«جای نگرانی نیست. دستت نشکسته؛ فقط رگبهرگ شده. هیچ نیازی به دارو و دکتر نیست. زرده تخممرغ را با خرما و برنج، خوب، هم میزنی و با دستمال، محکم میبندی روی مچ دستت. سه روز بعد، باز میکنی و تا یک هفته، با روغن زیتون، خوب میمالی. همین نسخه برایت کفایت می کند.»
آنچه خواندید نسخهای است که مشابه آن، همواره توسط افرادی که شکستهبند نامیده میشوند تجویز میشود. نسخهای که در بسیاری اوقات، نه تنها موجب بهبود عضو دردمند نمیشود، بلکه عوارض وخیم و دردناکی را برای بیمار مصدوم، در پی دارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه آذربایجانشرقی، در دورانی که علوم پزشکی هنوز به جایگاه امروزی خود نرسیده بود و از آن، به «طب» یاد میشد؛ استفاده از ضِمادهایی از قبیل شیره نباتات، عصاره گیاهان و حتی روغنهای حیوانی، در کنار ورز دادن عضو دررفته یا جابجا شده و بستن دوتکه چوب نگهدارنده -که امروزه «آتل» نامیده می شود - عمده درمانی بود که از سوی طبیبان، برای درمان انواع بیماریهای استخوان، تجویز میشد. با آغاز پزشکی نوین، بيماريهاي مربوط به استخوان و مفاصل، از قبیل دررفتگیها و شکستگیها، توسط پزشکان عمومي درمان ميشدند. با پیشرفت پزشکی و ایجاد گرایشهای تخصصی مرتبط با بیماریهای مختلف، این شاخه پزشکی، راه خود را از بیماریهای عمومی جدا کرد و به حوزهای مستقل تبدیل شد.
ارتوپدی، در کشور ما، از سالهای میانی دهه 40، رسمیت یافت و امروزه، از شایعترین مراجعات پزشکی مردم، به شمار میرود. با این حال، از نگاه عموم مردم، این گرایش حساس و شایع، در تقابل با شکستهبندی سنتی است. هنوز شمار فراواني از افرادی که از صدمات و بیماریهای استخوان و مفصل، رنج میبرند درمان خود را به افراد شکستهبند میسپارند.
برای بررسی بهتر این تقابل، سری به یکی از شکستهبندیهای معروف شهر زدیم. اتاق کوچکی که از حیاط خلوت خانهای در یک خیابان فرعی جدا شده و هر چند که در همسایگی بوتیکها و سوپرمارکتهای لوکس واقع شدهاست، اما فضای داخلی آن، یادآور حجرههای قدیمی است.
***برای هر دردی، دکتر نمیروند!
مرد جوانی که لنگان لنگان، از شکستهبندی بیرون میآید، در مورد مراجعه خود میگوید: سالهاست که این شکستهبند را میشناسم و کارش را قبول دارم. خانواده و دوستانم هم قبولش دارند. کارش درست است. برای هر دردی که نمیشود به دکتر مراجعه کرد. وقت و هزینه این کار را نداریم. هر موقع تشخیص دهیم که مشکل، حاد است، میرویم دکتر.
اما سوال اینجاست که تشخیص «حاد بودن مشکل» با چه معیار و تخصصی است؟ در مقابل نظر این فرد، کم نیستند کسانی که از مراجعه به شکستهبند، چیزی جز ورم و عفونت، عایدشان نشده است. مرد دیگری که خود را از همسایگان قدیمی شکستهبند بوده معرفی میکند؛ در این مورد، خاطره تلخی را تعریف میکند: سال پیش، مچ دست برادر کوچکم، موقع فوتبال شکست. اما همین شکستهبند تشخیص داد که رگبهرگ شده و با دو دست، مچ برادرم را ورز داد. داد و هوار برادرم، تمامی نداشت. بعد هم نسخه عجیبی داد و توصیه کرد دست را سفت و محکم ببندیم. پس از مراجعه به پزشک، فهمیدیم که شکستهبند، با کار نادرست خودش، شکستگی را تشدید کرد و سبب عفونت استخوان دست شده است.
