکول) قرار دارد ! واین ستون همان

تخته سنگهای بس بزرگی است که در دو سوی تنگه ای بین دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس

(تنگه جبل الطارق) واقع است . دریا نوردان کشورهای حوزه مدیترانه هرگز جرات نمی کردند از این

تنگه بگذرند و خود را به دریا های آزاد و اقیانوسها برسانند; اما گاه پیش می آمد که کشتی های

کوچک به دست امواج خروشان به اقیانوس اطلس کشیده می شدند و ازدهانه تنگه می گذشتند .

در این صورت دریانوردهایی که می توانستند خود را نجات دهند و دوباره به وطن بازگردند حکایتهای

شگفت آوری از سرزمینهای سرشار از نعمت و آسایش در ان سوی ستونهرکول تعریف می کردند

که بیشتر به افسانه پردازی شباهت داشت تا واقعیت! ولی افلاطون با جمع آوری اطلاعات و

مشاهدات دریانوردها اعتقاد یافته بود که در ان سوی تمدن حوزه مدیترانه تمدن دیگری در جزیره ای

میان آبهای خروشان اقیانوس وجود دارد که همان آتلانتیس است . به گمان دانشمندان انچه

افلاطون نشانی داده می تواند تمدنی باشد متعلق به دوران پارینه سنگی واقع در منطقه ای که در

ان یخ بندان وجود نداشته است . جست و جوی دانشمندان و کنجکاوی انها برای دستیابی به

سرچشمه تاریخی آتلانتیس تا امروز ادامه داشته است . انسان با تکیه بر علم واطلاعات خود می

خواهد سرانجام در یابد که اتلانتیس مدفون شده به طور دقیقدر چه نقطه ای قرار داشته و کجا

می تواند بوده باشد .



منبع:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

 
بالا