***دست این مرد، شفاست!
«حسن حبیبزاده» معروف به «حاجحسن»، شکستهبند سالخورده و معروف تبریزی است که آوازه شکستهبندیاش تا سایر شهرها و حتی استانهای کشور نیز رسیده است. کمتر کسی است از درد شکستگی و دررفتگی استخوان بنالد و برای یک بار هم که شده، برای حضور در شکستهبندی او، وسوسه نشده باشد. عدهای دعایش میکنند و میگویند «دست این مرد، شفاست!»، برخی هم سرزنشش میکنند و کار او را «فریب مردم» میدانند. با این حال، او گفتوگو با ایسنا را به گرمی ميپذيرد.
***با بیش از نیمقرن سابقه در شکستهبندی
حاجحسن که به گفته خود بیش از نیم قرن است که شکستهبند است در مورد نحوه ورود خود به پیشه شکستهبندی میگوید: پدرم از قدیمیترین شکستهبندهای کشور بود و طبابت را از پدران خود آموخته بود. از کودکی بساط شکستهبندی در خانه ما فراهم بود و من از همین راه، شکستهبندی را آموختم و براي نخستين بار در سال1332 بود که خودم شکستهبندی کردم و از آن پس، به طور مرتب در درمان بیمارانی که از پس خرج و مخارج دکتر بر نمیآیند، فعالیت دارم.
***ما قدرتی داریم که دکترها ندارند!
از این شکستهبند در مورد نحوه تشخیص عارضه میپرسم، پاسخ میدهد: ما شکستهبندها، نوعی قوه تشخیص در حس لامسه انگشتان خود داریم که بر اساس آن، با لمس عضو مصدوم، میتوانیم نوع عارضه ایجاد شده، از قبیل شکستگی، رگبهرگشدگی و ترکخوردگی استخوان را تشخیص دهیم و درمان خاص را تجویز کنیم.
وی ادامه میدهد: بنده به عنوان شکستهبند، وسیلهای بیش نیستم. شفای اصلی دست خداست و قدرت تشخیص درد را او به ما داده است اما با این حال، به تشخیص لامسه، بسنده نمیکنم و چندسالی است که از بیماران میخواهم پیش از مراجعه، حتماً عکس رادیولوژی گرفته و همراه داشته باشند البته وقتی ببینیم شکستگی، جدی است و استخوان به طور کامل دو تکه شدهاست؛ بیمار را پیش دکتر میفرستیم.
حبیبزاده در مورد تفاوتهای کار پزشک و شکستهبند میگوید: قوه لامسه خاصی که در انگشتان ما وجود دارد، در لامسه افراد عادی و دکترها نیست؛ علاوه براین، روش درمان ما مبتنی بر تجربه بوده و دریافت آن، با هیچ علم و تحصیلی ممکن نیست.
***ما وسیلهایم؛ شفا با خداست!
وی که به گفته خودش، برای مداوای بیماران، جز استان سیستان و بلوچستان، به تمام استانها و شهرهای بزرگ کشور سفر کرده است، میگوید: در طول سالیان دور و دراز فعالیتم، علاوه بر مردم آذربایجان، بیمارانی از شهرهای بزرگ نظیر تهران، شیراز، اصفهان، قم، اهواز و مشهد داشتهام به طوری که بستگان بیمار، از این شهرها، دنبالم میآیند و همراه خود، به بالین فرد بیمار میبرند.
از این شکستهبند در مورد شمار مراجعان و درآمدی که از شکستهبندی دارد. میپرسم، اما مایل به پاسخ دادن به این سوال نیست و در جواب میگوید: مراجعه، زیاد است اما هدف اولمان خدمت به خلق و معنویات است و پول و درآمد برايمان زیاد مهم نیست.
از سوی دیگر، بدیهی است که گفتههای این شکستهبند با اظهارات پزشکی که سالها نور چراغ خورده و لحظات خود را صرف تحصیل، تحقیق، پژوهش و مطالعه تخصصی پزشکی و ارتوپدی کردهاست؛ متفاوت باشد.
بیمارستان شهدای تبریز، به عنوان یکی از مراکز اصلی ارتوپدی و بیماریهای استخوان و مفصل شمالغرب شناخته میشود. جایگاه شکستهبندی سنتی را از ريیس این بیمارستان جویا شدیم. پاسخ، همان بود که انتظار میرفت.
***بساط این افراد را باید به هم زد
دکتر جعفر گنجپور به ایسنا ميگويد: به طور قطع میتوان گفت باید بساط این افراد، جمع شود و این افراد به خاطر کارهايشان بازخواست شوند.
وی با تاکید بر فرهنگسازی پزشکی و دارویی ميگويد: در فرهنگ درمان و پزشکی جوامع سنتی، معمولاً بیمار، پيش از مراجعه به پزشک - به عنوان مرجع ذیصلاح درمان - مراحل مختلف و نادرستی را طی کرده و سپس درمان خود را به دست پزشک میسپارد که این رویه نادرست باید اصلاح شود.
این متخصص جراحي ارتوپدي ادامه ميدهد: هدف از درمان، بهبود درد و عارضه ایجاد شده بوده و برآیند تمامی درمانها، بهبودی فرد بیمار است اما متاسفانه این که این بهبودی و روند درمان توسط چه کسی انجام شود، گاهی، برای بیمار مهم نیست.
دکتر گنجپور با اشاره به برداشتها و باورهای غلط پزشکی در میان عموم مردم، خاطرنشان ميكند: دولت، در قبال سلامتی مردم متعهد بوده و در این راه، دارای ساز و کارهای تخصصی است و از مردم هم انتظار میرود از این سیستم تبعت کنند.
***شکستهبندی، جزئی از طب سنتی نیست
عضو هيئت علمي دانشگاه با تاکید بر این که بههیچوجه نمیتوان شکستهبندی را جزئی از شاخه طب سنتی و اسلامی بر شمرد، ميافزايد: طب، یک روش علمی و تجربی است که ساختار و آناتومی آن، دارای یک روش واحد است.
ريیس مرکز آموزشی درمانی شهدا خاطرنشان ميكند: طب سنتی و اسلامی، مقولهای متفاوت از پزشکی مدرن نبوده و بیشتر اصول و قواعد آن از نظر علمی قابل دفاع است اما شکستهبندی هیچ قاعده علمی و پزشکی ندارد.
وی خاطرنشان ميكند: این افراد، با این توهّم که با کارهای خاص و تجویزهای عجیب، دارای مهارت خاصی هستند، افراد سادهلوح را فریب میدهند و متاسفانه برخی مردم هم با اعتماد به این تجویز نادرست، آنها در استمرار کار غیرقانونیشان مصممتر میکنند.
***درمان، به دست اجنّه و معجونهای عجیب!
گنجپور با طرح این سوال که «کسی که از آناتومی بدن اطلاعی ندارد چه تصوری میتواند از علت اصلی بیماری داشته باشد؟» تصریح ميكند: به دست اجنّه و خرافات و باورهای نادرست قدیمی، تجویز معجونهای عجیب و غریب و انتقال آموزش از پدر به پسر و نوه، نمیتوان در حوزه خطیر پزشکی، کاری از پیش برد.
این متخصص ارتوپدی با اشاره به عوارض مراجعه به شکستهبندی ميگويد: برخی اوقات، مصدومیت فرد، به خودی خود، مساله حادی نبوده و چه بسا که با یک تجویز ساده و استراحت کوتاهمدت بهبود بیابد؛ اما همین فرد ممکن است با مراجعه به شکستهبند، مشکل خود را چندین برابر کرده و سلامتی خود را به خطر بیندازند.
ريیس مرکز آموزشی درمانی شهدا افزود: بسیار دیده شده که شکستهبند، دست يا پاي مريضان را چنان سفت و محكم ميبندد كه جريان خون در آن ناحيه قطع شده و پس از چند روز، استخوان کبود میشود.
وی ادامه ميدهد: ممکن است نارساییهای استخوان و مفاصل، بدون اینکه بر اثر ضربه خاصی باشد معلول عوامل و بیماریهای خونی و عصبی باشد و شکستهبند با غفلت از این علت، همچنان به تجویزهای عجیب خود ادامه دهد و به این ترتیب مشکلات فرد مصدوم را بیشتر کند.
***برخورد با شکستهبند؛ «خلا قانونی داریم»
"فرهاد غنیافشرده"، کارشناس حقوق در این مورد به ایسنا ميگويد: شکستهبندی، در جایگاه عرف تا حدودی تثبیت و پذیرفته شده است اما با توجه به این که این افراد هیچ مجوزی از طرف هیچ نهاد صاحب صلاحیتی ندارند و خودسر کار میکنند، میتوان فعالیت آنها را مصداق کلاهبرداری عنوان کرد.
وی با بیان این که «ماده صریحی قانونی مبنی بر اطلاق جرم به شکستهبندی وجود ندارد» ميگويد: در این مورد، خلا قانونی وجود داشته و برخورد دستگاه قضایی با این افراد، در مقام مدعیالعموم، پیشبینی نشدهاست، اما اگر کسانی که با مراجعه به این افراد، متضرر شدهاند، پیگیری کنند؛ قطعاً مراجع قضایی رسیدگی میکنند.
بیشک، در این مورد گفتههای جامعهشناسی که در حوزه های مختلف مردمشناسی مطالعه داشته است؛ شنیدنی است. نکته آخر این گزارش، با ابراز امیدواری رویا ابراهیمزاد همراه بود.
***آخرین نفسهای شکستهبندی سنتی
ابراهیمزاد با بیان این که «روند درمان یک درد و بیماری، مراحل مشخصی داشته و مستلزم صرف وقت و هزینه است» ميگويد: از قدیم گفتهاند «درد، خروار خروار میآید و مثقال مثقال میرود» اما برخی مردم، با این تصور که میتوانند با مراجعه به شکستهبند، دوره درمان را دور بزنند و در وقت و هزینهشان صرفهجویی کنند، از مراجعه به پزشک خودداری میکنند.
این کارشناس جامعهشناسی ميگويد: گسترش شکستهبندی، مانند سایر پیشههای سنتی، از طریق آموزش «پدر به پسر» بوده است و از همينرو، هماكنون، بیشتر افراد شکستهبند از قشر سالخورده هستند.
وی ميافزايد: فرزندان این افراد با توجه به زندگی در فضای امروزی و تعامل و تحصیل، تمایلی به آموختن داشتههای غیرعلمی پدر ندارند؛ بنابراین میتوان گفت این پیشه نادرست، هماكنون آخرین نفسهای خود را میکشد.
گزارش از خبرنگار ايسنا: فرشید باغشمال
آنچه خواندید نسخهای است که مشابه آن، همواره توسط افرادی که شکستهبند نامیده میشوند تجویز میشود. نسخهای که در بسیاری اوقات، نه تنها موجب بهبود عضو دردمند نمیشود، بلکه عوارض وخیم و دردناکی را برای بیمار مصدوم، در پی دارد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه آذربایجانشرقی، در دورانی که علوم پزشکی هنوز به جایگاه امروزی خود نرسیده بود و از آن، به «طب» یاد میشد؛ استفاده از ضِمادهایی از قبیل شیره نباتات، عصاره گیاهان و حتی روغنهای حیوانی، در کنار ورز دادن عضو دررفته یا جابجا شده و بستن دوتکه چوب نگهدارنده -که امروزه «آتل» نامیده می شود - عمده درمانی بود که از سوی طبیبان، برای درمان انواع بیماریهای استخوان، تجویز میشد. با آغاز پزشکی نوین، بيماريهاي مربوط به استخوان و مفاصل، از قبیل دررفتگیها و شکستگیها، توسط پزشکان عمومي درمان ميشدند. با پیشرفت پزشکی و ایجاد گرایشهای تخصصی مرتبط با بیماریهای مختلف، این شاخه پزشکی، راه خود را از بیماریهای عمومی جدا کرد و به حوزهای مستقل تبدیل شد.
ارتوپدی، در کشور ما، از سالهای میانی دهه 40، رسمیت یافت و امروزه، از شایعترین مراجعات پزشکی مردم، به شمار میرود. با این حال، از نگاه عموم مردم، این گرایش حساس و شایع، در تقابل با شکستهبندی سنتی است. هنوز شمار فراواني از افرادی که از صدمات و بیماریهای استخوان و مفصل، رنج میبرند درمان خود را به افراد شکستهبند میسپارند.
برای بررسی بهتر این تقابل، سری به یکی از شکستهبندیهای معروف شهر زدیم. اتاق کوچکی که از حیاط خلوت خانهای در یک خیابان فرعی جدا شده و هر چند که در همسایگی بوتیکها و سوپرمارکتهای لوکس واقع شدهاست، اما فضای داخلی آن، یادآور حجرههای قدیمی است.
***برای هر دردی، دکتر نمیروند!
مرد جوانی که لنگان لنگان، از شکستهبندی بیرون میآید، در مورد مراجعه خود میگوید: سالهاست که این شکستهبند را میشناسم و کارش را قبول دارم. خانواده و دوستانم هم قبولش دارند. کارش درست است. برای هر دردی که نمیشود به دکتر مراجعه کرد. وقت و هزینه این کار را نداریم. هر موقع تشخیص دهیم که مشکل، حاد است، میرویم دکتر.
اما سوال اینجاست که تشخیص «حاد بودن مشکل» با چه معیار و تخصصی است؟ در مقابل نظر این فرد، کم نیستند کسانی که از مراجعه به شکستهبند، چیزی جز ورم و عفونت، عایدشان نشده است. مرد دیگری که خود را از همسایگان قدیمی شکستهبند بوده معرفی میکند؛ در این مورد، خاطره تلخی را تعریف میکند: سال پیش، مچ دست برادر کوچکم، موقع فوتبال شکست. اما همین شکستهبند تشخیص داد که رگبهرگ شده و با دو دست، مچ برادرم را ورز داد. داد و هوار برادرم، تمامی نداشت. بعد هم نسخه عجیبی داد و توصیه کرد دست را سفت و محکم ببندیم. پس از مراجعه به پزشک، فهمیدیم که شکستهبند، با کار نادرست خودش، شکستگی را تشدید کرد و سبب عفونت استخوان دست شده است.
***دست این مرد، شفاست!
«حسن حبیبزاده» معروف به «حاجحسن»، شکستهبند سالخورده و معروف تبریزی است که آوازه شکستهبندیاش تا سایر شهرها و حتی استانهای کشور نیز رسیده است. کمتر کسی است از درد شکستگی و دررفتگی استخوان بنالد و برای یک بار هم که شده، برای حضور در شکستهبندی او، وسوسه نشده باشد. عدهای دعایش میکنند و میگویند «دست این مرد، شفاست!»، برخی هم سرزنشش میکنند و کار او را «فریب مردم» میدانند. با این حال، او گفتوگو با ایسنا را به گرمی ميپذيرد.
***با بیش از نیمقرن سابقه در شکستهبندی
حاجحسن که به گفته خود بیش از نیم قرن است که شکستهبند است در مورد نحوه ورود خود به پیشه شکستهبندی میگوید: پدرم از قدیمیترین شکستهبندهای کشور بود و طبابت را از پدران خود آموخته بود. از کودکی بساط شکستهبندی در خانه ما فراهم بود و من از همین راه، شکستهبندی را آموختم و براي نخستين بار در سال1332 بود که خودم شکستهبندی کردم و از آن پس، به طور مرتب در درمان بیمارانی که از پس خرج و مخارج دکتر بر نمیآیند، فعالیت دارم.
***ما قدرتی داریم که دکترها ندارند!
از این شکستهبند در مورد نحوه تشخیص عارضه میپرسم، پاسخ میدهد: ما شکستهبندها، نوعی قوه تشخیص در حس لامسه انگشتان خود داریم که بر اساس آن، با لمس عضو مصدوم، میتوانیم نوع عارضه ایجاد شده، از قبیل شکستگی، رگبهرگشدگی و ترکخوردگی استخوان را تشخیص دهیم و درمان خاص را تجویز کنیم.
وی ادامه میدهد: بنده به عنوان شکستهبند، وسیلهای بیش نیستم. شفای اصلی دست خداست و قدرت تشخیص درد را او به ما داده است اما با این حال، به تشخیص لامسه، بسنده نمیکنم و چندسالی است که از بیماران میخواهم پیش از مراجعه، حتماً عکس رادیولوژی گرفته و همراه داشته باشند البته وقتی ببینیم شکستگی، جدی است و استخوان به طور کامل دو تکه شدهاست؛ بیمار را پیش دکتر میفرستیم.
حبیبزاده در مورد تفاوتهای کار پزشک و شکستهبند میگوید: قوه لامسه خاصی که در انگشتان ما وجود دارد، در لامسه افراد عادی و دکترها نیست؛ علاوه براین، روش درمان ما مبتنی بر تجربه بوده و دریافت آن، با هیچ علم و تحصیلی ممکن نیست.
***ما وسیلهایم؛ شفا با خداست!
وی که به گفته خودش، برای مداوای بیماران، جز استان سیستان و بلوچستان، به تمام استانها و شهرهای بزرگ کشور سفر کرده است، میگوید: در طول سالیان دور و دراز فعالیتم، علاوه بر مردم آذربایجان، بیمارانی از شهرهای بزرگ نظیر تهران، شیراز، اصفهان، قم، اهواز و مشهد داشتهام به طوری که بستگان بیمار، از این شهرها، دنبالم میآیند و همراه خود، به بالین فرد بیمار میبرند.
از این شکستهبند در مورد شمار مراجعان و درآمدی که از شکستهبندی دارد. میپرسم، اما مایل به پاسخ دادن به این سوال نیست و در جواب میگوید: مراجعه، زیاد است اما هدف اولمان خدمت به خلق و معنویات است و پول و درآمد برايمان زیاد مهم نیست.
از سوی دیگر، بدیهی است که گفتههای این شکستهبند با اظهارات پزشکی که سالها نور چراغ خورده و لحظات خود را صرف تحصیل، تحقیق، پژوهش و مطالعه تخصصی پزشکی و ارتوپدی کردهاست؛ متفاوت باشد.
بیمارستان شهدای تبریز، به عنوان یکی از مراکز اصلی ارتوپدی و بیماریهای استخوان و مفصل شمالغرب شناخته میشود. جایگاه شکستهبندی سنتی را از ريیس این بیمارستان جویا شدیم. پاسخ، همان بود که انتظار میرفت.
***بساط این افراد را باید به هم زد
دکتر جعفر گنجپور به ایسنا ميگويد: به طور قطع میتوان گفت باید بساط این افراد، جمع شود و این افراد به خاطر کارهايشان بازخواست شوند.
وی با تاکید بر فرهنگسازی پزشکی و دارویی ميگويد: در فرهنگ درمان و پزشکی جوامع سنتی، معمولاً بیمار، پيش از مراجعه به پزشک - به عنوان مرجع ذیصلاح درمان - مراحل مختلف و نادرستی را طی کرده و سپس درمان خود را به دست پزشک میسپارد که این رویه نادرست باید اصلاح شود.
این متخصص جراحي ارتوپدي ادامه ميدهد: هدف از درمان، بهبود درد و عارضه ایجاد شده بوده و برآیند تمامی درمانها، بهبودی فرد بیمار است اما متاسفانه این که این بهبودی و روند درمان توسط چه کسی انجام شود، گاهی، برای بیمار مهم نیست.
دکتر گنجپور با اشاره به برداشتها و باورهای غلط پزشکی در میان عموم مردم، خاطرنشان ميكند: دولت، در قبال سلامتی مردم متعهد بوده و در این راه، دارای ساز و کارهای تخصصی است و از مردم هم انتظار میرود از این سیستم تبعت کنند.
***شکستهبندی، جزئی از طب سنتی نیست
عضو هيئت علمي دانشگاه با تاکید بر این که بههیچوجه نمیتوان شکستهبندی را جزئی از شاخه طب سنتی و اسلامی بر شمرد، ميافزايد: طب، یک روش علمی و تجربی است که ساختار و آناتومی آن، دارای یک روش واحد است.
ريیس مرکز آموزشی درمانی شهدا خاطرنشان ميكند: طب سنتی و اسلامی، مقولهای متفاوت از پزشکی مدرن نبوده و بیشتر اصول و قواعد آن از نظر علمی قابل دفاع است اما شکستهبندی هیچ قاعده علمی و پزشکی ندارد.
وی خاطرنشان ميكند: این افراد، با این توهّم که با کارهای خاص و تجویزهای عجیب، دارای مهارت خاصی هستند، افراد سادهلوح را فریب میدهند و متاسفانه برخی مردم هم با اعتماد به این تجویز نادرست، آنها در استمرار کار غیرقانونیشان مصممتر میکنند.
***درمان، به دست اجنّه و معجونهای عجیب!
گنجپور با طرح این سوال که «کسی که از آناتومی بدن اطلاعی ندارد چه تصوری میتواند از علت اصلی بیماری داشته باشد؟» تصریح ميكند: به دست اجنّه و خرافات و باورهای نادرست قدیمی، تجویز معجونهای عجیب و غریب و انتقال آموزش از پدر به پسر و نوه، نمیتوان در حوزه خطیر پزشکی، کاری از پیش برد.
این متخصص ارتوپدی با اشاره به عوارض مراجعه به شکستهبندی ميگويد: برخی اوقات، مصدومیت فرد، به خودی خود، مساله حادی نبوده و چه بسا که با یک تجویز ساده و استراحت کوتاهمدت بهبود بیابد؛ اما همین فرد ممکن است با مراجعه به شکستهبند، مشکل خود را چندین برابر کرده و سلامتی خود را به خطر بیندازند.
ريیس مرکز آموزشی درمانی شهدا افزود: بسیار دیده شده که شکستهبند، دست يا پاي مريضان را چنان سفت و محكم ميبندد كه جريان خون در آن ناحيه قطع شده و پس از چند روز، استخوان کبود میشود.
وی ادامه ميدهد: ممکن است نارساییهای استخوان و مفاصل، بدون اینکه بر اثر ضربه خاصی باشد معلول عوامل و بیماریهای خونی و عصبی باشد و شکستهبند با غفلت از این علت، همچنان به تجویزهای عجیب خود ادامه دهد و به این ترتیب مشکلات فرد مصدوم را بیشتر کند.
***برخورد با شکستهبند؛ «خلا قانونی داریم»
"فرهاد غنیافشرده"، کارشناس حقوق در این مورد به ایسنا ميگويد: شکستهبندی، در جایگاه عرف تا حدودی تثبیت و پذیرفته شده است اما با توجه به این که این افراد هیچ مجوزی از طرف هیچ نهاد صاحب صلاحیتی ندارند و خودسر کار میکنند، میتوان فعالیت آنها را مصداق کلاهبرداری عنوان کرد.
وی با بیان این که «ماده صریحی قانونی مبنی بر اطلاق جرم به شکستهبندی وجود ندارد» ميگويد: در این مورد، خلا قانونی وجود داشته و برخورد دستگاه قضایی با این افراد، در مقام مدعیالعموم، پیشبینی نشدهاست، اما اگر کسانی که با مراجعه به این افراد، متضرر شدهاند، پیگیری کنند؛ قطعاً مراجع قضایی رسیدگی میکنند.
بیشک، در این مورد گفتههای جامعهشناسی که در حوزه های مختلف مردمشناسی مطالعه داشته است؛ شنیدنی است. نکته آخر این گزارش، با ابراز امیدواری رویا ابراهیمزاد همراه بود.
***آخرین نفسهای شکستهبندی سنتی
ابراهیمزاد با بیان این که «روند درمان یک درد و بیماری، مراحل مشخصی داشته و مستلزم صرف وقت و هزینه است» ميگويد: از قدیم گفتهاند «درد، خروار خروار میآید و مثقال مثقال میرود» اما برخی مردم، با این تصور که میتوانند با مراجعه به شکستهبند، دوره درمان را دور بزنند و در وقت و هزینهشان صرفهجویی کنند، از مراجعه به پزشک خودداری میکنند.
این کارشناس جامعهشناسی ميگويد: گسترش شکستهبندی، مانند سایر پیشههای سنتی، از طریق آموزش «پدر به پسر» بوده است و از همينرو، هماكنون، بیشتر افراد شکستهبند از قشر سالخورده هستند.
وی ميافزايد: فرزندان این افراد با توجه به زندگی در فضای امروزی و تعامل و تحصیل، تمایلی به آموختن داشتههای غیرعلمی پدر ندارند؛ بنابراین میتوان گفت این پیشه نادرست، هماكنون آخرین نفسهای خود را میکشد.
گزارش از خبرنگار ايسنا: فرشید باغشمال